گنجور

غزل شمارهٔ ۹۹۶

شکوه مفلسی ما را به خاموشی علم دارد
سفالین ‌کوس ‌درویشان ز بس‌ خشک است ‌نم د‌ارد
سر در جیب‌، آزاد است از فتراک آفتها
مقیم‌گوشهٔ دل حکم آهوی حرم دارد
پریشان نسخه‌ایم از ربط این اجزا چه می‌پرسی
تأملهای بی‌شیرازگی ما را بهم دارد
تمیز پشت و رویت اینقدر فطرت نمی‌خواهد
عدم آنجاکه هستی‌گل‌کند .ستی عدم دارد
نگاهی تا ببالد رفته‌ای بیرون ازبن محفل
چو شمع اینجا همان تحریک مژگانت قدم دارد
صدا بر ششجهت‌می‌پیچد ازیک دامن افشاندن
جهان صید کمند وحشیی‌ کز خویش رم دارد
به‌پرهیز ای هوس از اتفاق پنبه و آتش
مریض حسرتیم و شربت دیدار سم دارد
ندامت مطلبم دیگر مپرس از رمز مکتوبم
شقی در سینه دارد خامهٔ من گر رقم دارد
نوای نیستان عافیت‌، آهنگ تصویرم
ز ساز خود برون ناآمدنهایم علم دارد
نفس تا می‌کشم چون غنچه ازخود رفته‌ام‌بیدل
ز غفلت در بغل مینای من سنگ ستم دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شکوه مفلسی ما را به خاموشی علم دارد
سفالین ‌کوس ‌درویشان ز بس‌ خشک است ‌نم د‌ارد
هوش مصنوعی: عظمت و زیبایی فقر و تهیدستی ما به قدری است که علم و دانش در برابر آن خاموش می‌ماند. ظروف سفالی درویشان به دلیل خشکی و بی‌آبی، دیگر نم و رطوبت ندارند.
سر در جیب‌، آزاد است از فتراک آفتها
مقیم‌گوشهٔ دل حکم آهوی حرم دارد
هوش مصنوعی: سرش را در جیب کرده و از گرفتار شدن در سختی‌ها و مشکلات آزاد است. در گوشه دل، حالتی شبیه به آهوی حرم دارد و احساس آرامش و حرمت دارد.
پریشان نسخه‌ایم از ربط این اجزا چه می‌پرسی
تأملهای بی‌شیرازگی ما را بهم دارد
هوش مصنوعی: ما از ارتباط این بخش‌ها به شدت گیج و سردرگمیم؛ شما که می‌پرسید، این تفکرات نامنسجم و بی‌نظم ما را با هم درآورده است.
تمیز پشت و رویت اینقدر فطرت نمی‌خواهد
عدم آنجاکه هستی‌گل‌کند .ستی عدم دارد
هوش مصنوعی: تمیز کردن و تفکیک خوبی و بدی در وجود تو نیاز به شناخت مخصوصی ندارد، چرا که در جایی که وجود دارد، عدم نیز وجود دارد و این عدم به نوعی می‌تواند در وجود گل‌ها و زیبایی‌ها مؤثر باشد.
نگاهی تا ببالد رفته‌ای بیرون ازبن محفل
چو شمع اینجا همان تحریک مژگانت قدم دارد
هوش مصنوعی: نگاهی که به سمت شما می‌افتد، باعث می‌شود که شما از جمع خارج شوید و مانند شمع در اینجا روشنایی ببخشید. به همین دلیل، همین نگاه زیبا و پرتحرک شما، خود قدمی در این فضا دارد.
صدا بر ششجهت‌می‌پیچد ازیک دامن افشاندن
جهان صید کمند وحشیی‌ کز خویش رم دارد
هوش مصنوعی: صدای ارامش بخش و موزون در تمام جهات پراکنده می‌شود، گویی از دامن طبیعت به بیرون روان شده است. جهان مانند یک شکار است که به خاطر آزادی و وحشی‌گری‌اش از خودش فرار می‌کند.
به‌پرهیز ای هوس از اتفاق پنبه و آتش
مریض حسرتیم و شربت دیدار سم دارد
هوش مصنوعی: احتیاط کن از شوق و آرزوهایی که به مانند پنبه در آتش می‌سوزند. ما بیمار حسرت هستیم و دوری از دیدار، همچون نوشیدنی سمی است.
ندامت مطلبم دیگر مپرس از رمز مکتوبم
شقی در سینه دارد خامهٔ من گر رقم دارد
هوش مصنوعی: دیگر از من دربارهٔ پشیمانی‌ام نپرس، زیرا نوشته‌هایم رازی را در دل دارند. قلم من درونش غمی عمیق دارد، حتی اگر چیزهایی را بر روی کاغذ بیاورد.
نوای نیستان عافیت‌، آهنگ تصویرم
ز ساز خود برون ناآمدنهایم علم دارد
هوش مصنوعی: آوای نیستان تندرستی است، و تصویر من از ساز خود، در آن ناآمدن‌ها، دانشی دارد.
نفس تا می‌کشم چون غنچه ازخود رفته‌ام‌بیدل
ز غفلت در بغل مینای من سنگ ستم دارد
هوش مصنوعی: هر لحظه‌ای که نفس می‌کشم، مانند غنچه‌ای هستم که از خودم غافل شده‌ام. بیدل، در آغوش غفلت، همچون مینا (لیوان) من، سنگینی ستم را تحمل می‌کند.