گنجور

غزل شمارهٔ ۹۸۵

شمع بزمت چه قدم بردارد
پای ما آبلهٔ سر دارد
گل این باغ گریبان‌چاک‌ست
خنده از زخم که باور دارد
در تکلیف تبسم مگشای
دهن تنگ تو شکر دارد
خاک سامان غبارش کم نیست
نیستی نیز کر و فر دارد
عالمی چشم ز ما روشن‌کرد
رنگ ما خاصیت زر دارد
کس چه خواند رقم پیشانی
صفحهٔ ما خط مسطر دارد
سر هر فکر گریبان‌خواه است
موج هم تکمهٔ‌ گوهر دارد
بی‌خریدار چه ارزد گوهر
دل همان است که دلبر دارد
تا فسردی ز نظرها رفتی
رنگ پرواز ته پر دارد
لب بهم آر و حلاوتها کن
خامشی قند مکرر دارد
یک نفس قطع دو عالم کردم
دم این تیغ چه جوهر دارد
سرگران می‌گذرد نرگس یار
مزد چشمی‌ که مژه بردارد
تا دماغ است، هوس بال‌ گشاست
سر هر بام کبوتر دارد
بیدل این صورت وشکل آنهمه نیست
آدمی معنی دیگر دارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمع بزمت چه قدم بردارد
پای ما آبلهٔ سر دارد
هوش مصنوعی: شمع در مهمانی چطور می‌تواند حرکت کند وقتی پای ما زخم و آسیب دارد؟
گل این باغ گریبان‌چاک‌ست
خنده از زخم که باور دارد
هوش مصنوعی: گل این باغ در حالتی غمگین و پریشان است و خنده‌اش ناشی از درد و جراحتی است که به آن باور دارد.
در تکلیف تبسم مگشای
دهن تنگ تو شکر دارد
هوش مصنوعی: در موضوعی که به لبخند و شادی مربوط می‌شود، زبانت را نباز، زیرا این لبخند ارزش زیادی دارد.
خاک سامان غبارش کم نیست
نیستی نیز کر و فر دارد
هوش مصنوعی: خاک بسیار است و غباری که از آن برخاسته هیچ کم نیست. همچنین، نیستی هم ویژگی‌ها و نشانه‌های خاص خود را دارد.
عالمی چشم ز ما روشن‌کرد
رنگ ما خاصیت زر دارد
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تأثیر وجود خود بر دیگران اشاره می‌کند. او می‌گوید که وجود او باعث روشنایی چشم دیگران شده است و رنگ او، که نمادی از ویژگی خاص و ارزشمند است، به مانند طلاست. به این معنا که او به دیگران نوری می‌بخشد و ویژگی‌های او ارزشمند و جذاب است.
کس چه خواند رقم پیشانی
صفحهٔ ما خط مسطر دارد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند که سرنوشت ما چه خواهد بود؛ چرا که وضعیت زندگی‌مان به گونه‌ای نوشته شده است که هر شخص دیگری نمی‌تواند آن را بخواند.
سر هر فکر گریبان‌خواه است
موج هم تکمهٔ‌ گوهر دارد
هوش مصنوعی: هر اندیشه و نظری دارای جوانب و ابعاد مختلفی است، مانند این که هر موجی در دریا، یک دانه‌ی زیبا و باارزش در دل خود دارد.
بی‌خریدار چه ارزد گوهر
دل همان است که دلبر دارد
هوش مصنوعی: اگر کسی نباشد که ارزش درون دل را بشناسد و تحسین کند، آن دل هیچ ارزشی ندارد. ارزش واقعی احساسات و عواطف در نگاه و توجه شخصی که آن را می‌شناسد و دوست دارد، نمایان می‌شود.
تا فسردی ز نظرها رفتی
رنگ پرواز ته پر دارد
هوش مصنوعی: وقتی که از نگاه‌ها دور شدی، دیگر رنگ پرواز هم در تو زرد و کمرنگ شده است.
لب بهم آر و حلاوتها کن
خامشی قند مکرر دارد
هوش مصنوعی: لبهایت را به هم بزن و با سکوت خود شیرینی را تجدید کن.
یک نفس قطع دو عالم کردم
دم این تیغ چه جوهر دارد
هوش مصنوعی: با یک نفس، دنیای مادی و معنوی را کنار گذاشتم. این تیغ چه خاصیتی دارد که چنین تأثیری ایجاد می‌کند؟
سرگران می‌گذرد نرگس یار
مزد چشمی‌ که مژه بردارد
هوش مصنوعی: نرگس معشوقه در حال گذر است و نشانی از او به چشم می‌خورد؛ به قیمت یک نظر، مژه‌ای که فرو می‌افتد، ارزش زیادی دارد.
تا دماغ است، هوس بال‌ گشاست
سر هر بام کبوتر دارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که انسان زنده است و نفس می‌کشد، همیشه آرزو و تمایل به پرواز و آزادی دارد، همان‌طور که هر کبوتر در همه‌جا بر بام‌ها می‌نشیند.
بیدل این صورت وشکل آنهمه نیست
آدمی معنی دیگر دارد
هوش مصنوعی: آدمی تنها به ظاهر و شکلش محدود نمی‌شود، بلکه دارای معنا و حقیقتی عمیق‌تر است.