گنجور

غزل شمارهٔ ۸۷۶

بهار آیینهٔ رنگی‌که باشد صرف آیینت
شکفتن فرش گلزاری‌که بوسد پای رنگینت
عرق ساز حیا از جبهه‌ات ناز دگر دارد
به‌شبنم داده خورشیدی گهرپرداز پروینت
خجالت در مزاج بوی‌گل می‌پرورد شبنم
به‌آن‌طرزسخن‌یعنی نسیم برگ نسرینت
چه امکان است همسنگ ترازوی توگردیدن
مگرکوه وقار آیینه پردازد ز تمکینت
نمی‌چیند به یک دریا عرق جزشرم همواری
تبسمهای موج‌گوهر از ابروی پرچینت
تحیر صید مژگان هم بهشتی در نظر دارد
به زیر بال طاووس است دل در چنگ شاهینت
وفا سر بر خط عهدت‌کرم فرمانبر جهدت
ترحم بندهٔ‌کیشت‌، مروت امت دینت
زیارتگاه یکتایی‌ست الفت خانهٔ دلها
نگردد غافل از آیینه یارب چشم حق‌بینت
به منع حسرت بیدل‌که دارد ناز خودکامی
شکر هم می‌خورد آب از تبسمهای شیرینت

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار آیینهٔ رنگی‌که باشد صرف آیینت
شکفتن فرش گلزاری‌که بوسد پای رنگینت
هوش مصنوعی: بهار مانند آینه‌ای است که رنگ‌های زیبایی در آن نمایان است. زیبایی گل‌ها و شکوفه‌ها، به زمین فرش می‌شود و پاهای رنگین تو را می‌نوازد و می‌بوسد.
عرق ساز حیا از جبهه‌ات ناز دگر دارد
به‌شبنم داده خورشیدی گهرپرداز پروینت
هوش مصنوعی: عرق حیا از چهره‌ات دیگر زرق و برق خاصی دارد، انگار که در شب، نور خورشید به درخشش گوهرهای پروین تو منتشر شده است.
خجالت در مزاج بوی‌گل می‌پرورد شبنم
به‌آن‌طرزسخن‌یعنی نسیم برگ نسرینت
هوش مصنوعی: خجالت در حالت فرد می‌تواند عطر گل‌ها را به وجود آورد؛ مانند شبنم که به زیبایی و لطافتی که نسیم بر روی گل‌های نسرین می‌دمد، احساس می‌شود.
چه امکان است همسنگ ترازوی توگردیدن
مگرکوه وقار آیینه پردازد ز تمکینت
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که من به اندازه ترازوی تو سنگین شوم؟ مگر اینکه کوه استواری‌ات در آینه‌ای به خاطر خضوع و ادب تو تصویر شود.
نمی‌چیند به یک دریا عرق جزشرم همواری
تبسمهای موج‌گوهر از ابروی پرچینت
هوش مصنوعی: هیچ دریایی نمی‌تواند عرق شرم را از لبخندهای نرم و زیبا بر امواج گوهری مانند ابروهای پیچی که تو داری، جمع کند.
تحیر صید مژگان هم بهشتی در نظر دارد
به زیر بال طاووس است دل در چنگ شاهینت
هوش مصنوعی: شگفتی و حیرت چشمان تو، به گونه‌ای است که در نگاه دیگران به نظر می‌آید بهشت را می‌نگرند. دل من در دستان توست، انگار زیر بال طاووس آرام گرفته‌ام.
وفا سر بر خط عهدت‌کرم فرمانبر جهدت
ترحم بندهٔ‌کیشت‌، مروت امت دینت
هوش مصنوعی: وفاداری را در خط عهد خودت نگه‌دار، و با مهر و محبت به فرمان‌هایت عمل کن. به بندهٔ خود رحم کن و در دینت، با مروت و بزرگواری رفتار کن.
زیارتگاه یکتایی‌ست الفت خانهٔ دلها
نگردد غافل از آیینه یارب چشم حق‌بینت
هوش مصنوعی: مقبره تنها مکان خاصی است که دل‌ها به آنجا می‌آیند و نباید از دیدن حقیقت و واقعیت غافل شوی. خداوند دقتی در چشمانت قرار دهد تا زیبایی‌های زندگی را ببینی.
به منع حسرت بیدل‌که دارد ناز خودکامی
شکر هم می‌خورد آب از تبسمهای شیرینت
هوش مصنوعی: بیدل حسرت می‌خورد که ناز و خودخواهی‌ات آن‌قدر شیرین و دلنشین است که حتی آب شور نیز در مقابل لبخندهای شیرین تو طعم شکر را به خود می‌گیرد.