گنجور

غزل شمارهٔ ۹۹۵

جنون از بس شکست آبله در هر قدم دارد
بنای خانهٔ زنجیر ما چون موج نم دارد
به برقم می‌دهد خرمن خیال موج رفتاری
که اعجاز خرامش آب و آتش را به هم دارد
ز لعل خامشت رمز تبسم‌ کیست بشکافد
خیالی دست بر چاک گریبان عدم دارد
فضولیهای امید اینقدر جان می‌کند ورنه
دل‌الفت‌پرست یاس از شادی چه غم دارد
به ترگ جاه زن تا درنگیرد ننگ افلاست
که رنج‌خودفروشی می‌کشد هرکس درم دارد
به‌ لغزش چون ‌ننالد خامهٔ حسرت صریر من
که زنجیر سیه‌بختی به تحریک قدم دارد
ز تدبیر محبت غافلم لیک اینقدر دانم
که دل تا آتشی در سینه دارد دیده نم دارد
نگه ننگاشت صنع آ‌گهی در دیده اعیان
قلم در نرگسستان یک قلم سه‌ و القلم دارد
مدار ای ‌زشت‌رو امید تحسین ‌از صفا کیشان
که اسباب خوش‌آمد خانهٔ آیینه‌کم دارد
نوای‌عیش‌گو خون شو، دمی با درد سوداکن
نفس با این بضاعت هرچه دارد مغتنم دارد
اگر دشمن تواضع‌پیشه است ایمن مشو بیدل
به خونریزی بود بی‌باک شمشیری‌ که خم دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جنون از بس شکست آبله در هر قدم دارد
بنای خانهٔ زنجیر ما چون موج نم دارد
هوش مصنوعی: جنون، به اندازه‌ای در هر قدم آسیب دیده و فرسوده شده است که مانند یک موج، همیشه رطوبت و اثرات آن را دارد و این وضعیت باعث شده که بنیاد و ساختار زندگی ما به زنجیر کشیده شود.
به برقم می‌دهد خرمن خیال موج رفتاری
که اعجاز خرامش آب و آتش را به هم دارد
هوش مصنوعی: با وجود او، زندگی‌ام پر از تصورات و خیالاتی است که زیبایی‌های غیرقابل وصف رفتار او، مانند ترکیب آب و آتش، آن را شکل می‌دهد.
ز لعل خامشت رمز تبسم‌ کیست بشکافد
خیالی دست بر چاک گریبان عدم دارد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و رمز و راز عشق و جذابیت اشاره دارد. در آن، از زیبایی خاصی که در لب‌های خاموش وجود دارد صحبت می‌شود و به دنبال کسی است که بتواند این زیبایی را شکوفا کند. همچنین، به ارتباطی که بین خیال و واقعیت وجود دارد اشاره کرده و به نوعی نماد عدم و نبود را در این مسیر به تصویر می‌کشد.
فضولیهای امید اینقدر جان می‌کند ورنه
دل‌الفت‌پرست یاس از شادی چه غم دارد
هوش مصنوعی: امیدهای بی‌جا و بی‌فایده اینقدر خود را به زحمت می‌اندازند، در حالی که دل عاشق و محبتی که درونش وجود دارد، هیچ غمی از یاس و ناامیدی ندارد.
به ترگ جاه زن تا درنگیرد ننگ افلاست
که رنج‌خودفروشی می‌کشد هرکس درم دارد
هوش مصنوعی: با تلاش و سخت‌کوشی، از افت و ذلت دوری کن، زیرا هر فردی که خود را به زحمت می‌اندازد، در واقع در حال تحمل رنج و سختی است.
به‌ لغزش چون ‌ننالد خامهٔ حسرت صریر من
که زنجیر سیه‌بختی به تحریک قدم دارد
هوش مصنوعی: اگر قلم حسرت به طور ناخواسته بر زمین بیفتد، صداي آن به گناه من اشاره خواهد کرد؛ زیرا زنجیر بدبختی، همواره مرا به حرکت وادار می‌کند.
ز تدبیر محبت غافلم لیک اینقدر دانم
که دل تا آتشی در سینه دارد دیده نم دارد
هوش مصنوعی: هرچند در تدبیر و مدیریت عشق بی‌توجه‌ام، اما به این نکته آگاه هستم که وقتی دل، آتش عشق را در خود دارد، چشمانم تر و نمناک خواهند بود.
نگه ننگاشت صنع آ‌گهی در دیده اعیان
قلم در نرگسستان یک قلم سه‌ و القلم دارد
هوش مصنوعی: در این جمله به این موضوع اشاره شده که زیبایی و جلوه‌های هنری جهان در چشم بینندگان قابل مشاهده است. همچنین، اشاره شده که هنرمند یا آفرینش‌گر به طور خاص از طریق نگارش و قلم خود بر زیبایی‌ها تأثیر می‌گذارد. در نهایت به این نکته پرداخته می‌شود که این تأثیرات و زیبایی‌ها بسیار متعدد و گوناگون هستند، مانند گل‌های نرگس در یک باغ که هر کدام زیبایی خاص خود را دارند.
مدار ای ‌زشت‌رو امید تحسین ‌از صفا کیشان
که اسباب خوش‌آمد خانهٔ آیینه‌کم دارد
هوش مصنوعی: ای زشت‌چهره، به تو امیدی برای تحسین و ستایش از افرادی که دلشان پاک است نیست؛ چراکه تو اصلاً شرایط لازم برای پذیرایی از زیبایی‌های منزلت را نداری.
نوای‌عیش‌گو خون شو، دمی با درد سوداکن
نفس با این بضاعت هرچه دارد مغتنم دارد
هوش مصنوعی: لحظه‌ای لذت را در آغوش بگیر و با درد خود کنار بیا، زیرا با این توانایی که داری، هر آنچه که داری ارزشمند است.
اگر دشمن تواضع‌پیشه است ایمن مشو بیدل
به خونریزی بود بی‌باک شمشیری‌ که خم دارد
هوش مصنوعی: اگر دشمن با تو تواضع و ادب رفتار می‌کند، نباید خیال کنی که در امان هستی، زیرا او ممکن است در درون خود آمادهٔ آسیب زدن باشد؛ همانند جنگجویی که به ظاهر کم‌خطر به نظر می‌رسد اما در حقیقت در دلش برای حمله تدارک می‌بیند.