غزل شمارهٔ ۹۳۰
نفس درازی کس تا به چون و چند نیفتد
گره خوش است که بیرون این کمند نیفتد
حیاست آینهپرداز اختیار تعلق
اگر دل آب نگردد نفس به بند نیفتد
رعونت است که چون شمع میکشد ته پایت
به سر نیفتی اگر گردنت بلند نیفتد
مروت آن همه از چشم زخم نیست گزندش
اگر به گوش حیا نالهٔ سپند نیفتد
سفاهت است کرم بیتمیز موقع احسان
گشاده دست و دل آن به که هرزهخند نیفتد
ز فکر کینه ندارد گزیر طینت ظالم
چه ممکن است حسد در چهی که کند نیفتد
چو صبح گرد من از دامنت رسیده به اوجی
که تا ابد اگرش بر زمین زنند نیفتد
مباد کام کسی بینصیب لذت معنی
تو لب گشا که جهان چون مگس به قند نیفتد
به خاک راه تو افکندهام دلی که ندارم
نیاز شرم کن این جنس اگر پسند نیفتد
گر احتیاج به توفان دهد غبار تو بیدل
چو صبح به که صدا از نفس بلند نیفتد
غزل شمارهٔ ۹۲۹: دل از نیرنگ آگاهی به چندین پیشه میافتدغزل شمارهٔ ۹۳۱: تو کار خویش کن اینجا تویی در من نمیگنجد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نفس درازی کس تا به چون و چند نیفتد
گره خوش است که بیرون این کمند نیفتد
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس کسی به چگونگی و شرایط زندگی ارتباط پیدا نکند، بهتر است که در این دام نیفتد.
حیاست آینهپرداز اختیار تعلق
اگر دل آب نگردد نفس به بند نیفتد
هوش مصنوعی: حیا مانند آینهای است که آزادی انتخاب را نشان میدهد. اگر دل پاک باشد، نفس در بند گرفتار نمیشود.
رعونت است که چون شمع میکشد ته پایت
به سر نیفتی اگر گردنت بلند نیفتد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در صورت داشتن ویژگیهای برجسته یا خوب، باید هوشیار باشی و مراقب خود باشی. اگر قوی و برجسته هستی، نباید به خودت مغرور شوی و از یاد ببری که ممکن است در اثر این غرور دچار مشکل شوی. به تعبیر دیگر، باید حواسات به عواقب عملکردهایات باشد.
مروت آن همه از چشم زخم نیست گزندش
اگر به گوش حیا نالهٔ سپند نیفتد
هوش مصنوعی: نجابت و بزرگمنشی آنقدر نیست که فقط به چشمزخم مربوط باشد. اگر آسیبی هم به حیا برسد، نباید به گوش کسی برسد یا صدایی از آن درآید.
سفاهت است کرم بیتمیز موقع احسان
گشاده دست و دل آن به که هرزهخند نیفتد
هوش مصنوعی: صرف کردن و بخشیدن بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیت، حماقت است. بهتر است انسان باملاحظه و با درایت باشد تا اینکه به راحتی به هر چیزی بخندد و بیتوجهی کند.
ز فکر کینه ندارد گزیر طینت ظالم
چه ممکن است حسد در چهی که کند نیفتد
هوش مصنوعی: فکر کینه و دشمنی نمیتواند از طبیعت ظالم بگریزد، زیرا حسد و بدخواهی در وجود او ریشه دوانده و ممکن نیست که از آن دست بردارد.
چو صبح گرد من از دامنت رسیده به اوجی
که تا ابد اگرش بر زمین زنند نیفتد
هوش مصنوعی: وقتی صبح به دور من میآید، از دامنت به اوج بلندی رسیدهام که حتی اگر او را به زمین بیندازند، هرگز سقوط نخواهد کرد.
مباد کام کسی بینصیب لذت معنی
تو لب گشا که جهان چون مگس به قند نیفتد
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که کسی از لذت وجود تو بیبهره بماند و رازهای تو را فاش نکند؛ زیرا جهان مانند مگسی است که به قند جذب میشود و این زیباییها باید مورد استفاده قرار گیرند.
به خاک راه تو افکندهام دلی که ندارم
نیاز شرم کن این جنس اگر پسند نیفتد
هوش مصنوعی: دل من را که بیهیچ نیازی به خاک قدمهای تو کشیدهام، به خاطر این حس خاص شرمنده کن؛ اگر این احساس تو را خوشایند نیست، میتوانی آن را نپذیری.
گر احتیاج به توفان دهد غبار تو بیدل
چو صبح به که صدا از نفس بلند نیفتد
هوش مصنوعی: اگر زندگی نیاز به طوفان داشته باشد، غبار عشق تو مانند صبح روشنایی میافکند، بهطوری که صدای نفسکشیدن هیچگاه پایین نخواهد آمد.
حاشیه ها
1397/11/22 22:01
چه ممکن است حسد در جهیکهکند نیفتد
1399/09/15 21:12
موسوی فاخر fakher۱۳۳۸@gmail.com
این مصرع:
چه ممکن است حسد در چیکهکند نیفتد
چنین است:
چه ممکن است حسد در چهیکهکند نیفتد