گنجور

غزل شمارهٔ ۹۰۲

خجلم ز حسرت پیریی ‌که ز چشم تر نکشد قدح
ستم است داغ خمار شب به دم سحر نکشد قدح
ز شرار کاغذم آب شد تب و تاب عشرت میکشی
که به فرصت مژه بستنی‌کسی اینقدر نکشد قدح
ندمید یک گل ازین چمن‌ که ندید عبرت دلشکن
به‌کجاست فال طرب زدن‌که به دردسر نکشد قدح
ز بنای عالم رنگ و بو اثرثبات طرب مجو
که درین چمن ز می وفا گل بی‌جگرنکشد قدح
ز غنا و فقر هوکشان به خراب باده فسون مخوان
که به حرف وصوت‌پر و تهی غم‌خشک و تر نکشد قدح
به چمن ز سایهٔ سرو تو ندمید گردن شیشه‌ای
که چو طوق قمری از انجمن به هواش پر نکشد قدح
به خیال چشم تو می‌کشم زهزار خمکده رنگ می
قلم مصورنرگست چه‌کشد اگرنکشد قدح
به هوای عافیت اندکی به درآ ز دعوی میکشی
که ترا ز حوصله دشمنی چو شراب درنکشد قدح
ز شراب محفل‌کرو فر همه راست شورو شردگر
تو دماغ تازه‌کن آنقدرکه به مغز خر نکشد قدح
خط جام همت میکشان زده حلقه بر در مشربی
که چو حلقه‌گر همه خون شود به در دگر نکشد قدح
نرسد تردد این و آن به وقار مشرب بیدلی
که دماغ عالم موج و کف ز می ‌گهر نکشد قدح

اطلاعات

وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خجلم ز حسرت پیریی ‌که ز چشم تر نکشد قدح
ستم است داغ خمار شب به دم سحر نکشد قدح
هوش مصنوعی: من از حسرت پیری شرمنده‌ام، زیرا شراب ستم به دم صبح نمی‌تواند داغ شب را از چهره‌ام محو کند.
ز شرار کاغذم آب شد تب و تاب عشرت میکشی
که به فرصت مژه بستنی‌کسی اینقدر نکشد قدح
هوش مصنوعی: از آتش عشق من، کاغذم در حال سوختن است و از شدت احساسم، تب و تابی دارم. تو در حال نوشیدن می‌باشی و با چشمانت لحظه‌ای برای خودت وقت می‌گذاری، اما اینقدر کسی رنج نکشد و کسی به خاطر تو آنقدر دچار درد و مصیبت نشود.
ندمید یک گل ازین چمن‌ که ندید عبرت دلشکن
به‌کجاست فال طرب زدن‌که به دردسر نکشد قدح
هوش مصنوعی: یک گل از این باغ نچید، چرا که دلش نمی‌خواست عبرتی بگیرد. به کجا رفت آن خوشی که آدم را به دردسر نیندازد؟
ز بنای عالم رنگ و بو اثرثبات طرب مجو
که درین چمن ز می وفا گل بی‌جگرنکشد قدح
هوش مصنوعی: در این جهان، رنگ و بو زاده شده‌اند، اما نباید از ثبات شادی انتظار داشته باشی؛ زیرا در این گلستان، گل عشق و وفا نمی‌تواند بدون درد و رنج، شرابی را برای ما بیافریند.
ز غنا و فقر هوکشان به خراب باده فسون مخوان
که به حرف وصوت‌پر و تهی غم‌خشک و تر نکشد قدح
هوش مصنوعی: از ثروت و فقر دو گروه به نوازش و خرابی می‌آیند، اما به زرق و برق و آواز نمی‌توان دل را شاد کرد؛ چرا که با فقط گفتن و آواز خواندن، غم را نمی‌توان سرکوب کرد.
به چمن ز سایهٔ سرو تو ندمید گردن شیشه‌ای
که چو طوق قمری از انجمن به هواش پر نکشد قدح
هوش مصنوعی: به خاطر سایه‌ی سرو تو، به باغ و چمن نخواهم آمد، چرا که شیشه‌ای که گردنش نرم و لطیف است، مثل طوق قمری، توان پرواز از جمع را ندارد.
به خیال چشم تو می‌کشم زهزار خمکده رنگ می
قلم مصورنرگست چه‌کشد اگرنکشد قدح
هوش مصنوعی: من در خیال تو می‌نوشم، با هزار رنگ و نقش از خم‌کده، که اگر شرابی بزنم، چه عکسی خواهد کشید، اگر که برایم نوشیدنی نباشد.
به هوای عافیت اندکی به درآ ز دعوی میکشی
که ترا ز حوصله دشمنی چو شراب درنکشد قدح
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و به دور از مشکلات، بهتر است کمی از بحث و جدل فاصله بگیری و به جای دشمنی، از زندگی لذت ببری؛ زیرا مثل شراب که شاید در جام نریزد، زندگی هم با خصومت نمی‌گذرد.
ز شراب محفل‌کرو فر همه راست شورو شردگر
تو دماغ تازه‌کن آنقدرکه به مغز خر نکشد قدح
هوش مصنوعی: از شراب مجلس و شادی آن، همه چیز خوش و دلچسب است. تو هم آن‌قدر بنوش که حال و هوایت عوض شود و غم و اندوه را فراموش کنی.
خط جام همت میکشان زده حلقه بر در مشربی
که چو حلقه‌گر همه خون شود به در دگر نکشد قدح
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به جامی اشاره می‌کند که نوشیدنی و همت را به جمع می‌آورد. او به مکان یک مشرب (محل نوشیدن) اشاره می‌کند که آنقدر جذاب و پرشور است که هرکس بخواهد به آنجا وارد شود، باید با خون و جان خود به استقبال بیاید و نمی‌تواند به آسانی از آنجا دل برکند. در واقع، این بیت به شور و شوق عمیق انسان‌ها برای وصل شدن به یک منبع خاص لذت و معرفت اشاره دارد.
نرسد تردد این و آن به وقار مشرب بیدلی
که دماغ عالم موج و کف ز می ‌گهر نکشد قدح
هوش مصنوعی: تردد و رفت و آمد افراد مختلف نمی‌تواند بر آرامش و وقار روح کسی که در آشتی با خود و زندگی‌اش است، تأثیر بگذارد. زیرا دنیا و مشکلات آن مانند امواج دریا هستند و نمی‌توانند او را از مسیر خود دور کنند یا او را وادار به ترک آرامش کنند.

حاشیه ها

1397/06/09 10:09
رضا

با سلام و ادب
به گمانم در بیت پنجم " هوس کشان " درست تر می نماید تا " هوکشان "
با تشکر

1397/06/09 10:09
رضا

با سلام و ادب
به گمانم در بیت پنجم " هوس کشان " درست تر می نماید تا " هوکشان"
با تشکر