غزل شمارهٔ ۹۸۹
دل از دم محبت، چندین فتور دارد
این باده سخت تند است بر شیشه زور دارد
نامحرم قضایی شوخی مکن درین دشت
کان برق بر سیاهی چشمی ز دور دارد
با انحراف هر وضع ننگ تجاهلی هست
چشم تغافل انشا تقلید کور دارد
همسنگ خامکاران مپسند پختگان را
الماس معدن ما شرم از بلور دارد
عاشق به عزم مقصد محتاج راهبر نیست
پروانه در ته بال مکتوب نور دارد
گر از خم کلاه است عرض جلال شاهان
گرد شکست ما هم عجز غیور دارد
گر مرد احتیاطی از خود مباش غافل
طوفان به هر مسامت چندین تنور دارد
تلخ است عیش امروز ازگفتگوی فردا
در خانهای که ماییم همسایه شور دارد
ناقابل تواضع مگذر ز بزم احباب
آه از کسی که زین آب بیپل عبور دارد
ننگ است وهم تمثال در جلوهگاه تحقیق
مشاطه بهکزین بزم آیینه دور دارد
از خود برآمدن نیز درکیش اهل تسلیم
هرچند سرکشی نیست وضع غرور دارد
بیدل کمال هر چیز بر جوهر است موقوف
جایی که من نباشم غربت قصور دارد
غزل شمارهٔ ۹۸۸: کسی از التفات چشم خوبان کام برداردغزل شمارهٔ ۹۹۰: هوسپیمای فرصت گرد کلفت در قفس دارد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل از دم محبت، چندین فتور دارد
این باده سخت تند است بر شیشه زور دارد
هوش مصنوعی: دل به خاطر محبت دچار آشفتگی و تلاطم است، این نوشیدنی (باده) بسیار قوی و تند است و بر روی شیشه فشار زیادی دارد.
نامحرم قضایی شوخی مکن درین دشت
کان برق بر سیاهی چشمی ز دور دارد
هوش مصنوعی: در اینجا به کسی که نباید کارهای بیهوده و شوخی کند، هشدار داده میشود. در یک فضای خاص، مانند دشت، برق یک نگاه از دور میتواند تأثیر عمیقی بگذارد، بنابراین نباید بیملاحظه رفتار کرد.
با انحراف هر وضع ننگ تجاهلی هست
چشم تغافل انشا تقلید کور دارد
هوش مصنوعی: با هر نوع انحرافی، وضعیت ناپسندی وجود دارد و در شرایطی که انسان از واقعیت غافل میشود، چشم او به تقلیدهای نادرست و کورکورانه گشوده میشود.
همسنگ خامکاران مپسند پختگان را
الماس معدن ما شرم از بلور دارد
هوش مصنوعی: به هیچ وجه ارزش و مقام پختهها و کسانی که کارشان را به خوبی انجام میدهند، با کسانی که هنوز در حال یادگیری هستند مشابه نکن. الماس استخراج شده از معدن ما، حتی از بلور هم شرم دارد.
عاشق به عزم مقصد محتاج راهبر نیست
پروانه در ته بال مکتوب نور دارد
هوش مصنوعی: عاشق برای رسیدن به هدفش نیازی به راهنما ندارد؛ مانند پروانه که در انتهای بالش نور روشنی را به همراه دارد.
گر از خم کلاه است عرض جلال شاهان
گرد شکست ما هم عجز غیور دارد
هوش مصنوعی: اگر به خاطر کلاه و مقام پادشاهان، ما در برابر مشکلات و شکستها احساس ناتوانی میکنیم، باید بدانیم که حتی در این شرایط هم غیرت و شجاعت ما کم نمیشود.
گر مرد احتیاطی از خود مباش غافل
طوفان به هر مسامت چندین تنور دارد
هوش مصنوعی: اگر مردی احتیاط میکنی، از خود غافل نشو؛ زیرا طوفان در هر موقعیتی میتواند ویرانیهای زیادی به بار آورد.
تلخ است عیش امروز ازگفتگوی فردا
در خانهای که ماییم همسایه شور دارد
هوش مصنوعی: زندگی امروز به خاطر صحبتهای فردا تلخ و ناخوشایند شده است، زیرا در خانهای که ما در آن زندگی میکنیم، همسایگانی داریم که وضعیت و حال و هوای عجیبی دارند.
ناقابل تواضع مگذر ز بزم احباب
آه از کسی که زین آب بیپل عبور دارد
هوش مصنوعی: در مجلس دوستان خود بیتوجهی نکن و به مانعها فکر نکن، چرا که آه و افسوس به حال کسی که از این بلای عمیق عبور کرده است.
ننگ است وهم تمثال در جلوهگاه تحقیق
مشاطه بهکزین بزم آیینه دور دارد
هوش مصنوعی: وجود و ظاهری که در زمینه تحقیق و کاوش بهوجود آمده، بهشدت ننگین و ناچیز است و ارزش کمتری نسبت به بزم و زیبایی که در آینه منعکس میشود، دارد.
از خود برآمدن نیز درکیش اهل تسلیم
هرچند سرکشی نیست وضع غرور دارد
هوش مصنوعی: آدمی که به تسلیم و سرسپردگی میرسد، حتی اگر از خود چیزی بیرون بیاورد و به خوداش تکیه کند، این کار همچنان نشاندهندهی روحیهی تکبر و غرور اوست.
بیدل کمال هر چیز بر جوهر است موقوف
جایی که من نباشم غربت قصور دارد
هوش مصنوعی: کمال هر چیز به ذات آن بستگی دارد و در جایی که من حضور نداشته باشم، احساس غربت و نقص وجود دارد.