غزل شمارهٔ ۹۷۹
دماغ بلبل ما کی هوای بال و پر دارد
ز اوراق کتاب رنگ گل جزوی به سر دارد
چهمکاناستکیرد بهرای شوق از خط خوبان
نگاه بوالهوس از سرمه هم خاکی به سردارد
چو برگ گلکز آسیب نسیمی رنگ میبازد
تن نازک مزاج او ز بویگل خطر دارد
توان از نرمی دل محرم درد جهان گشتن
که طبع مومیایی از شکستنها خبر دارد
بغیر از خاک گردیدن پناهی نیست ظالم را
که تیغ شعله در خاکستر امید سپر دارد
مباد از صحبت آیینه ناگه منفعل گردی
که آنگستاخ روی سنگدل دامان تر دارد
شدم خاک و ز وحشت بر نمیآید غبار من
به خاکستر هنوز این شعلهٔ افسرده پر دارد
دل آسوده تشویش بلای دیگر است اینجا
صدف ایمن نباشد از شکستن تاگهر دارد
بغیر از خودگدازی چیست در بنیاد محرومی
دل عاشق همین خونگشتنی دارد اگر دارد
به نومیدی ز امید ثمر برگ قناعت کن
که نخل باغ فرصت ریشه درطبع شرر دارد
ز ناهنجاری مغرور جاه ایمن مشو بیدل
لگداندازیی بر پرده دارد هرکه خر دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دماغ بلبل ما کی هوای بال و پر دارد
ز اوراق کتاب رنگ گل جزوی به سر دارد
هوش مصنوعی: بلبلی که ما داریم، وقتی به پرواز و آزادی فکر میکند، نمیتواند از ورقهای کتابی که رنگ گل را نشان میدهد جدا شود.
چهمکاناستکیرد بهرای شوق از خط خوبان
نگاه بوالهوس از سرمه هم خاکی به سردارد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چه مکان شگفتانگیزی است که شوق و علاقه به زیباییهای خوبان در آن وجود دارد و نگاه معشوقانه و فریبنده از دلشوری و آرزو در آن جاری است. بنابراین تمام عالم هم تحت تأثیر این زیبایی قرار دارد و بر سر آن دلیری و شوریدگی در دلها میافزاید.
چو برگ گلکز آسیب نسیمی رنگ میبازد
تن نازک مزاج او ز بویگل خطر دارد
هوش مصنوعی: وقتی نسیم به برگ گل میوزد، رنگ آن دچار تغییر شده و زیباییاش را از دست میدهد. این نشان دهندهی آن است که موجودات لطیف و حساس، مانند گل، نسبت به محیط و بویی که دریافت میکنند، بسیار آسیبپذیرند و ممکن است دچار خطر یا آسیب شوند.
توان از نرمی دل محرم درد جهان گشتن
که طبع مومیایی از شکستنها خبر دارد
هوش مصنوعی: توانایی از نرمی و لطافت دل سرچشمه میگیرد و کسی که دردهای زندگی را درک کند، نسبت به سختیها و شکستها آگاهتر میشود. کسانی که نرم و لطیف هستند، میتوانند با چالشهای دنیا رو به رو شوند و از آن عبور کنند.
بغیر از خاک گردیدن پناهی نیست ظالم را
که تیغ شعله در خاکستر امید سپر دارد
هوش مصنوعی: ظالم جز این که به خاک بیفتد، راه دیگری ندارد؛ چرا که تیغ آتش، پناهگاه او را در میان خاکستر امید میزند.
مباد از صحبت آیینه ناگه منفعل گردی
که آنگستاخ روی سنگدل دامان تر دارد
هوش مصنوعی: مراقب باش که از دیدن خودت در آیینه غافلگیر نشوی، زیرا اینکه کسی با روی سنگدل و بیرحم خود را بروز دهد، میتواند تو را به احساسات منفی دچار کند.
شدم خاک و ز وحشت بر نمیآید غبار من
به خاکستر هنوز این شعلهٔ افسرده پر دارد
هوش مصنوعی: من به خاک تبدیل شدم و از ترس چیزی از من برنمیآید. غبار من هنوز به خاکستر نرسیده و این شعلهٔ افسرده هنوز وجود دارد.
دل آسوده تشویش بلای دیگر است اینجا
صدف ایمن نباشد از شکستن تاگهر دارد
هوش مصنوعی: دل آرام و بیخواهش، در حقیقت، در معرض خطرات دیگری است. در اینجا، صدف (نمادی از امنیت و پناه) از خطر شکستن در امان نیست، زیرا درون آن گوهری وجود دارد که ممکن است در معرض آسیب قرار گیرد.
بغیر از خودگدازی چیست در بنیاد محرومی
دل عاشق همین خونگشتنی دارد اگر دارد
هوش مصنوعی: دل عاشق در عمق محرومیت خود جز غم و اندوه چیز دیگری ندارد و اگر به دنبال چیزی است، تنها اشک و خونریزی است که در دلش جاری است.
به نومیدی ز امید ثمر برگ قناعت کن
که نخل باغ فرصت ریشه درطبع شرر دارد
هوش مصنوعی: اگر به امید نتیجهای نباشی، بهتر است به قناعت و راضی بودن از داشتههای خود توجه کنی، زیرا فرصتها و شگفتیها در زیر سطح و در عمق وجود انسان پنهان هستند.
ز ناهنجاری مغرور جاه ایمن مشو بیدل
لگداندازیی بر پرده دارد هرکه خر دارد
هوش مصنوعی: به خودت مغرور نشو و نسبت به مشکلات احساس امنیت نکن، زیرا هر کسی که حیوانی مانند خر دارد، ممکن است ناگهان کارهایی ناخوشایند انجام دهد و واقعیتها را برملا کند.