غزل شمارهٔ ۷۲۴
سرو بهار جلوه قد دلستان کیست
پیغام فتنه، برق نگاه نهان کیست
نگذشتهست اگر ز دلم لشکر غمت
داغ جگر، نشان پی کاروان کیست
اندیشهها به حسرت تحقیق آب شد
یارب سخن نزاکت موی میان کیست
از تیشه برد سعی نفسگوی جانکنی
این بیستون اثر دل نامهربانکیست
عمری به پیچ و تاب سیهروزیام گذشت
بختم غبار طرهٔ عنبر فشان کیست
سرگرم خوشخرامی ناز است ناوکت
این مغز فتنه، کوچهرو استخوان کیست
فریاد ما به چشم سیاهت نمیرسد
باب دکان سرمهفروشان، فغان کیست
بگذارتا به عجز؟؟ بنالیم وخون شویم
جرأتفروش عرض محبت، زبان کیست
در هر کجا ز مشت خس ما نشان دهند
آتش زن و بسوز، مپرس آشیان کیست
صندلفروش ناصیهٔ عزتم چو صبح
گرد به باد رفتهام از آستان کیست
بیدل اگر نه طبع تو مشاطگی کند
آیینهدار شاهد معنی بیان کیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سرو بهار جلوه قد دلستان کیست
پیغام فتنه، برق نگاه نهان کیست
هوش مصنوعی: سرو بهاری که زیباییاش دلفریب است، چه کسی است؟ و آن نگاه پنهانی که همچون برق فتنهآور میدرخشد، متعلق به کیست؟
نگذشتهست اگر ز دلم لشکر غمت
داغ جگر، نشان پی کاروان کیست
هوش مصنوعی: اگر از دل من داغ غم تو رفته باشد، نشان از کدام کاروان است؟
اندیشهها به حسرت تحقیق آب شد
یارب سخن نزاکت موی میان کیست
هوش مصنوعی: افکار و تفکرات من به شدت تحت تأثیر کاوش و جستجو قرار گرفته و به نوعی احساس پشیمانی میکنم. اکنون میخواهم بدانم که خوب صحبت کردن و ارائه کلمات مناسب، چه کسی را به یاد میآورد.
از تیشه برد سعی نفسگوی جانکنی
این بیستون اثر دل نامهربانکیست
هوش مصنوعی: تلاش های سخت نفس، به مانند تیشهای است که بر سنگسار بیستون تأثیر میگذارد، اما دل نامهربان چه کسی است که این تأثیرات را نادیده میگیرد؟
عمری به پیچ و تاب سیهروزیام گذشت
بختم غبار طرهٔ عنبر فشان کیست
هوش مصنوعی: عمرم در گرد و غباری که بر سرنوشت تیرهام نشسته، سپری شده است. حالا میخواهم بدانم طلیعۀ خوشاقبالی که در دل موهای خوشبو و عطری وجود دارد، از کیست؟
سرگرم خوشخرامی ناز است ناوکت
این مغز فتنه، کوچهرو استخوان کیست
هوش مصنوعی: تو در حال لذت بردن از دلراجی و زیبایی هستی، اما در این میان باید بدانیم که این جریانات فریبنده تنها ظاهری زیبا دارند و در باطن خود تهدیدهایی را پنهان کردهاند. در نهایت، واقعیتها و چالشهای اساسی وجود دارند که نباید آنها را نادیده گرفت.
فریاد ما به چشم سیاهت نمیرسد
باب دکان سرمهفروشان، فغان کیست
هوش مصنوعی: ناله و فریاد ما به نگاه زیبای تو نمیرسد؛ در این دنیای پر از زرق و برق، چه کسی صدای ما را میشنود؟
بگذارتا به عجز؟؟ بنالیم وخون شویم
جرأتفروش عرض محبت، زبان کیست
هوش مصنوعی: اجازه بده تا با تسلیم و ناتوانی به فریاد بزنیم و از درد و رنج خود بگوییم. اما آیا کسی جرات دارد که عشق و محبت را بیان کند و از آن صحبت کند؟
در هر کجا ز مشت خس ما نشان دهند
آتش زن و بسوز، مپرس آشیان کیست
هوش مصنوعی: هر جا نشانهای از ما ببیند، آتش بزن و بسوزان، اصلاً نپرس که صاحب این مکان کیست.
صندلفروش ناصیهٔ عزتم چو صبح
گرد به باد رفتهام از آستان کیست
هوش مصنوعی: من به مانند صبحی که در باد پخش میشود، از درگاه عزت و احترامم دور افتادهام. حالا دیگر اگر کسی بخواهد، نمیتواند نشانی از من بیابد.
بیدل اگر نه طبع تو مشاطگی کند
آیینهدار شاهد معنی بیان کیست
هوش مصنوعی: اگر استعداد تو به گونهای نیست که زیباییهای معنا را به نمایش بگذارد، پس چه کسی میتواند آن را به خوبی نمایان کند؟

بیدل دهلوی