گنجور

غزل شمارهٔ ۹۵۰

چو شمع از عضو عضوم آگهی سرشار می‌گردد
به هرجا پا زنم آیینه‌ای بیدار می‌گردد
ندارد نالهٔ من احتیاج لب گشودن‌ها
دو انگشتی که از هم واکنم منقار می‌گردد
چو موج‌گوهر از جمعیت حالم چه می‌یرسی
جنونها می کنم تا لغزشی هموار می‌گردد
به رنگ شعلهٔ جواله ربطی با وفا دارم
که گر رنگی به گردش آورم زنار می‌گردد
کف پای حنابند که شورانید خاکم را
که دست قدرت از تخمیر آن بیکار می‌گردد
گل رنگی که من می‌پرورم در جیب امیدش
چمن می‌بالد و برگرد آن دستار می‌گردد
دماغ باده از سیر چمن مستغنی‌اش دارد
ز یک ساغرکه بر سر می‌کشدگلزار می‌گردد
ز اقبال جهان بگذر مباد از شوق وامانی
درین عبرت‌سرا پیش آمدن دیوار می‌گردد
مجین‌بر خویش‌چندانی‌که‌فطرت‌باجون‌جوشد
بنا چون پر بلند افتد سر معمار می‌گردد
فلک کز نارساییها گم است آغاز و انجامش
به یک پاگرد پای خفته چون پرگار می‌گردد
تلاش رزق داری دست بر هم سوده سامان کن
در این ویرانه زین دست آسیا بسیار می‌گردد
به عرض احتیاج آزار طبع‌کس مده بیدل
نفس چون با غرض جوشید گفتن بار می‌گردد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو شمع از عضو عضوم آگهی سرشار می‌گردد
به هرجا پا زنم آیینه‌ای بیدار می‌گردد
هوش مصنوعی: شعله‌ای که از وجودم می‌تراود، آگاهی و روشنایی به اطراف می‌بخشد و هر جا که قدم بگذارم، گویی آینه‌ای از آگاهی و هوشیاری بیدار می‌شود.
ندارد نالهٔ من احتیاج لب گشودن‌ها
دو انگشتی که از هم واکنم منقار می‌گردد
هوش مصنوعی: نالهٔ من نیاز به گفتن ندارد، کافی است که دو انگشتم را به هم نزدیک کنم و از هم جدا کنم تا آنچه در دل دارم بازتاب پیدا کند.
چو موج‌گوهر از جمعیت حالم چه می‌یرسی
جنونها می کنم تا لغزشی هموار می‌گردد
هوش مصنوعی: حالت من مانند مروارید در میان موج‌هاست و تو چه می‌دانی که من چه جنون‌هایی را تجربه می‌کنم تا بتوانم این آشفتگی را به آرامش برسانم.
به رنگ شعلهٔ جواله ربطی با وفا دارم
که گر رنگی به گردش آورم زنار می‌گردد
هوش مصنوعی: من به وفا و صداقت ربطی به رنگ شعلهٔ آتش ندارم، زیرا اگر رنگی به دور من بیاورم، آن رنگ به شکل زنجیری دور من می‌پیچیند.
کف پای حنابند که شورانید خاکم را
که دست قدرت از تخمیر آن بیکار می‌گردد
هوش مصنوعی: کف پای حنابند، یعنی اثر پایی که در خاک گذاشته شده، چنان تأثیرگذار است که خاک را به هم می‌ریزد و دست قدرت دیگر نمی‌تواند آن را تحت کنترل داشته باشد.
گل رنگی که من می‌پرورم در جیب امیدش
چمن می‌بالد و برگرد آن دستار می‌گردد
هوش مصنوعی: گلی که من با عشق و توجه پرورش می‌دهم، در جیب امیدش چمن‌ها سرسبز و شاداب می‌شوند و بر روی آن، پارچه‌ای زیبا و موقر می‌چرخد.
دماغ باده از سیر چمن مستغنی‌اش دارد
ز یک ساغرکه بر سر می‌کشدگلزار می‌گردد
هوش مصنوعی: بوی خوش شراب باعث می‌شود که آدم به نعمت‌های گلزار نیاز نداشته باشد؛ حتی یک جرعه از آن می‌تواند تمام زحمت‌های باغ را برایش به ارمغان آورد.
ز اقبال جهان بگذر مباد از شوق وامانی
درین عبرت‌سرا پیش آمدن دیوار می‌گردد
هوش مصنوعی: از فرصت‌های زندگی بهره‌برداری کن و از شوق و امید و بی‌خیالی دوری کن، زیرا در این مکان عبرت‌آمیز، پیشرفت و موفقیت مانند دیواری است که در برابر تو ظاهر می‌شود.
مجین‌بر خویش‌چندانی‌که‌فطرت‌باجون‌جوشد
بنا چون پر بلند افتد سر معمار می‌گردد
هوش مصنوعی: به خودت سخت نگیر و بیش از حد به خود فشار نیاور. وقتی که روح و طبیعت انسانی‌ات به جوش و خروش بیفتد، مانند بنایی که سقفش به سمت بالا می‌رود، تو هم در مسیر رشد و تکامل قرار می‌گیری.
فلک کز نارساییها گم است آغاز و انجامش
به یک پاگرد پای خفته چون پرگار می‌گردد
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر ناتوانی‌هایش، گمراه و سردرگم است. آغاز و پایان آن مثل یک گام در یک مسیر مشخص، همیشه در حال چرخش است، مانند پرگاری که در حال دور زدن است.
تلاش رزق داری دست بر هم سوده سامان کن
در این ویرانه زین دست آسیا بسیار می‌گردد
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی زندگی‌ات به سامان بیفتد و از روزی‌ات بهره‌مند شوی، باید به تلاش و کوشش بپردازی. در این دنیای آشفته و هرج‌ومرج، با کار و همت می‌توانی به دستاوردهای زیادی برسی و در میان مشکلات، موفقیت‌های زیادی را نصیب خود کنی.
به عرض احتیاج آزار طبع‌کس مده بیدل
نفس چون با غرض جوشید گفتن بار می‌گردد
هوش مصنوعی: به کسی که طبعش به کار و فشار احتیاج دارد، آزار نرسان؛ چون نفس او وقتی هدفمند شود، گفتن و بیان کردن برای او سنگین و دشوار می‌شود.

حاشیه ها

1389/07/02 12:10
کلام قاصر

مصرع"دپن ویرانه زین دست آسیا بسیار می‌گردد"
به
"درین ویرانه زین دست آسیا بسیار می‌گردد"
اصلاح گردد

---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1390/01/13 16:04

دربارهٔ بیت پنجم:
کف پای حنابند که شورانید خاکم را
که دست قدرت از تخمیر آن بیکار می‌گردد
اینجا را ببینید:
پیوند به وبگاه بیرونی