گنجور

غزل شمارهٔ ۸۱

پاس کار خود نباشد صاحب تدبیر را
دست بر قید صدا مشعل بود زنجیررا
نفع زین بازار نتوان برد بی‌جنس فریب
ای‌که سود اندیشه‌ای سرمایه‌کن تزویر را
نیست آسان راه بر قصر اجابت یافتن
احتیاطی کن کمند نالهٔ شبگیر را
ساده‌دل ازکبر دانش‌، ترش‌رویی می‌کشد
جوهر اینجا چین ابرو می‌شود شمشیر را
بینوایی بین‌که در همرازی درس جنون
سرمه شد بخت سیاهم حلقهٔ زنجیررا
در بیابان تحیر نم ز چشم ما مخواه
بی‌نیاز از اشک می‌دان دیدة تصویر را
وعظ مردم غفلت ما را قوی سرمایه‌کرد
خواب ما افسانه فهمید آن همه تعبیر را
در محبت داغدارکوشش بی‌حاصلم
برق آه من نمی‌سوزد مگرتأثیررا
نقش هستی سرخط لوح‌خیالی بیش نیست
هم به چشم بسته باید خواند این تحریررا
نغمهٔ قانون وحدت بر تو نازش‌شهاکند
گر به رنگ تار ساز از بم ندانی زیر را
آنقدریأسم شکست‌آخرکه چون بنیادرنگ
قطع‌کرد آب وگل من الفت تعمیررا
راست‌بازان‌را زحکم کج‌سرشتان چاره نیست
باکمان‌، بیدل اطاعت لازم آمد تیر را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پاس کار خود نباشد صاحب تدبیر را
دست بر قید صدا مشعل بود زنجیررا
هوش مصنوعی: اگر کسی صاحب فکر و تدبیر باشد، نباید فقط به دیگران تکیه کند و باید خودش مسئولیت کارهایش را بر عهده بگیرد. وجود زنجیر، نماد محدودیت‌هاست، و حتی اگر ممکن است در برخی جاها صدا و تصور آزادی باشد، اما واقعیت نشان می‌دهد که باید مراقب بود و خود را به قید و بندهای بیرونی نسپرد.
نفع زین بازار نتوان برد بی‌جنس فریب
ای‌که سود اندیشه‌ای سرمایه‌کن تزویر را
هوش مصنوعی: در این بازار نمی‌توان سودی برد اگر جنس فریب‌کار نباشد. ای کسی که اندیشه‌ات ارزشمند است، به سرمایه‌گذاری در فریب توجه کن.
نیست آسان راه بر قصر اجابت یافتن
احتیاطی کن کمند نالهٔ شبگیر را
هوش مصنوعی: راه رسیدن به اهداف و آرزوها همیشه ساده نیست. بنابراین، با احتیاط و دقت عمل کن و از احساساتی که در دل داری، در دل شب بهره ببر.
ساده‌دل ازکبر دانش‌، ترش‌رویی می‌کشد
جوهر اینجا چین ابرو می‌شود شمشیر را
هوش مصنوعی: افراد ساده‌دل به دلیل خودبزرگ‌بینی و افتادگی دانش، دچار ناراحتی و تلخی می‌شوند. در اینجا، زیبایی و ظرافتی که در تصویر ابرو و چهره وجود دارد، به قدری قوی و تاثیرگذار است که می‌تواند مانند یک شمشیر تاثیرگذار باشد.
بینوایی بین‌که در همرازی درس جنون
سرمه شد بخت سیاهم حلقهٔ زنجیررا
هوش مصنوعی: شخصی را ببین که در حالتی از جنون، سرنوشت تاریکش به زنجیری تبدیل شده و او در ناامیدی و گرفتاری به سر می‌برد.
در بیابان تحیر نم ز چشم ما مخواه
بی‌نیاز از اشک می‌دان دیدة تصویر را
هوش مصنوعی: در بیابان، نگران نگاهی که از چشم ما می‌افتد نباش. ما بدون اشک هم می‌دانیم که تصویر چطور است.
وعظ مردم غفلت ما را قوی سرمایه‌کرد
خواب ما افسانه فهمید آن همه تعبیر را
هوش مصنوعی: گفتارها و نصیحت‌های دیگران باعث شده است که ما به خود بیاییم و درک عمیق‌تری از وضعیت‌مان پیدا کنیم. در حالی که در خواب و بی‌خبری به سر می‌بردیم، حالا توانسته‌ایم معانی و نشانه‌های زیادی را بفهمیم.
در محبت داغدارکوشش بی‌حاصلم
برق آه من نمی‌سوزد مگرتأثیررا
هوش مصنوعی: در عشق، با وجود تمامی تلاش‌ها و داغدیده بودنم، نمی‌توانم نتیجه‌ای بگیرم. گویی آه من تأثیری در دیگران ندارد و هیچ چیز را نمی‌سوزاند.
نقش هستی سرخط لوح‌خیالی بیش نیست
هم به چشم بسته باید خواند این تحریررا
هوش مصنوعی: جهان و تمام آنچه در آن وجود دارد، بیشتر شبیه یک تصور یا خیال است و نه واقعیتی ملموس. برای درک این مطلب، حتی باید با ذهنی باز و بدون پیش‌داوری به آن نگاه کرد.
نغمهٔ قانون وحدت بر تو نازش‌شهاکند
گر به رنگ تار ساز از بم ندانی زیر را
هوش مصنوعی: آواز قانون وحدت بر تو زیبا و دل‌انگیز است، حتی اگر تو در تار و پود زندگی خود، نتوانی به عمق آن پی ببری.
آنقدریأسم شکست‌آخرکه چون بنیادرنگ
قطع‌کرد آب وگل من الفت تعمیررا
هوش مصنوعی: آنقدر نام من شکست و دستاوردهایم تحت تأثیر قرار گرفت که وقتی بنیان‌گذاران کار را متوقف کردند، آب و گل من هم به هم ریخت و دیگر نتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم.
راست‌بازان‌را زحکم کج‌سرشتان چاره نیست
باکمان‌، بیدل اطاعت لازم آمد تیر را
هوش مصنوعی: دیگر راست‌گفتن و صداقت داشتن در برابر کسانی که به ناحق رفتار می‌کنند، فایده‌ای ندارد. باید در برابر آن‌ها قواعد و ملاحظات خاصی را رعایت کرد، زیرا گاهی لازم است که به پیروی از قدرت و زور تن بدهیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸۱ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/03/04 02:06
سودابه مهیجی

در مصرع دوم بیت اول واژه ی مشعل اشتباه تایپ شده."مشکل "درست است.

1396/05/18 22:08
عبذالغفار

مصرع دهم چنین است :
نغمهٔ قانون وحدت برتو سازشها کند
گر به رنگ تار ساز ار بم ندانی زیر را