غزل شمارهٔ ۸۸۹
عمریستکه در حسرت آن لعلگهر موج
دل میزندم بر مژه از خون جگر موج
گر شوخی زلفت فکند سایه به دریا
از آب روان دسته کند سنبل تر موج
در حسرتآن طره شبگون عجبی نیست
کز چاک دلی شانه زند فیض سحر موج
آنجا که کند جلوهات ایجاد تحیر
در جوهرآیینه زند سعی نظر موج
مشکلکه برد ره به دلت نالهٔ عاشق
در طبعگهر ربشه دواند چقدر موج
بیمطلبی آیینهٔ آرام نفسهاست
دارد ز صفا جامهٔ احرامگهر موج
مطرب نفست زمزمهٔ لعلکه دارد
در نالهٔ نی میزند امروز شکر موج
وحشت مده از دست به افسانهٔ راحت
زین بحر کسی صرفه نبردهست مگر موج
آفت هوس غیری و غافلکه در این بحر
بر زورق آسایش خویش است خطر موج
از خلوت دل شوخی اوهام برون نیست
در بحر شکستهست پر و بال سفر موج
فریاد که جز حسرت ازین ورطه نبردیم
تا چند زند دامن دریا به کمر موج
بیدل کرم از طینت ممسک نتوان خواست
چون بحر به ساحل نتراود زگهر موج
غزل شمارهٔ ۸۸۸: عمریست سرشکی نزد از دیدهٔ تر موجغزل شمارهٔ ۸۹۰: به عبرت آب شو ای غافل از خمیدن موج
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمریستکه در حسرت آن لعلگهر موج
دل میزندم بر مژه از خون جگر موج
هوش مصنوعی: مدتی است که به شدت به یاد آن گوهر قیمتی هستم و دلتنگیام باعث شده تا اشکهایم بر پلکهایم جاری شود.
گر شوخی زلفت فکند سایه به دریا
از آب روان دسته کند سنبل تر موج
هوش مصنوعی: اگر شوخی و ناز زلف تو دریا را تحت تأثیر قرار دهد، گل سنبل در آب جاری به شکل موجی زیبا در میآید.
در حسرتآن طره شبگون عجبی نیست
کز چاک دلی شانه زند فیض سحر موج
هوش مصنوعی: تردیدی نیست که ما در آرزوی آن موهای سیاه و جذاب هستیم، چرا که از دل شکستهای همانند شانهای که صبحگاهان به زیر باران میافتد، نغمههای زیبایی به پا میشود.
آنجا که کند جلوهات ایجاد تحیر
در جوهرآیینه زند سعی نظر موج
هوش مصنوعی: در جایی که زیبایی تو باعث شگفتی میشود، آینهها تلاش میکنند تا چهرهات را به تصویر بکشند.
مشکلکه برد ره به دلت نالهٔ عاشق
در طبعگهر ربشه دواند چقدر موج
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که در دل عاشق، ناله و افسوس وجود دارد که به راحتی نمیتوان به آن راه یافت. در دل او، احساسات و شورشهایی وجود دارد که همانند امواج دریا در حال تلاطم و جنب و جوش است. در حقیقت، احساسات عمیق و دردهای عاشقانه در او غوغا میکند و درک آنها کار دشواری است.
بیمطلبی آیینهٔ آرام نفسهاست
دارد ز صفا جامهٔ احرامگهر موج
هوش مصنوعی: آیینهای که هیچ محتوایی ندارد، نشانی از آرامش نفسهاست و در این حالت، لباس پاک و زیبایی دارد که مانند جامه احرام در شور و شوق مانند موج است.
مطرب نفست زمزمهٔ لعلکه دارد
در نالهٔ نی میزند امروز شکر موج
هوش مصنوعی: با صدای دلنواز تو، نوای زیبای لعل مثل نالهٔ نی به گوش میرسد و امروز به خاطر این لحظهٔ خوش، شکر و سپاسگذاری میکنم.
وحشت مده از دست به افسانهٔ راحت
زین بحر کسی صرفه نبردهست مگر موج
هوش مصنوعی: نگران نباش از اینکه به افسانهها پناه ببری؛ هیچکس از این دریا بهرهای نبرده جز موجها.
آفت هوس غیری و غافلکه در این بحر
بر زورق آسایش خویش است خطر موج
هوش مصنوعی: خطر کسب هوس و تمایلات دیگران باعث غفلت میشود و در این دریا، قایق آرامش خود را در معرض امواج پرتلاطم قرار میدهد.
از خلوت دل شوخی اوهام برون نیست
در بحر شکستهست پر و بال سفر موج
هوش مصنوعی: از دل دورنگ و خیالپرداز خود کمی فاصله بگیر، زیرا در دریای شکسته و بیثبات، بال و پری برای سفر به جایی وجود ندارد.
فریاد که جز حسرت ازین ورطه نبردیم
تا چند زند دامن دریا به کمر موج
هوش مصنوعی: به زبان ساده، این جمله بیانگر ناامیدی است. فردی به وضعیت دشواری اشاره میکند که در آن به جای پیشرفت تنها حسرت و پشیمانی به بار آوردهاند. او از کمکی که دریا باید به او کند، ناامید است و به کندی پیشرفت در این وضعیت میپردازد. در واقع، به نظر میرسد که چالشهای زندگی او را در موقعیتی گیر انداخته و او از ادامه مسیر خسته و نگران است.
بیدل کرم از طینت ممسک نتوان خواست
چون بحر به ساحل نتراود زگهر موج
هوش مصنوعی: شخصیت و خلق و خوی بیدل را نمیتوان با زحمت و فشار تغییر داد، همانطور که دریا نمیتواند جوش و خروش خود را به سواحل آرام منتقل کند.

بیدل دهلوی