گنجور

غزل شمارهٔ ۸۹۴

عنقا سر و برگیم مپرس از فقرا هیچ
عالم همه افسانهٔ ما دارد و ما هیچ
زیر و بم وهم است چه‌ گفتن چه شنیدن
توفان صداییم در این ساز و صدا هیچ
سرتاسر آفاق یک آغوش عدم داشت
جز هیچ نگنجید دراین تنگ فضا هیچ
زین‌کسوت عبرت‌ که معمای حباب است
آخرنگشودیم بجزبند قبا هیچ
دی قطرهٔ من در طلب بحر جنون کرد
گفتند بر این مایه برو پوچ و بیا هیچ
ما را چه خیال است به آن جلوه رسیدن
اوهستی و ما نیستی او جمله وما هیچ
یارب به چه سرمایه‌ کشم دامن نازش
دستم‌که ندارد به صد امید دعا هیچ
چون صفر نه با نقطه‌ام ایماست نه با خط
ناموس حساب عدمم در همه جا هیچ
موهومی من چون دهنش نام ندارد
گر ازتو بپرسند بگو نام خدا هیچ
آبم ز خجالت چه غرور و چه تعین
بیدل مطلب جز عرق از شخص حیا هیچ

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عنقا سر و برگیم مپرس از فقرا هیچ
عالم همه افسانهٔ ما دارد و ما هیچ
هوش مصنوعی: ما موجوداتی خاص و منحصر به فرد هستیم و نباید درباره وضعیت مالی و ظاهری‌مان سوال کنی. هیچ دانشمندی نمی‌تواند به‌درستی ما را توصیف کند، زیرا داستان ما فراتر از آن چیزی است که در ظاهر به نظر می‌رسد. ما چیزی داریم که در بطن خود نهفته است و این درک برای دیگران سخت است.
زیر و بم وهم است چه‌ گفتن چه شنیدن
توفان صداییم در این ساز و صدا هیچ
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که هر دو جنبه‌های گفتن و شنیدن، تنها توهماتی بیش نیستند. در واقع، ما همچون طوفانی هستیم که در این دنیای ناپایدار و پرصدا تنها یک ساز و صدا داریم و این همه چیز است.
سرتاسر آفاق یک آغوش عدم داشت
جز هیچ نگنجید دراین تنگ فضا هیچ
هوش مصنوعی: در تمام وسعت وجود، فقط یک خلأ وجود داشت و در این فضای محدود هیچ چیزی نمی‌گنجید.
زین‌کسوت عبرت‌ که معمای حباب است
آخرنگشودیم بجزبند قبا هیچ
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که از لباس شخصیت (کسوت) عبرت بگیریم، چون ما همچنان در حال کشف و درک مسائل پیچیده‌ای چون ماهیت حباب هستیم و نمی‌توانیم به سادگی قضاوت کنیم.
دی قطرهٔ من در طلب بحر جنون کرد
گفتند بر این مایه برو پوچ و بیا هیچ
هوش مصنوعی: در پی دستیابی به آرامشی عمیق و جنون‌آمیز، من از قطره‌ای تلاش کردم، اما دیگران گفتند که با این اندازه و تلاش ناچیز، راه به جایی نخواهی برد و بهتر است به دنبال چیزی دیگر نباشی.
ما را چه خیال است به آن جلوه رسیدن
اوهستی و ما نیستی او جمله وما هیچ
هوش مصنوعی: ما چه تصوری داریم از رسیدن به آن جمال و زیبایی، در حالی که او وجود دارد و ما به هیچ وجه نیستیم و هیچ ارزشی نداریم.
یارب به چه سرمایه‌ کشم دامن نازش
دستم‌که ندارد به صد امید دعا هیچ
هوش مصنوعی: ای پروردگار، با چه دارایی و ثروتی می‌توانم دامن ظرافت او را بگیرم، در حالی که هیچ امیدی برای برآورده شدن دعاهایم ندارم.
چون صفر نه با نقطه‌ام ایماست نه با خط
ناموس حساب عدمم در همه جا هیچ
هوش مصنوعی: من مانند صفر هستم که نه به نقطه‌ای ارتباط دارم و نه به خطی وابسته‌ام. وجود من در همه جا هیچ است و چیزی نمی‌شوم.
موهومی من چون دهنش نام ندارد
گر ازتو بپرسند بگو نام خدا هیچ
هوش مصنوعی: من مانند یک خیال هستم که دهنش نامی ندارد. اگر از تو بپرسند نامم چیست، بگو نام خداست و هیچ چیز دیگر.
آبم ز خجالت چه غرور و چه تعین
بیدل مطلب جز عرق از شخص حیا هیچ
هوش مصنوعی: آبرو و خودخواهی من به خاطر خجالت و حس حیا از شخصی که شرم دارد، فقط به عرق بدنش محدود می‌شود.

حاشیه ها

1390/12/16 00:03
ناشناس

یارب به چه سرمایه‌ کشم دامن نازش
دستم‌که ندارد به صدا امید دعا هیچ
فکر می کنم واژه ی صدا اشتباه تایپی باشد و درستش صد باشد

1395/06/05 07:09
۳jaaf_naameh

فکر کنم صدا درست هست , احتمالن اشاره به یک دست صدا ندارد داشته, زیاد هم ربطی نداره ولی صدای دست هم نامعقول نیست

1395/11/31 20:01
حسیب هاشمی

(زبر) و بم وهم است چه‌ گفتن چه شنیدن
توفان صداییم در این ساز و صدا هیچ
اینجا بجای زیر، زبر استفاده شده.

1397/05/20 14:08
عباس (مصیب) مهر آشیان مسکنی

در این غزل بیدقی در تایپ و چاپ فاتحه غزل را خوانده است.
بیت اول عنقا که سیمرغ باشد هیچ ربطی به معنیرشعر ندارد.
و به احتمال زیاد اغناء است یعنی بی نیازی و غنی بودن.
و در ابیات دیگر هم صد درست است نه صدا
و زیر دریت است نه زبر

1399/06/04 22:09
محمد عظیم

ما را چه خیال است به آن جلوه رسیدن
من مصرع بالا را در آهنگ استاد سرآهنگ طور ذیل شنیده ام
ما را چه مجال است به آن جلوه رسیدن

1402/01/08 23:04
قطره بقایی

بیت دوم مصرع اول ( زبر و بم...) اشتباه بود ویرایش کردم به(زیر و بم) که بزودی تغیر یابد.همچنان بیت هفت مصرع چهار دهم (صدا امید) که اشتباه تایپ گردیده به (صد امید) تغیر یافت..