غزل شمارهٔ ۹۷۱
ادبسنج بیان حرفی از آن لب هرکجا دارد
خرام موجگوهر پا به دامان حیا دارد
کف خاکیم در ما دیگرانداز رساییکو
که دست عجز اگر دارد بلندی در دعا دارد
بخار ازگل،گهر از آب سر برمیکشد اینجا
نگوِِیی مرده رفتاری ندارد زنده پا دارد
غم و شادی ندارد پا و سر پن ماجرا بگذر
چو محمل تهمت بیداری ما خوابها دارد
ازین کلفت سرا برخیز و پا بر قصر گردون زن
قیامت فتنهای از دامنت سر در هوا دارد
اگر صد نام بندی بر صفیر دعوت عنقا
هما از بینیازی سر به اوجکبریا دارد
بقای جاه موقوفست بر انعام بیبرگان
غنا مهر سرگنجش همان دستگدا دارد
سر سودایی من خاک راه یاد دلداری
که نامش تا رسد بر لب دهن حمد خدا دارد
زمین انقلاب نظم غیرت نیست ناموزون
نشست گرد میدان بر سر مردان ادا دارد
مگرداغ تودوزد چشم بر درد من بیدل
وگرنه این گلستانکی سر بوی وفا دارد
غزل شمارهٔ ۹۷۰: نه فخر میدمد اینجا نه ننگ میباردغزل شمارهٔ ۹۷۲: اگر معشوق بیمهر است وگر عاشق وفا دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ادبسنج بیان حرفی از آن لب هرکجا دارد
خرام موجگوهر پا به دامان حیا دارد
هوش مصنوعی: شخصی که به آداب و نزاکت توجه دارد، در هر کجا که باشد، همچون امواج دریا در حرکت است و همیشه پایبند به حیا و متانت است.
کف خاکیم در ما دیگرانداز رساییکو
که دست عجز اگر دارد بلندی در دعا دارد
هوش مصنوعی: ما مانند خاکیم و باید به دیگران اجازه دهیم که ما را در خود غرق کنند. رسایی و بلندی را باید از دعا و طلب خود به دست آوریم، حتی اگر به قدرت و توانایی دست نیابیم.
بخار ازگل،گهر از آب سر برمیکشد اینجا
نگوِِیی مرده رفتاری ندارد زنده پا دارد
هوش مصنوعی: بخار از گل بلند میشود و قطرات آب نیز از سطح آب جستوخیز میکنند. اینجا هیچ چیزی که مرده باشد، حرکتی ندارد؛ تنها موجود زنده است که میتواند راه برود و جنب و جوش داشته باشد.
غم و شادی ندارد پا و سر پن ماجرا بگذر
چو محمل تهمت بیداری ما خوابها دارد
هوش مصنوعی: غم و شادی در قضا و قدر ما تأثیری ندارند، پس از ماجراهای زندگی بگذر. مانند مرکبی که به خواب رفتیم، افکار و آرزوهای ما نیز خوابآلود هستند.
ازین کلفت سرا برخیز و پا بر قصر گردون زن
قیامت فتنهای از دامنت سر در هوا دارد
هوش مصنوعی: از این عمارت بزرگ بیرون بیا و بر قصر آسمان قدم بگذار، زیرا قیامت دومی از زیر دامن تو در حال ظهور است.
اگر صد نام بندی بر صفیر دعوت عنقا
هما از بینیازی سر به اوجکبریا دارد
هوش مصنوعی: اگرچه صدها نام و عنوان وجود داشته باشد که برای دعوت از پرنده افسانهای «عنقا» به کار رود، اما او به دلیل بینیازی و عظمت خود به مرتبهای بالاتر دست مییابد.
بقای جاه موقوفست بر انعام بیبرگان
غنا مهر سرگنجش همان دستگدا دارد
هوش مصنوعی: بقای مقام و موقعیت وابسته به بخشش و عطا به کسانی است که در تنگدستی به سر میبرند. همانطور که مرغی کوچک به وسیله دستان آنهایی که به او کمک میکنند، زندگی میکند، حفظ شأن و جاه نیز به دست کسانی است که دیگران را یاری میکنند.
سر سودایی من خاک راه یاد دلداری
که نامش تا رسد بر لب دهن حمد خدا دارد
هوش مصنوعی: عشق و محبت من به یاد کسی است که با نامش دل را آرام میکند، و حتی یاد او بر زبانم میآید، موجب شکرگزاری خداوند است.
زمین انقلاب نظم غیرت نیست ناموزون
نشست گرد میدان بر سر مردان ادا دارد
هوش مصنوعی: زمین انقلاب میگوید که نظم و ترتیب ناشی از غیرت وجود ندارد و به نوعی ناپایدار است. در این میدان، بر سر مردان به شکلی ناموزون و بیقانون زندگی میگذرد و آنها باید در مقابل این بینظمی مقاومت کنند.
مگرداغ تودوزد چشم بر درد من بیدل
وگرنه این گلستانکی سر بوی وفا دارد
هوش مصنوعی: چشم تو بر درد من نگذار گمارده نشود، وگرنه این گلستان هرگز بوی وفا نخواهد داشت.