گنجور

غزل شمارهٔ ۷۴۰

قانون ادب پرده در صورت و صدا نیست
زین ساز مگو تا نفست سرمه نوا نیست
از هرچه اثر واکشی افسانه دلیل است
سرمایهٔ این قافله جز بانگ درا نیست
هر حرف ‌که آمد به زبان منفعلم ‌کرد
کم جست ازین کیش خدنگی که خطا نیست
همت چقدر زیر فلک بال‌ گشاید
پست است به حدی‌ که درین خانه هوا نیست
عمری‌ست که از ساز بد اندامی آفاق
گر رشته و تابی‌ست به هم تنگ قبا نیست
ما را تری جبهه به عبرت نرسانید
جنس عرق سعی زدگان حیا نیست
بی‌عجز رسا قابل رحمت نتوان شد
دستی که بلندی رسدش باب دعا نیست
هشدار که در سایه‌ دیوار قناعت
خوابی‌ست‌ که در خواب پر و بال هما نیست
واماندهٔ عجزیم ز افسون تعلق
گر دل نکشد رشته‌، نفس آبله‌پا نیست
ازجهل وخردتا هوس وعشق ومحبت
جز ما چه متاعی‌ست‌ که در خانه‌ ما نیست
ما را کرم عام تو محتاج غنا کرد
گر جلوه تغافل زند آیینه گدا نیست
جز معنی از آثار عبارت نتوان خواند
گر غیر خدا فهم کنی غیر خدا نیست
هر بی‌بصری را نکند محرم تحقیق
آن دست حنا بسته ‌که جز رنگ حنا نیست
بیدل رم فرصت چمن‌آراست در اینجا
گل فکر اقامت چه‌ کند رنگ بجا نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قانون ادب پرده در صورت و صدا نیست
زین ساز مگو تا نفست سرمه نوا نیست
هوش مصنوعی: آداب و رفتار فردی تنها به ظاهر و صدا مربوط نمی‌شود. پس از این ساز چیزی نگو، چون نفس تو هنوز از قدرت و زیبایی موسیقی برخوردار نیست.
از هرچه اثر واکشی افسانه دلیل است
سرمایهٔ این قافله جز بانگ درا نیست
هوش مصنوعی: از هر چیزی که نشانه‌ای وجود دارد، داستان و روایتی شکل می‌گیرد. در واقع، ثروت و دارایی این سفر، فقط صدای درنای آوازخوان است.
هر حرف ‌که آمد به زبان منفعلم ‌کرد
کم جست ازین کیش خدنگی که خطا نیست
هوش مصنوعی: هر کلمه‌ای که بر زبانم جاری می‌شود، برایم مسئولیت ایجاد می‌کند. بنابراین، از این باور که خطا در آن وجود ندارد، کمتر جستجو می‌کنم.
همت چقدر زیر فلک بال‌ گشاید
پست است به حدی‌ که درین خانه هوا نیست
هوش مصنوعی: همت و اراده‌ی انسان چقدر می‌تواند در عالم بال و پر بگشاید، اما در این دنیا به قدری پائین است که در این خانه حتی هوایی برای تنفس وجود ندارد.
عمری‌ست که از ساز بد اندامی آفاق
گر رشته و تابی‌ست به هم تنگ قبا نیست
هوش مصنوعی: سال‌هاست که از زندگی و آتش درونی که در دل دارم، سختی‌ها و سختی‌های دیگران مرا تحت فشار قرار داده است. اگرچه دنیا پر از ناملایمات است، اما اگر همدلی و محبت وجود داشته باشد، می‌توان این تنگناها را به شوق و زیبایی تبدیل کرد.
ما را تری جبهه به عبرت نرسانید
جنس عرق سعی زدگان حیا نیست
هوش مصنوعی: ما را از تلاشی که کرده‌ایم، به دیده‌ عبرت نرسانید. زیرا این عرق و زحمتی که می‌کشیم، نشانه‌ی شرمندگی و حیا نیست.
بی‌عجز رسا قابل رحمت نتوان شد
دستی که بلندی رسدش باب دعا نیست
هوش مصنوعی: کسی که به شکلی قوی و بی‌نیاز باشد، نمی‌تواند به رحمت خدا دست یابد. اگر درخواست او از خدا به اندازه‌ای بلند باشد که به درگاه دعا نرسد، پس هیچ‌گونه امیدی به رحمت نخواهد داشت.
هشدار که در سایه‌ دیوار قناعت
خوابی‌ست‌ که در خواب پر و بال هما نیست
هوش مصنوعی: هشدار که در کنار دیوار قناعت، خواب خوشی نیست که در آن پر و بال پرنده‌ای بزرگ و آزاد وجود دارد.
واماندهٔ عجزیم ز افسون تعلق
گر دل نکشد رشته‌، نفس آبله‌پا نیست
هوش مصنوعی: ما در برابر جاذبه‌های دنیا ناتوان و بی‌پناههستیم. اگر دل نتواند به چیزی وابسته بماند، نفس ما هم همچون پاهای زخمی و ناتوان نمی‌تواند ادامه دهد.
ازجهل وخردتا هوس وعشق ومحبت
جز ما چه متاعی‌ست‌ که در خانه‌ ما نیست
هوش مصنوعی: در زندگی ما، از نادانی و خرد گرفته تا اشتیاق و عشق و محبت، همه چیزهایی که وجود دارند، در خانه‌ ما یافت می‌شود و جز ما هیچ چیز دیگری نیست.
ما را کرم عام تو محتاج غنا کرد
گر جلوه تغافل زند آیینه گدا نیست
هوش مصنوعی: ما به لطف و کرم عمومی تو به بی‌نیازی نیازمند شدیم؛ حتی اگر مراعات نکنی و توجه نکنی، باز هم مثل آینه‌ای برای فقیران نخواهی بود.
جز معنی از آثار عبارت نتوان خواند
گر غیر خدا فهم کنی غیر خدا نیست
هوش مصنوعی: به جز معنی، نمی‌توان از آثار کلام چیز دیگری را فهمید. اگر غیر از خداوند بفهمی، در واقع غیر از خداوند نیست.
هر بی‌بصری را نکند محرم تحقیق
آن دست حنا بسته ‌که جز رنگ حنا نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که درک کافی ندارد و آگاهی ندارد، نمی‌تواند به راز و حقیقت دست یابد. فردی که فقط با یک دست حنا زده زندگی می‌کند، تنها رنگ حنا را می بیند و چیزی بیشتر از آن را درک نمی‌کند.
بیدل رم فرصت چمن‌آراست در اینجا
گل فکر اقامت چه‌ کند رنگ بجا نیست
هوش مصنوعی: بیدل، در اینجا، به زمانی اشاره دارد که گل‌ها و زیبایی‌های دنیای طبیعت در حال شکفتن هستند. اما در عین حال، فکر و اندیشه با خود سوالاتی به همراه دارد و این پرسش‌ها در مورد اینکه چه چیزی باید در این لحظه مهم زندگی ما باقی بماند، خود را نشان می‌دهد. به نوعی، شکوفایی طبیعی با تفکرات درونی ما ارتباط دارد و نمی‌توان از آن فرار کرد.

حاشیه ها

1394/08/13 22:11
منصوری

با سپاس از مدیران گرانقدر گنجور/ در برخی ابیات خطای تایپی مشهود است.
بیت اول، مصراع نخست:
قانون ادب پرده‌در صوت و صدا نیست
بیت ششم، مصراع دوم:
جنس عرق سعی ز دکّان حیا نیست