غزل شمارهٔ ۸۷۷
بیا ای جام و مینای طرب نقشکف پایت
خرام موج می مخمور طرز آمدنهایت
نفس در سینه، نکهت آشیان خلد توصیفت
نگه در دیده شبنم پرور باغ تماشایت
شکوه جلوهات جز در فضای دل نمیگنجد
جهان پرگردد از آیینه تا خالی شود جایت
پر آسان است اگر توفیق بخشد نور بیتابی
تماشای بهشت از گوشهٔ چشم تمنایت
توان در موج ساغر غوطه زد از نقش پیشانی
به مستی گر دهد فرمان نگاه نشئهپیمایت
فروغ شمع هم مشکل تواند رنگ گرداندن
در آن محفل که منع دور ساغر باشد ایمایت
مروت صرف ایجادت کرم فیض خدا دادت
ادب تعمیر بنیادت حیا آثار سیمایت
نظراندیشی وهمم به داغ غیر میسوزد
دلی آیینه سازم کز تو ریزم رنگ همتایت
هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد
نفس بودم سحر گل کردم از فیض دعاهایت
تهی از سجدهٔ شوقت سر مویی نمییابم
سراپا در جبین میغلتم از یاد سراپایت
اثر محو دعای بیدل است امید آن دارد
که بالد دین و دنیا در پناه دین و دنیایت
غزل شمارهٔ ۸۷۶: بهار آیینهٔ رنگیکه باشد صرف آیینتغزل شمارهٔ ۸۷۸: همهکس کشیده محمل به جناب کبریایت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا ای جام و مینای طرب نقشکف پایت
خرام موج می مخمور طرز آمدنهایت
هوش مصنوعی: بیا ای جام و ظرف شراب، به خاطر اینکه نقشی از پای تو روی زمین نقش بسته است. حالا که مثل موجی از شراب مست و سرشار از نشاط هستی، طرز آمدن تو را تماشا میکنم.
نفس در سینه، نکهت آشیان خلد توصیفت
نگه در دیده شبنم پرور باغ تماشایت
هوش مصنوعی: جانم در سینه به شوق تو میتپد و بوی بهشت را در توصیف زیباییات احساس میکنم، مانند نگاهی که به شبنم روی گلهای باغ تماشا کند.
شکوه جلوهات جز در فضای دل نمیگنجد
جهان پرگردد از آیینه تا خالی شود جایت
هوش مصنوعی: زیبایی و جلال وجود تو در دلهای ما به تمامی نشان داده میشود و در واقع، هیچ چیزی نمیتواند آن را به طور کامل در بر بگیرد. جهان به دور خود میچرخد تا جایی که جایت خالی بماند.
پر آسان است اگر توفیق بخشد نور بیتابی
تماشای بهشت از گوشهٔ چشم تمنایت
هوش مصنوعی: اگر نور شوق و اشتیاقی برای دیدن بهشت از گوشهٔ چشمانت بدرخشد، آسان است که به آن دست پیدا کنی.
توان در موج ساغر غوطه زد از نقش پیشانی
به مستی گر دهد فرمان نگاه نشئهپیمایت
هوش مصنوعی: میتوان در بستر امواج جام شراب غوطهور شد، اگر چشمان نشئهآور تو فرمان دهند که به مستی بپردازم.
فروغ شمع هم مشکل تواند رنگ گرداندن
در آن محفل که منع دور ساغر باشد ایمایت
هوش مصنوعی: هرچند که نور شمع ممکن است زیبا باشد، اما نمیتواند در جایی که نوشیدن شراب ممنوع است، حال و هوای خوشی ایجاد کند.
مروت صرف ایجادت کرم فیض خدا دادت
ادب تعمیر بنیادت حیا آثار سیمایت
هوش مصنوعی: هر انسانی باید با رفتار نیک و بزرگواری زندگی کند و از لطف و رحمت خداوند بهرهمند شود. ادب و تربیت خوب، پایهگذاری شخصیت ما را شکل میدهد و حیا و شرم به عنوان نشانههای زیبایی در وجود ما تجلی میکند.
نظراندیشی وهمم به داغ غیر میسوزد
دلی آیینه سازم کز تو ریزم رنگ همتایت
هوش مصنوعی: دل من به خاطر افکار و آرزوهایم مانند آتشی در میسوزد، ولی میخواهم دل خود را به گونهای بسازم که از زیباییها و رنگهایت برافروزد و بازتابی از تو باشد.
هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد
نفس بودم سحر گل کردم از فیض دعاهایت
هوش مصنوعی: ای کاش، تو ان چیزی هستی که خوشبختی را در برابر دارم. من در پرتو دعای تو جان تازهای گرفتم و با لطافت صبحگاهی، شکوفا شدم.
تهی از سجدهٔ شوقت سر مویی نمییابم
سراپا در جبین میغلتم از یاد سراپایت
هوش مصنوعی: من حتی یک موی سر را بدون سجده بر عشق تو نمییابم و تمام وجودم به خاطر یاد تو بر زمین میافتد.
اثر محو دعای بیدل است امید آن دارد
که بالد دین و دنیا در پناه دین و دنیایت
هوش مصنوعی: دعای فردی دلسوخته آثار مثبت و امیدبخش خود را در زندگی نشان میدهد. او آرزو دارد که در سایه دین و دنیای تو، به آرامش و کامیابی برسد.
حاشیه ها
1395/11/01 20:02
ال می را
هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد
نفس بودم سحرگلکردم از فیض دعاهایت
مصراع دوم این بیت یک ظرافت زبانی زیبا و شاعرانه داره که مختص سبک بیدل هست.
"دعاهایت" چنین به نظر می رسه که دعاهای معشوق فیضی داره که بر جان عاشق تاثیر می گذاره و نفس (وجود مخفی) او را چون سحر (روز) آشکار می کنه.
در حالی که شاعر به صورت ظریف و زیبا از اکسیر وجودش خبر می ده و می گه :
منی که عاشق تو هستم اکسیری در وجودم دارم و از فیض دعاهایی که در حق تو می کنم نفسم (وجود مخفی ام) مانند سحر (که با آمدن خورشید آشکار می شود"گریز و توجه به خاصیت اکسیر که زرین کردن هست") درخشان می گردد.
این نوع ظرافت مختص شاعری چون حضرت بیدل هست .

بیدل دهلوی