گنجور

غزل شمارهٔ ۹۸۶

مگو دل از غم و صبر از جفا خبر دارد
سر بریده ز تیغش جدا خبر دارد
چه آرزو که به ناکامی از جهان نگذشت
ز یاس پرس ‌کزین ماجرا خبر دارد
نگار دست بتان بی‌لباس ماتم نیست
مگر ز خون شهیدان حنا خبر دارد
فضولی من و تو در جهان یکتایی
دلیل بیخبریهاست تا خبر دارد
در این هوسکده‌ گر ذوق‌ گردن‌افرازیست
سری برآر که از پیش پا خبر دارد
تمیز خشک و تر آثار بی‌نیازی نیست
گداست آنکه ز بخل و سخا خبر دارد
پیام عالم امواج می‌برد به محیط
تپیدنی‌ که ز پهلوی ما خبر دارد
غرور و عجز طبیعی است چرخ تا دل خاک
نه دانه محرم و نی آسیا خبر دارد
به‌ پیش خویش بنالید و لاف عشق زنید
گل از ترانهٔ بلبل‌کجا خبر دارد
مباد در صف محشر عرق به جوش آیم
که از تباهی‌کارم حیا خبر دارد
از این فسانه که بی‌او نمرده‌ام بیدل
قیامت است گر آن دلربا خبر دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگو دل از غم و صبر از جفا خبر دارد
سر بریده ز تیغش جدا خبر دارد
هوش مصنوعی: دل نمی‌خواهد از غم‌ها و سختی‌ها بگوید، چرا که سر بریده‌ای که از تیغ جدا شده، از درد و رنج خود آگاه است.
چه آرزو که به ناکامی از جهان نگذشت
ز یاس پرس ‌کزین ماجرا خبر دارد
هوش مصنوعی: آرزوهایی که به نتیجه نرسید، از دنیا نگذشته‌اند. ناامیدی بر این داستان خبر دارد.
نگار دست بتان بی‌لباس ماتم نیست
مگر ز خون شهیدان حنا خبر دارد
هوش مصنوعی: دست‌های زیبای معشوق را در حالی که در لباس سیاه ماتم نیستند، به خونی که از شهیدان ریخته شده، مرتبط می‌داند. به عبارتی دیگر، زیبایی و شادابی در زندگی به خاطر قربانی‌هایی است که به خاطر آرمان‌ها و آزادی‌ها فدای شده‌اند.
فضولی من و تو در جهان یکتایی
دلیل بیخبریهاست تا خبر دارد
هوش مصنوعی: دخالت ما در کارهای یکدیگر و در دنیای یکتایی، نشانه‌ای از ناآگاهی‌امان است، چرا که تنها کسی که از همه چیز با خبر است، آگاهی دارد.
در این هوسکده‌ گر ذوق‌ گردن‌افرازیست
سری برآر که از پیش پا خبر دارد
هوش مصنوعی: در این مکان پر از آرزو، اگر کسی عشق و شوق دارد، باید با جسارت برآید، زیرا او از واقعیت‌های موجود آگاه است.
تمیز خشک و تر آثار بی‌نیازی نیست
گداست آنکه ز بخل و سخا خبر دارد
هوش مصنوعی: تشخیص دادن اینکه چیزی خشک است یا تر به معنی بی‌نیازی نیست. این گدا است که از بخل و سخاوت آگاه است.
پیام عالم امواج می‌برد به محیط
تپیدنی‌ که ز پهلوی ما خبر دارد
هوش مصنوعی: پیام‌های عالم به جایی منتقل می‌شوند که موجودی آگاه و تپنده وجود دارد و از احساسات و حال و هوای ما باخبر است.
غرور و عجز طبیعی است چرخ تا دل خاک
نه دانه محرم و نی آسیا خبر دارد
هوش مصنوعی: غرور و ناتوانی بخشی از طبیعت زندگی است؛ زیرا خاک از یک سو به دانه‌ هایی که در آن رشد می‌کنند آگاه است و از سوی دیگر، آسیابی که آنها را می‌ساید نیز از این موضوع خبر دارد.
به‌ پیش خویش بنالید و لاف عشق زنید
گل از ترانهٔ بلبل‌کجا خبر دارد
هوش مصنوعی: فقط به خودتان التماس کنید و برای عشق خود سخن بگویید، اما گل نمی‌داند که بلبل چه ترانه‌ای می‌خواند.
مباد در صف محشر عرق به جوش آیم
که از تباهی‌کارم حیا خبر دارد
هوش مصنوعی: مبادا در روز قیامت شرمنده شوم و عرق بریزم، زیرا که نیکوکاری‌ام را نمی‌شناسم و از بدی‌های خود خجالت می‌کشم.
از این فسانه که بی‌او نمرده‌ام بیدل
قیامت است گر آن دلربا خبر دارد
هوش مصنوعی: این ابیات به این معناست که بدون وجود آن محبوب، من هرگز نمی‌توانم از رنج و درد فراق او رهایی یابم. اگر آن دلربا از حال و روز من باخبر باشد، شاید متوجه شود که چقدر بر من سخت می‌گذرد.