اطلاعات
وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تأمل عارفان چه دارد به کارگاه جهان حادث
نوای ساز قدم شنیدن ز زخمههای زبان حادث
هوش مصنوعی: عرفا در مورد زندگی و دنیا چه تأملاتی دارند؟ آیا در این کارگاه پر تغییر و تحول، صدای نوا و موسیقی قدمها را میتوان از نواختن زبانها فهمید؟
شکستو بستی کهموج دارد کسیچه مقدار واشمارد
به یک وتیره است تا قیامت حساب سود و زیان حادث
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه انسان باید در زندگیاش به نتیجهگیریهای خود توجه داشته باشد و بداند که هر عمل و تصمیم او چه تأثیری بر آیندهاش خواهد گذاشت. در حقیقت، او باید از فرصتها و چالشها به خوبی بهرهبرداری کند و در نظر داشته باشد که زندگی پر از حساب و کتاب است و هر انتخاب میتواند پیامدهایی داشته باشد که تا ابد ادامه مییابد.
ز فکر سودای پوچ هستی به شرم باید تنید و پا زد
به دستگاه چه جنس نازد سقط فروش دکان حادث
هوش مصنوعی: از اندیشههای بیهوده و نابثمر باید به خود آمده و از مشکلات دوری کرد. در مواجهه با واقعیت، چه چیزی ارزش دارد که در فروشگاهی که پر از حوادث و ناامیدیهاست، به دنبال آن بگردیم؟
ازبن بساط خیال رونق نقاب رمز ظهور کن شق
خزان ندارد بهار مطلق بهار دارد خزان حادث
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت و زیبایی زندگی و تحولات آن اشاره دارد. به نوعی اینگونه بیان میکند که نباید فقط به ظواهر و نقابها توجه کرد و باید به عمق معانی و تحولات زندگی نگریست. بهار، نماد زندگی و نویدبخش زیبایی است، در حالی که پاییز میتواند نشاندهنده تغییرات و چالشها باشد. اما در واقع هر دورهای از زندگی، چه بهار و چه پاییز، ارزش و زیبایی خاص خود را دارد و میتواند به پیشرفت و رشد منجر شود.
فسانهای ناتمام دارد حقیقت عالم تعین
تو درخور فرصتی که داری تمام کن داستان حادث
هوش مصنوعی: حقیقت وجود در جهان داستانی ناتمام است که تو میتوانی با فرصتی که داری، آن را به پایان برسانی. این به تو بستگی دارد که چگونه این داستان را کامل کنی.
کسی درین دشت بیسر و پا برون منزل نمیخرامد
به خط پرگار جاده دارد تردد کاروان حادث
هوش مصنوعی: در این دشت بینشان و بیسر و پا، هیچکس برای عبور و مرور نمیآید. تنها کاروانی که در این مسیر میگذرد، مسیری مشخص و معین دارد که با دقت و برنامهریزی حرکت میکند.
غم و طرب نعمت است اما نصیب لذت که راست اینجا
تجدد الوان ناز دارد نیاز مهمان خوان حادث
هوش مصنوعی: غم و شادی هر دو نعمت هستند، اما لذت واقعی در اینجا در تنوع زیباییها و دلرباییهای این دنیا نهفته است، که نیازمند پذیرش و تجربه کردن است.
اگرشکستیم وگر سلامتکه دارد اندیشهٔ ندامت
بر اوستاد قدم فتاده است رنج میناگران حادث
هوش مصنوعی: اگر شکست خورده و یا سالم باشیم، فکر ندامت بر اوست که در قدمش درد و رنج میکشد.
رموز فطرت بر این سخن کرد ختم صد معنی و عبارت
که آشکار و نهان ندارد جز آشکار و نهان حادث
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی به رمز و رازهای خلقت اشاره دارد و میگوید که حقیقتهای مختلف و مفاهیم عمیق طبیعت در این سخن نهفته است. به بیان دیگر، هیچ چیز در عالم وجود نیست که به شکل پنهان و نمایان، قابل درک نباشد، و همه چیز در نهایت به مصداقی دست پیدا میکند که قابل فهم و دریافت است.
به پستی اعتبار بیدل عبث فسردی و خاک گشتی
نمی توان کرد بیش از اینها زمینی و آسمان حادث
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که تلاش برای افزایش اعتبار و مقام انسانی در دنیای مادی و گذرا بیفایده است. اگر کسی به پستترین شرایط برسد و به خاک افتد، هیچ چیز نمیتواند او را از این وضعیت بازدارد. زمین و آسمان نیز همواره در حال تغییر و تحولات هستند و نمیتوان در این شرایط ثابت ماند.
حاشیه ها
1401/09/15 06:12
قطره بقایی
وزن این غزل را شما اشتباه درج کردید، اصل وزن چنین است:(مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن مفاعلاتن) و مطلع غزل باید اینطور باشد:
(به تامُلِ عارفان چه دارد به کارگاهِ جهانِ حادث)
اشتباهات دیگری هم وجود دارد
تشکر
با سلام،
وزن درج شده معادل وزن پیشنهادی شماست و این دو فرقی ندارند.
پیشنهادتان برای مصرع اول مشکل وزنی دارد.
1401/10/01 06:01
قطره بقایی
مشکلش را هم درج کنید.
تشکر
«به»ی که ابتدای مصرع اضافه کردهاید یک هجای زاید روی کل وزن اضافه میکند (وزن شعر ترکیب ارکان به قول خود شما «مفاعلاتن» است، بهای که اضافه کردید رکن اول را میکند «متفاعلاتن»). شعر را اگر سعی کنید آهنگین بخوانید متوجهش میشوید.
1401/10/14 17:01
قطره بقایی
اگر چنین تقطیع کنیم یک هجا کم میشود:
ت/ملّ/لِ/عا/ر/فان
م/فا/ع/لا/ت..
یعنی حرف (ر)عارفان آغاز (مفاعلاتن)دوم است.
ولی اینطور چنین تقطیع میشود:
به /تا/م/لِ/عا/ر/فان.... میشه مفاعلاتن و حرف(ر) میماند به آغاز (مفاعلاتن)دوم.
سپاس از توجه شما
خوب! تقطیع میبایست بر اساس نحوهٔ قرائت درست کلمات انجام شود. تأمل هیچگاه تامل خوانده نمیشده و نمیشود. حالا از این گذشته، دلیل اصرارتان روی این «به» چیست؟ بر اساس کدام مستند میخواهید آن را به ابتدای این مصرع اضافه کنید؟ از لحاظ معنایی چه نیازی به آن وجود دارد؟ در حال حاضر چه مشکلی دارد که فکر میکنید باید به ابتدای آن «به» افزوده شود؟ آهنگ شعر مشکلی ندارد و نمیبایست مشکلتان وزن شعر باشد.