غزل شمارهٔ ۷۲۶
وحشی صحرای حسن نرگس فتان کیست
موجهٔ دریای ناز ابروی جانان کیست
سایه زلف که شد سرمهکش چشم شام
خنده فیض سحر چاک گریبان کیست
حسن بتان اینقدر نیست فریب نظر
گر نه تویی جلوهگر آینه حیران کیست
صد گل عیشم به دل خنده زد از شوق زخم
تکمه جیب امید غنچهٔ پیکان کیست
آتش دل شد بلند از کف خاکسترم
باد مسیحای شوق جنبش دامان کیست؟
رنگ بهار خیال میچکد از دیدهام
این گل حیرت نگاه شبنم بستان کیست
ناز به خون میتپد در صف مژگان یار
بر در این میکده حلقهٔ مستان کیست
سبحه دل را نشد رشته جمعیتی
در تک و پوی خیال ریگ بیابان کیست
دل ز پیاش رفت و من میروم از خویشتن
عیب جنونم مکن ناله به فرمان کیست
از مژه تا دامنم مشق ز خود رفتنیست
اشک جنون تاز من طفل دبستان کیست
بیدل اگر لعل او نیست تبسمفروش
شبنم گلهای زخم گرد نمکدان کیست
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وحشی صحرای حسن نرگس فتان کیست
موجهٔ دریای ناز ابروی جانان کیست
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و جذابیت یک معشوق پرداخته است. او از نرگس فریبندهای صحبت میکند که در بیابان وجود دارد و به دنبال کسی است که مانند امواج دریا از زیبایی و لطافت برخوردار باشد. شاعر به نوعی جستجویی برای یافتن کسی میکند که نه تنها جذابیت ظاهری داشته باشد، بلکه عمق احساسات و ویژگیهای منحصر به فردی را نیز در خود داشته باشد.
سایه زلف که شد سرمهکش چشم شام
خنده فیض سحر چاک گریبان کیست
هوش مصنوعی: وقتی که سایه زلف محبوبی مانند سرمه، چشمهای شب را جذابتر میکند، خنده دیگران نیز زیبایی سحر را به نمایش میگذارد و در این میان، کسی که پیراهنش چاک شده، کیست؟
حسن بتان اینقدر نیست فریب نظر
گر نه تویی جلوهگر آینه حیران کیست
هوش مصنوعی: زیبایی معشوقان اینقدر جذاب نیست که نظر را به خود جلب کند؛ اگر تو جلوهگری نمیکردی، آینه هم حیران و سردرگم نمیماند.
صد گل عیشم به دل خنده زد از شوق زخم
تکمه جیب امید غنچهٔ پیکان کیست
هوش مصنوعی: دهها گل شادی در دلم شکفته شد، به خاطر زخم کوچک در جیب امید، که غنچهای است از عشق و آرزو.
آتش دل شد بلند از کف خاکسترم
باد مسیحای شوق جنبش دامان کیست؟
هوش مصنوعی: آتش دل من از خاکستری که در دست دارم بلند شده است، پس چه کسی میتواند به من کمک کند تا شوق و حرکت را دوباره به دست آورم؟
رنگ بهار خیال میچکد از دیدهام
این گل حیرت نگاه شبنم بستان کیست
هوش مصنوعی: در چشمانم جلوههای زیبای بهار نمایان است و آن گل زیبا در حیرت و شگفتی از نگاهی که به آن میاندازم، همانند شبنم در باغ میدرخشد.
ناز به خون میتپد در صف مژگان یار
بر در این میکده حلقهٔ مستان کیست
هوش مصنوعی: چشمان دلربای محبوب مانند گلی است که به خون جان میتند، و در این میکده که پر از شوق و عشق است، کسانی که عاشق و سرمست هستند، در اطرافش گرد آمدهاند.
سبحه دل را نشد رشته جمعیتی
در تک و پوی خیال ریگ بیابان کیست
هوش مصنوعی: دل مانند دانههای تسبیح است که به هم متصل نمیشوند و در زیر ذهن و خیال شلوغی و بینظمی در دنیای بیابان گم شده است. کسی نمیتواند این دل را در کنار هم جمع کند.
دل ز پیاش رفت و من میروم از خویشتن
عیب جنونم مکن ناله به فرمان کیست
هوش مصنوعی: دل من به دنبال او رفته و من از خودم دور میشوم. عیب جنون من را نگیرید، که ناله و گریهام به فرمان چه کسی است؟
از مژه تا دامنم مشق ز خود رفتنیست
اشک جنون تاز من طفل دبستان کیست
هوش مصنوعی: از مژهام تا دامنم، نشانههای عشق و جنون وجود دارد و اشکهایی که میریزند، به نوعی نشاندهنده حالتی کودکانه و بیپناهی من است. این احساسات از دل یک فرد ناچار و آسیبدیده ناشی میشود.
بیدل اگر لعل او نیست تبسمفروش
شبنم گلهای زخم گرد نمکدان کیست
هوش مصنوعی: اگر بیدل، لعل و گوهر نیست، پس چه کسی مانند شبنم گلهای زخمدار، لبخند و زیبایی میفروشد و نمکدان را در دست میگیرد؟
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۷۲۶ به خوانش مریم فقیهی کیا
حاشیه ها
1396/07/02 03:10
بصیر مایل
طرز خرام تو ام میبرد از خویشتن
قامت برجسته ات فتنهای دیوانه کیست
همچنان آخر شعر این بیت است؛
بیدل از این معاعده دست هوس شسته ایم
پهلوی دل خورده ام آرزوی نان کیست
و این شعر را سرتاج و بابای موسیقی استاد سراهنگ خوانده

بیدل دهلوی