گنجور

غزل شمارهٔ ۹۰۴

خلقی از پهلوی قدرت قصر و ایوان کرد طرح
ما ضعیفان طرح کردیم آنچه نتوان‌کرد طرح
سر به زانوی دل از ب‌ی‌دستگاهی خفته‌ایم
جامه‌ عریانی ما این گریبان‌ کرد طرح
بی‌تعلق عالمی دامان دشت ناز داشت
آرزوی خان و مان‌پرداز زندان‌ کرد طرح
تاکجا از طبع سرکش باید ایمن زیستن
چون ‌کمان ‌این ‌جنگجو در خانه ‌میدان ‌کرد طرح
کم نگردد چون نفس بی‌انقطاع زندگی
سودن دستی‌که طبع ناپشیمان‌کرد طرح
سخت دلکوب است مضمون‌یابی تدبیر رزق
گندم بسیار بر هم خورد تا نان کرد طرح
آسمان با شور دلها نسبت کهسار داشت
شیشه‌ای هرجا به‌سنگ آمد نیستان‌کرد طرح
بی‌تصنع خامهٔ نقاش آفات زمان
خواست‌توفال نقش‌بندد، رفت‌و انسان‌ کرد طرح
کلبهٔ ما ساز و برگ چشم پوشیدن نداشت
بوریا خواباند پهلویی‌که مژگان‌کرد طرح
هیچکس در چهاردیوار جسد آسوده نیست
یارب این منزل ‌کدامین خانه ویران‌کرد طرح
دلنشین ما نشد بیدل از این طاق و سرا
جز همین نقش‌کف‌ دستی‌ که دندان‌ کرد طرح

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خلقی از پهلوی قدرت قصر و ایوان کرد طرح
ما ضعیفان طرح کردیم آنچه نتوان‌کرد طرح
هوش مصنوعی: مردم با قدرت و توانایی خود، نقشه‌ای برای قصرها و بناهای بزرگ کشیدند، اما ما ضعیفان هم نقشه‌ای طراحی کردیم برای آنچه که آن‌ها نتوانستند انجام دهند.
سر به زانوی دل از ب‌ی‌دستگاهی خفته‌ایم
جامه‌ عریانی ما این گریبان‌ کرد طرح
هوش مصنوعی: ما به حالتی نشسته‌ایم که سر خود را روی زانوهای دلمان گذاشته‌ایم و در حسرت و اندوه غوطه‌وریم. بی‌نهایت در فقر و بی‌پناهی به سر می‌بریم و وضعیت عریان و بی‌پوشش ما به‌دلیل این احساسات است.
بی‌تعلق عالمی دامان دشت ناز داشت
آرزوی خان و مان‌پرداز زندان‌ کرد طرح
هوش مصنوعی: دنیای بدون وابستگی به روابط و تعلقات، به زیبایی دشت ناز می‌ماند و آرزوی داشتن خانه و کاشانه، انسان را به دام خود می‌کشاند و او را در حصار زندان قرار می‌دهد.
تاکجا از طبع سرکش باید ایمن زیستن
چون ‌کمان ‌این ‌جنگجو در خانه ‌میدان ‌کرد طرح
هوش مصنوعی: تا چه زمانی باید از طبیعت سرکش و پرتلاطم نجات پیدا کنیم، مانند اینکه این جنگجو (نیز) در خانه میدان خود را می‌سازد.
کم نگردد چون نفس بی‌انقطاع زندگی
سودن دستی‌که طبع ناپشیمان‌کرد طرح
هوش مصنوعی: زندگی به خاطر تلاش مستمر و بی‌وقفه‌ای که داریم، کم نمی‌شود. این تلاش باعث می‌شود که طبیعت بی‌پرده‌ام، طرح‌هایی را به وجود آورد.
سخت دلکوب است مضمون‌یابی تدبیر رزق
گندم بسیار بر هم خورد تا نان کرد طرح
هوش مصنوعی: یافتن مضمون و معنای واقعی و عمیق در زندگی بسیار دشوار است. تدبیر و برنامه‌ریزی برای کسب روزی و فراهم کردن نیازهای زندگی در شرایط سخت و مقابله با مشکلات، کار آسانی نیست و ممکن است همه چیز به هم بریزد. اما در نهایت، تلاش و کوشش می‌تواند به تولید نان و برآورده شدن نیازها منجر شود.
آسمان با شور دلها نسبت کهسار داشت
شیشه‌ای هرجا به‌سنگ آمد نیستان‌کرد طرح
هوش مصنوعی: آسمان با احساسات عمیق مردم ارتباطی داشت، و هر جا که به سختی یا چالشی برخورد می‌کرد، مانند شیشه‌ای بودند که اگر به سنگ برخورد کنند، می‌شکستند.
بی‌تصنع خامهٔ نقاش آفات زمان
خواست‌توفال نقش‌بندد، رفت‌و انسان‌ کرد طرح
هوش مصنوعی: بدون هیچ تظاهر و تقلیدی، قلم نقاش به تصویر کشیدن مصائب زمان را می‌خواهد. به این ترتیب، به خوبی طرح انسان را به تصویر می‌کشد.
کلبهٔ ما ساز و برگ چشم پوشیدن نداشت
بوریا خواباند پهلویی‌که مژگان‌کرد طرح
هوش مصنوعی: کلبهٔ ما دارای زیبایی خاصی بود و چیزی برای نادیده گرفتن نداشت. در کنار آن، بوریا (گلیم) به آرامی خوابیده بود و طرح زیبای مژگان در آن نمایان بود.
هیچکس در چهاردیوار جسد آسوده نیست
یارب این منزل ‌کدامین خانه ویران‌کرد طرح
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در چارچوب این چهار دیوار راحت نیست. خدایا، این خانه که ما در آن هستیم، کدامین خانه‌ای است که ویران شده؟
دلنشین ما نشد بیدل از این طاق و سرا
جز همین نقش‌کف‌ دستی‌ که دندان‌ کرد طرح
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و جذابیتی که در زندگی وجود دارد، اشاره می‌کند. او می‌گوید که در این مکان و فضای دلنشین، جز ردپای انگشتانش که نشانی از دندان‌هایش دارد، چیز دیگری نمی‌تواند او را خوشحال کند. این به نوعی به اعتراف از ناکامی‌ها و یادآوری‌هایی است که در زندگی باقی مانده‌اند.

حاشیه ها

1398/10/17 07:01
محمد هارون صادقی

با عرض سلام خدمت دست اندرکاران سایت وزین گنجور .. واقعا که ما و سایر دوستداران کیف میبریم از الطاف شما!
لازم بتذکر میدانم در بعضی عزلیات اغلات تایپی موجود است که نیاز به اصلاحات دارد. انشاءالله اطمینان دارم که به همکاری خوانندگان گرانقدر و کمک مستقیم شما به غنامندی اش مییفراید.
به عنوان مثال (خواست‌توفال نقش‌بندد) در این بیت بجایی توفال (توفان) اصلاح گردد. ممنونم