گنجور

غزل شمارهٔ ۷۳۲

چارهٔ دردسر دیر محبت جلی‌ست
شمع صفت عمرهاست قشقهٔ ما صندلی‌ست
رابط اجزای وهم یک مژه بربستن است
تا به دوچشم است‌کار علم و عیان احولی‌ست
آینهٔ راز دل آن همه روشن نشد
چاک‌گریبان همین یک دو الف صیقلی‌ست
به‌که ؛ لب نگذرد زمزمهٔ احتیاج
خون قناعت مریز ناله رگ ممتلی‌ست
نام تکلف مباد ننگ تک و‌تاز مرد
ششجهتت خواب پاست‌کفش اگر مخملی‌ست
کلفت فردا همان دی شمر آزاد باش
آنچه به تفصیل آن منتظری مجملی‌ست
مطرب دل‌گر زند زخمه به قانون شوق
صور به صد شور حشر زمزمهٔ یللی‌ست
لمعهٔ مهر ازل تا نفرازد علم
ای به دلایل مثل نور شبت مشعلی‌ست
بر خط تحریرعشق شورحواشی مبند
متن رموز ادب از لب ما جدولی‌ست
بیدل از اسرارعشق‌گوش ولب آگاه نیست
فهم‌کن ودم مزن حرف نبی یا ولی‌ست

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چارهٔ دردسر دیر محبت جلی‌ست
شمع صفت عمرهاست قشقهٔ ما صندلی‌ست
هوش مصنوعی: مشکل و سختی ناشی از عشق، با صفت شمع قابل حل است؛ چرا که عمر ما همانند شعله‌ای است که در حال سوختن و همچنین نشستن بر صندلی‌ای از قهر و جدایی است.
رابط اجزای وهم یک مژه بربستن است
تا به دوچشم است‌کار علم و عیان احولی‌ست
هوش مصنوعی: مفهوم این بیت به این صورت است که رابطه میان اجزای خیال و تصور، مانند پیوستگی دو چشم است. علم و شناخت در واقع به حالتی اشاره دارد که در آن بینایی و درک، با هم کار می‌کنند و درک حقیقت را به وجود می‌آورند.
آینهٔ راز دل آن همه روشن نشد
چاک‌گریبان همین یک دو الف صیقلی‌ست
هوش مصنوعی: آینهٔ دل چیزی را که درون خود پنهان داری، به خوبی نشان نمی‌دهد. این که تنها دو حرف صیقلی و روشن وجود دارد، به این معناست که فقط بخشی از حقیقت را می‌توان دید و شناخت.
به‌که ؛ لب نگذرد زمزمهٔ احتیاج
خون قناعت مریز ناله رگ ممتلی‌ست
هوش مصنوعی: بهتر است که به خواسته‌های فوق‌العاده و نیازهای بی‌پایان خود بها ندهیم، چرا که خود را با ناله و زاری پر نمی‌کنیم و باید با قناعت زندگی کنیم.
نام تکلف مباد ننگ تک و‌تاز مرد
ششجهتت خواب پاست‌کفش اگر مخملی‌ست
هوش مصنوعی: به نام تنها و بی‌نیاز، خود را در بند نام‌ها و قید و شرط‌ها نگه‌دار. اگر تو مردی هستی که در هر شش جهت با قدرت و شجاعت حرکت می‌کنی، به خواب راحت و آسوده و به آرامی قدم بردار، حتی اگر کفش‌هایت از بهترین جنس باشند.
کلفت فردا همان دی شمر آزاد باش
آنچه به تفصیل آن منتظری مجملی‌ست
هوش مصنوعی: غصه و نگرانی برای فردا را کنار بگذار، زیرا مسائلی که انتظارشان را می‌کشی، در واقع به سادگی و خلاصه‌ای در حال وقوع هستند.
مطرب دل‌گر زند زخمه به قانون شوق
صور به صد شور حشر زمزمهٔ یللی‌ست
هوش مصنوعی: اگر نوازنده‌ دل با ساز خود به نغمه‌ عشق بزند، صدای شور و هیجان مانند زمزمه‌ای خوشایند خواهد بود.
لمعهٔ مهر ازل تا نفرازد علم
ای به دلایل مثل نور شبت مشعلی‌ست
هوش مصنوعی: نور محبت از زمان ازل تا به حال در دل‌ها روشن است و مانند نوری در شب، همچون چراغی روشنایی بخش است.
بر خط تحریرعشق شورحواشی مبند
متن رموز ادب از لب ما جدولی‌ست
هوش مصنوعی: قبل از هر چیز، عشق را با کلمات بنویس و از زوائد و حواشی دوری کن. آنچه از ما بیان می‌شود، خود یک جدول پر از معانی و رمز و رازهای ادبی است.
بیدل از اسرارعشق‌گوش ولب آگاه نیست
فهم‌کن ودم مزن حرف نبی یا ولی‌ست
هوش مصنوعی: بیدل می‌گوید که عشق دارای رازهایی است که فقط با گوش و زبان قابل درک نیستند؛ پس بهتر است که از بیان کردن آن خودداری کنیم، زیرا ممکن است سخنان ما از نبی یا ولی نشأت نگیرد.