اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هوسپیمای فرصت گرد کلفت در قفس دارد
همین خاک است و بس گر شیشهٔ ساعت نفس دارد
هوش مصنوعی: فرصتطلبی که به دنبال لذتهای زودگذر است، در واقع فقط به همین دنیا وابسته است و اگرچه که ممکن است لحظاتی نفس را به نظاره بنشیند، در نهایت این دنیا و زمان هستند که او را محدود کردهاند.
لب از خمیازهٔ صبح قیامت تا نمیبندی
خم آسودگی جوش شراب خامرس دارد
هوش مصنوعی: زمانی که لب خود را از خمیازهٔ صبح قیامت نمیبندی، نشاندهندهٔ این است که در حال نوشیدن شراب خام و شور و نشاط استراحت هستی.
در سعی جنون زن، از وبال هوش بیرون آی
به وهمت تا نگیرد کوچهٔ دانش عسس دارد
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش بیپایان و دیوانهوار زن، از خطر عقل و شعور دور شو. با زحمت و مشقت میتوانی از دست مأموران جهل و نادانی فرار کنی و به دانش و آگاهی دست یابی.
نهتنها شامل هستیست عشق بینشان جوهر
عدم هم زآن معیت دستگاه پیش و پس دارد
هوش مصنوعی: عشق تنها به وجود محدود نمیشود، بلکه در عمق وجود، جوهر عدم نیز بهگونهای با آن در ارتباط است و این رابطه از زمان گذشته تا آینده برقرار است.
جنون الرحیلی شش جهت پیچیده عالم را
مپرس از کاروان منزل هم آهنگ جرس دارد
هوش مصنوعی: بنگر که در دیوانگی سفر، چه پیچیدگیهایی در جهانی که در شش جهت گسترده شده، وجود دارد. نیازی به پرسش از کاروان نیست، چرا که هر منزل خودش آهنگی همانند صدای زنگ جرس را دارد و به دنبال خود میکشد.
برون آر از طبیعت خار خار وهم آسودن
که چشم بینیازان از رگ این خواب خس دارد
هوش مصنوعی: خود را از محدودیتهای طبیعی بیرون بیاور و از خواب و خیالهای بیهوده فاصله بگیر، زیرا کسانی که نیاز به دنیا ندارند، از منابعی بهرهمند هستند که خواب را برایشان بیمعنی میکند.
نفس هر پر زدن خون دگر در پرده میریزد
طبیب زندگی شغلی همین نیش مجس دارد
هوش مصنوعی: هر بار که کسی پرواز میکند، خون دیگری در پسزمینه میریزد. پزشک زندگی، به نوعی، وظیفهاش همین نیش زدن و آزار دادن است.
خراش دامن عزت مخواه از ترک خوشخویی
که راه کوی بدکیشی سگان بیمرس دارد
هوش مصنوعی: از شخصی که با خوبی و خوشرفتاری است، نخواه که دامن عزت خود را خراش دهد؛ چرا که راهی که به بدکرداری و ناپاکی میانجامد، به سوی افراد بیارزش و سگان میبرد.
محبت عمرها شد رفته میجوشد ز خاطرها
ندارد جز فراموشی کسی گر یاد کس دارد
هوش مصنوعی: عشق و محبت سالهاست که سپری شده و تنها در یادها جریان دارد، اما هیچکس جز خاطرهها نیست که فراموشی را نبیند، حتی اگر کسی به یاد کسی باشد.
ندامت نیست غافل از کمین هیچکس بیدل
به هر دستی که عبرت وارسد دست مگس دارد
هوش مصنوعی: بیدل احساس میکند که کسی از کمین در حال تماشا نیست و به همین دلیل هیچ گونه پشیمانی ندارد. او به هر انسانی که عبرت بگیرد، اشاره میکند که مانند مگس فقط به چیزهای بیمقدار خواهد چسبید.
حاشیه ها
1404/06/29 22:08
شعیب حازم
با دورد و سلام . این غزل در لایه آخر بوی خیام دارد. اما با هوشداری از دانش و دانستند که عام اندیشه دگر داردند . شعر پر از ندا و سوال است . هوس پیمای فرصت : هوس اندیشه تفکر - پیما پیموند - فرصت لحظه : اندیشه که در حال در گذر است ٬ لحظه که اندیشه می کنی که گرد از هستی ( کلفت) هستی و می دانی که مرگ پایان نفس کشیدن است . با امید انکه شراب آسایش خواهی در جنت خورد اما شراب تازه رسیده مزه لذت بخش نه دارد. باید به دانش و سعی وعمل و شناخت بیابی که آن عشق بی نشان آن قدرت بی نام که عدم خواندنش هم جرس دارد که به جای برود عدم هم در عدم بی مرز . ندامت و نادانی دیگران را می داند که حتمن مگس اندیشه می شوند.
1404/06/30 00:08
شعیب حازم
جنون الرحیلی : جوشش اضدادی! اندیشه علمی فیزیک شناخته شده ... این بیت هم برای دلیل .. بیدل پزشگ گرایانه نگریسته . نفس هر پر زدن خون دگر در پرده میریزد