گنجور

غزل شمارهٔ ۹۲۵

به روی آن جهان جلوه‌، یک عالم نقاب افتد
که چشم خیره‌بینان در خیال آفتاب افتد
بقدر نفی ما آماده است اثبات یکتایی
کتان چندان‌که بارش بگسلد در ماهتاب افتد
مریض عشق تدبیر شفا را مرگ می‌داند
ز بیم‌ سوختن حیف ‌است اگر آتش ‌در آب افتد
دماغ لغزش مستان خجل شد ازفسردنها
نگاهش‌مایل‌شوخی‌ست‌یارب در شراب‌افتد
فسون گریهٔ عشاق تاثیر دگر دارد
به فریاد آرد آتش را سرشکی‌ کز کباب افتد
درافتادن به روی یکدگر دور است از آگاهی
ز مژگان هم اگر این اتفاق افتد به خواب افتد
کمال فطرت از سعی ادب غافل نمی‌باشد
به‌ضبط خویش افتد هرقدر در رشته‌تاب افتد
به افسون قبول خلق تاکی هرزه‌گو باشم
اگر حرفم به خاک افتد دعاها مستجاب افتد
در آن وادی ‌که من از شرم رعنایی عرق دارم
چو ابر از خاک ‌هر گردی که‌ برخیزد در آب‌ افتد
نمی‌جوشند گوهرطینتان با موج این دریا
برون می‌افتد از خط نقطه‌ای‌کان انتخاب افتد
به خود پرداختن هم بر نمی‌دارد دماغ اینجا
صفای طبع انسانی‌که در فکر دواب افتد
چه امکان‌ست بی‌تاثیری افسون محبت را
پر پروانه‌ گر بالین‌ کنی آتش به خواب افتد
به این هستی ز اسباب دگر تهمت مکش بیدل
نفس‌کم‌نیست آن‌باری‌که بر دوش حباب افتد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به روی آن جهان جلوه‌، یک عالم نقاب افتد
که چشم خیره‌بینان در خیال آفتاب افتد
هوش مصنوعی: در آن دنیا، زیبایی‌ها به قدری نمایان می‌شود که کلاهی بر سر همه می‌افتد و نگاه‌های تیزبین در تصور خود نور آفتاب را می‌بینند.
بقدر نفی ما آماده است اثبات یکتایی
کتان چندان‌که بارش بگسلد در ماهتاب افتد
هوش مصنوعی: به اندازه‌ای که وجود ما را نادیده می‌گیریم، شواهدی برای اثبات یکتایی وجود دارد. به گونه‌ای که اگر بارش باران قطع شود، در روشنی ماه، کتان‌ها به زمین خواهند افتاد.
مریض عشق تدبیر شفا را مرگ می‌داند
ز بیم‌ سوختن حیف ‌است اگر آتش ‌در آب افتد
هوش مصنوعی: عاشق بیمار، راه‌حل‌های درمانی را بی‌فایده می‌داند و بر این باور است که مرگ بهتر از رنج و سوختن است. همچنین، اگر آتش در آب بیفتد، حاصلی نخواهد داشت و این اتفاق بی‌فایده است.
دماغ لغزش مستان خجل شد ازفسردنها
نگاهش‌مایل‌شوخی‌ست‌یارب در شراب‌افتد
هوش مصنوعی: دماغ مستان به خاطر تزلزل و سرخوشی خود از نگاه خجالت‌زده شده است و می‌دانند که این نگاه به شوخی و بازی‌گوشی گرایش دارد. ای پروردگارا، آیا در شراب غوطه‌ور خواهند شد؟
فسون گریهٔ عشاق تاثیر دگر دارد
به فریاد آرد آتش را سرشکی‌ کز کباب افتد
هوش مصنوعی: گریهٔ عاشقان تاثیری متفاوت دارد؛ این اشک‌ها می‌توانند آتش درون را به فریاد درآورند و شعله‌های عشق را خاموش کنند.
درافتادن به روی یکدگر دور است از آگاهی
ز مژگان هم اگر این اتفاق افتد به خواب افتد
هوش مصنوعی: به هم برخورد کردن و درگیر شدن با یکدیگر، نشان‌دهنده‌ی ناآگاهی و بی‌خبری از وضعیت خود است. حتی اگر این اتفاق در خواب هم بیفتد، باز هم نشانه‌ای از بی‌خبری است.
کمال فطرت از سعی ادب غافل نمی‌باشد
به‌ضبط خویش افتد هرقدر در رشته‌تاب افتد
هوش مصنوعی: تکامل و کمال طبیعت انسان، به تلاشی که در زمینه ادب و آداب دارد، وابسته است و هر مقداری که در این مسیر تلاش کند، به هدف‌های خود نزدیک‌تر خواهد شد.
به افسون قبول خلق تاکی هرزه‌گو باشم
اگر حرفم به خاک افتد دعاها مستجاب افتد
هوش مصنوعی: من تا کی باید به خاطر جلب توجه مردم، به حرف‌های بی‌اساس گوش کنم؟ اگر سخنانم در دل‌ها محلی نداشته باشد، دعاهایم به نتیجه نمی‌رسد.
در آن وادی ‌که من از شرم رعنایی عرق دارم
چو ابر از خاک ‌هر گردی که‌ برخیزد در آب‌ افتد
هوش مصنوعی: در آن مکان که من به خاطر زیبایی خاصی شرمگین و پرعاطفه هستم، هر ذره خاکی که بالا برود، به مانند ابرهایی که از زمین بلند می‌شوند، در آب می‌افتد.
نمی‌جوشند گوهرطینتان با موج این دریا
برون می‌افتد از خط نقطه‌ای‌کان انتخاب افتد
هوش مصنوعی: گوهرهایی که از دل خاک به وجود آمده‌اند، با طوفان و امواج دریا از بین نمی‌روند و در نهایت از یک نقطه معین خارج می‌شوند، به شرطی که انتخاب شوند و به سطح بیایند.
به خود پرداختن هم بر نمی‌دارد دماغ اینجا
صفای طبع انسانی‌که در فکر دواب افتد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که انسان نمی‌تواند به خود مشغول شود و از زیبایی‌های طبیعی و اخلاقی غافل بماند، اگر هم بخواهد که در اندیشه و تفکر خود غرق شود، این کار او را از صفای واقعی طبع انسانی بازمی‌دارد. به عبارت دیگر، تمرکز بر خود و وضعیت درون نمی‌تواند انسان را به کمال برساند و او باید توجهی به دنیای بیرون و روابط انسانی داشته باشد.
چه امکان‌ست بی‌تاثیری افسون محبت را
پر پروانه‌ گر بالین‌ کنی آتش به خواب افتد
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که جادوی عشق تأثیری نداشته باشد؟ وقتی پروانه‌ای در نزدیکی آتش قرار گیرد، آیا خوابش نمی‌برد؟
به این هستی ز اسباب دگر تهمت مکش بیدل
نفس‌کم‌نیست آن‌باری‌که بر دوش حباب افتد
هوش مصنوعی: به این دنیا به خاطر وسایل و شرایطش تهمت نزن؛ زیرا نفس تو خیلی کمتر از آن است که بار سنگینی مانند حباب را تحمل کند.