گنجور

غزل شمارهٔ ۹۴

جوش زخمم دادسر در صبح محشرتیغ را
کرد خون‌گرم من بال سمندرتیغ را
از گزیدنهای رشک ابروی چین‌پرورت
بر زبان پیداست دندانهای جوهر تیغ را
بسمل نازتو چون مشق تپیدن می‌کند
می‌کشد چون مدّ بسم‌الله بر سرتیغ را
جمع با زینت نگردد جوهر مردانگی
از برش عاری بود گر سازی از زرتیغ را
زینت هرکس به قدر اقتضای وضع اوست
قبضه داند بر سر خود به ز افسر تیغ را
سرخوش‌تسلیم ازتهدید دوران‌ایمن است
کس نراند برسر بسمل مکررتیغ را
در هجوم عاجزی آفت گوارا می‌شود
می‌شمارد مرغ بی‌پرواز شهر تیغ را
کوه اندوهیم از سنگینی پای طلب
نالهٔ خوابیده می‌دانیم بر سر تیغ را
طبع سرکش ناکجا تقلید همواری‌کند
سخت‌دشوار است دادن آب‌گوهر تیغ را
از هنر آیینهٔ مقدار هرکس روشن است
رشتهٔ شمع‌است بیدل موج جوهرتیغ را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوش زخمم دادسر در صبح محشرتیغ را
کرد خون‌گرم من بال سمندرتیغ را
هوش مصنوعی: زخم من در صبح قیامت سر و صدایی ایجاد می‌کند که خون گرم من مانند سمند، تیز و سرکش است.
از گزیدنهای رشک ابروی چین‌پرورت
بر زبان پیداست دندانهای جوهر تیغ را
هوش مصنوعی: چشم‌هایت مانند ابروهای زیبا و دلربا، حسادت را بر زبان می‌آورند و نشان می‌دهند که چقدر به من تیر می‌زنند و درد می‌دهند.
بسمل نازتو چون مشق تپیدن می‌کند
می‌کشد چون مدّ بسم‌الله بر سرتیغ را
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند تمرینی است که قلب را به تپش می‌اندازد و همچون بسم‌الله که بر قله ای از بلندی جاری می‌شود، جان را می‌گیرد.
جمع با زینت نگردد جوهر مردانگی
از برش عاری بود گر سازی از زرتیغ را
هوش مصنوعی: اگر وجود انسان‌ها فقط به ظاهر و زینت‌جات وابسته باشد، نشان‌دهنده‌ی این است که آن‌ها از ویژگی‌های واقعی مردانگی و ارزش‌های درونی خالی‌اند، حتی اگر به شکل ظاهری برجسته و زیبا باشند.
زینت هرکس به قدر اقتضای وضع اوست
قبضه داند بر سر خود به ز افسر تیغ را
هوش مصنوعی: زیبایی و ارزش هر فرد به تناسب وضعیت و شرایط اوست. برخی شاید برای نشان دادن مقام خود تاج و افسر داشته باشند، اما در حقیقت، قیچی کردن این افسر برای کنترل او از خود او سخت‌تر است.
سرخوش‌تسلیم ازتهدید دوران‌ایمن است
کس نراند برسر بسمل مکررتیغ را
هوش مصنوعی: کسی که با شادی و سادگی خود را به شرایط سخت بسپارد، در برابر تهدیدات زمان در امان است و هیچ‌کس نمی‌تواند بر او تسلط یابد.
در هجوم عاجزی آفت گوارا می‌شود
می‌شمارد مرغ بی‌پرواز شهر تیغ را
هوش مصنوعی: در زمانی که انسان‌ها قدرت انجام کارها را ندارند، برخی مشقات و مشکلات برای آنها به صورت آزاردهنده جلوه می‌کند، مانند اینکه پرنده‌ای که نمی‌تواند پرواز کند، به شمارش تیغ‌های یک شهر می‌پردازد.
کوه اندوهیم از سنگینی پای طلب
نالهٔ خوابیده می‌دانیم بر سر تیغ را
هوش مصنوعی: بار سنگین طلب، ما را مثل کوه پر از اندوه کرده است و در این وضعیت، فقط به ناله‌ای در خاموشی اشاره می‌کنیم که بر لبهٔ تیز و خطرناک زندگی نشسته‌ایم.
طبع سرکش ناکجا تقلید همواری‌کند
سخت‌دشوار است دادن آب‌گوهر تیغ را
هوش مصنوعی: طبیعت سرکش و بی‌قرار به سختی می‌تواند به آرامش و هماهنگی برسد. گرفتن چیزهای ارزشمند و گرانبها مانند آب و گوهر از دلی پر از چالش و مشکلات بسیار دشوار است.
از هنر آیینهٔ مقدار هرکس روشن است
رشتهٔ شمع‌است بیدل موج جوهرتیغ را
هوش مصنوعی: از هنر، سطح و میزان هر کس مشخص می‌شود. مانند اینکه نوری که از شمع می‌آید، نشان‌دهنده‌ی وجود و زیبایی ذات آن است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1389/07/02 11:10
کلام قاصر

بیت "کوه اندوهیم از سنگینی پای طلب
نالهٔ خوابید5 می‌دانیم بر سر تیغ را"
باید به شکل زیر تغییر کند:
"کوه اندوهیم از سنگینی پای طلب
نالهٔ خوابیده می‌دانیم بر سر تیغ را"

---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.