گنجور

غزل شمارهٔ ۷۲۹

دل را به خیال خط او سیر فرنگیست
این آینه صاحب‌نظر از سرمهٔ زنگیست
غافل مشو از سیر تماشاگه داغم
هر برگ گلی زین چمن آیینهٔ زنگیست
در گلخن وحشتکدهٔ فرصت امکان
دودی‌، شرری چند شتابی و درنگیست
چون بشکند این ساز، چه خشم و چه مدارا
زیر و بم تار نفست صلحی و جنگیست
از اهل تکبر مطلب ساز شکفتن
چین ‌بر رخ ‌این ‌شعله ‌مزاجان ‌رگ سنگیست
محمل کش صف قافله بیتابی شوقیم
چاک دل ما هم جرس ناله به چنگیست
جهدی که برآیی زکمانخانهٔ آفاق
نخجیر مراد دو جهان صید خدنگیست
حیرت مگر از دل ‌کند ایجاد فضایی
ورنه چو نگه خانهٔ ما گوشهٔ تنگیست
چون لاله ز بس‌گرمرو حسرت داغم
صحرا ز نشان قدمم پشت پلنگیست
آزادگی موج‌، زگوهر چه خیالی‌ست
تمکین به ره قطرهٔ ما پشتهٔ سنگیست
چون شمع ز بس آینه سامان بهارم
تا ناوک آهم‌ سر و برگش پر رنگیست
بیدل‌گهر عشق به بحری است‌که آنجا
آیینهٔ هر قطره‌گریبان نهنگیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل را به خیال خط او سیر فرنگیست
این آینه صاحب‌نظر از سرمهٔ زنگیست
هوش مصنوعی: دل در خیال ملاقات با محبوب، همچون تفریحی لذت‌بخش است و این آینه که نشان‌دهنده‌ی زیبایی اوست، به خاطر زنگ‌زدگی‌اش، شاید از جذابیتش کاسته شده باشد.
غافل مشو از سیر تماشاگه داغم
هر برگ گلی زین چمن آیینهٔ زنگیست
هوش مصنوعی: از توجه به زیبایی‌ها و لذت‌ها غافل نشو؛ زیرا هر گل در این باغ، نشان‌دهنده درد و غم من است.
در گلخن وحشتکدهٔ فرصت امکان
دودی‌، شرری چند شتابی و درنگیست
هوش مصنوعی: در مکانی تاریک و وحشت‌آور، فرصتی برای دود و شعله‌ای وجود دارد؛ که نشان‌دهنده‌ي شتاب و درنگ در زندگی است.
چون بشکند این ساز، چه خشم و چه مدارا
زیر و بم تار نفست صلحی و جنگیست
هوش مصنوعی: وقتی این ساز بشکند، خشم و آرامش هیچ‌یک تأثیری ندارند. نغمه‌هایی که در زیر و بم تار وجودت نهفته‌اند، به یک جنگ و صلح تبدیل می‌شوند.
از اهل تکبر مطلب ساز شکفتن
چین ‌بر رخ ‌این ‌شعله ‌مزاجان ‌رگ سنگیست
هوش مصنوعی: از افراد متکبر و خودپسند هیچ انتظاری نیست، زیرا آن‌ها مانند سنگ سخت و غیرقابل انعطاف هستند و هرگونه شکوه و زیبایی را نمی‌توانند درک کنند.
محمل کش صف قافله بیتابی شوقیم
چاک دل ما هم جرس ناله به چنگیست
هوش مصنوعی: ما در صف قافله‌ای هستیم که شوق و هیجان ما را به حرکت درآورده است و درد و سوز دل‌مان چون نوایی همراه با جرس (زنگ) به گوش می‌رسد.
جهدی که برآیی زکمانخانهٔ آفاق
نخجیر مراد دو جهان صید خدنگیست
هوش مصنوعی: سخت کوشی و تلاشی که برای رسیدن به خواسته‌هایت انجام می‌دهی، مانند شکارچی‌ای است که در جستجوی هدف‌های دو جهان، به دنبال تیر و کمان می‌باشد.
حیرت مگر از دل ‌کند ایجاد فضایی
ورنه چو نگه خانهٔ ما گوشهٔ تنگیست
هوش مصنوعی: تعجب مگر از دل برمی‌خیزد و فضایی به وجود می‌آورد، وگرنه مانند این است که در خانه‌ی ما تنها یک گوشه‌ی باریک وجود دارد.
چون لاله ز بس‌گرمرو حسرت داغم
صحرا ز نشان قدمم پشت پلنگیست
هوش مصنوعی: به خاطر احساس ناراحتی و دلتنگی‌ام، مانند لاله‌ای که به گرما حساس است، دلم می‌سوزد. زمین در اثر قدم‌هایم طوری شده که نشان‌دار است و حالتی به خود گرفته است.
آزادگی موج‌، زگوهر چه خیالی‌ست
تمکین به ره قطرهٔ ما پشتهٔ سنگیست
هوش مصنوعی: آزادی و سرزندگی موج، تنها یک خیال است، چرا که تسلیم شدن در برابر سختی‌ها، مانند ایستادن بر روی سنگی ست که در مسیر قطره قرار دارد.
چون شمع ز بس آینه سامان بهارم
تا ناوک آهم‌ سر و برگش پر رنگیست
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و لطافتی که دارم، مانند شمعی هستم که در برابر آینه می‌درخشد. حالم مانند بهار است و احساساتم پر از رنگ و نشاط است. ناوک آهم نیز بر ظرافت و زیبایی‌ام افزوده است.
بیدل‌گهر عشق به بحری است‌که آنجا
آیینهٔ هر قطره‌گریبان نهنگیست
هوش مصنوعی: عشق مانند دریایی است که در آن، هر قطره‌اش منعکس‌کننده‌ی حقیقت بزرگ و عمیق‌تری است، مانند آنکه هر قطره آب می‌تواند نمایانگر عظمت یک نهنگ باشد.