غزل شمارهٔ ۷۲۰
در پیچوتابِ گیسو تا شانه را عروسیست
سیرِ سوادِ زنجیر دیوانه را عروسیست
بیگریه نیست ممکن تعمیر حسرت دل
تا سیل میخرامد ویرانه را عروسیست
دریا گُهرفروشست از آرمیدن موج
گر آرزو بمیرد فرزانه را عروسیست
عیش و نشاطِ امکان موقوفِ غفلت ماست
تا ما سیاهمستیم میخانه را عروسیست
فیضی نمیتوان برد تا دل به غم نسازد
آتش زن و طرب کُن کاین خانه را عروسیست
دل را بهارِ عشرت ترک خیالِ جسم است
گر سر برآرد از خاک این دانه را عروسیست
بازار وهم گرم است از جنسِ بیشعوری
در بزمِ خوابناکان افسانه را عروسیست
از لطف سرفرازان شادند زیردستان
در خندهٔ صُراحی پیمانه را عروسیست
زان نالهای که زنجیر در پای شوق دارد
فرزانه را ندامت، دیوانه را عروسیست
در سینه، بی خیالت، رقصِ نفس محال است
تا شمع جلوه دارد پروانه را عروسیست
بیدل چرا نسوزم شمعِ وداعِ هستی
زان شوخِ آشناکُش بیگانه را عروسیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در پیچوتابِ گیسو تا شانه را عروسیست
سیرِ سوادِ زنجیر دیوانه را عروسیست
هوش مصنوعی: در گیسوی پرپیچوتابش، عروسی به چشم میخورد و در سایههای زنجیر، دیوانهای نیز در حال جشن است.
بیگریه نیست ممکن تعمیر حسرت دل
تا سیل میخرامد ویرانه را عروسیست
هوش مصنوعی: بدون گریه و اندوه، ترمیم حسرت دل امکانپذیر نیست. زمانی که احساسات طوفانی مانند سیل در درون فرد جریان دارد، روح و وجود او آمادگی خوشحالی و جشن را ندارد.
دریا گُهرفروشست از آرمیدن موج
گر آرزو بمیرد فرزانه را عروسیست
هوش مصنوعی: دریا، مانند یک فروشنده جواهرات است که از آرامش موجها بهرهمند میشود؛ اگر آرزوی فرد خردمند در دل بمیرد، برای او جشن عروسی به پا خواهد شد.
عیش و نشاطِ امکان موقوفِ غفلت ماست
تا ما سیاهمستیم میخانه را عروسیست
هوش مصنوعی: زندگی و شادی ما به غفلت ما بستگی دارد؛ تا زمانی که در حال خوشی و بیخیالی هستیم، به ما اجازه میدهند که از لذات دنیا بهرهمند شویم.
فیضی نمیتوان برد تا دل به غم نسازد
آتش زن و طرب کُن کاین خانه را عروسیست
هوش مصنوعی: نمیتوان از زندگی بهرهای برد اگر دل را به غم نسپاریم. شعف و شادی ایجاد کن زیرا اینجا زمان جشن و سرور است.
دل را بهارِ عشرت ترک خیالِ جسم است
گر سر برآرد از خاک این دانه را عروسیست
هوش مصنوعی: دل در دوران خوشی به فکر و خیال جسمی و مادی نیست، زیرا اگر این دانه از خاک بیرون بیاید و رشد کند، برای آن عروسی و شادی بزرگی خواهد بود.
بازار وهم گرم است از جنسِ بیشعوری
در بزمِ خوابناکان افسانه را عروسیست
هوش مصنوعی: بازار پر از خیال و توهم است و مردم در حال خرید چیزهای بیارزش و بیفایده هستند. در دل این خواب و خیالها، داستانها و افسانهها مانند یک عروسی شاداب و پر زرق و برق به چشم میآیند.
از لطف سرفرازان شادند زیردستان
در خندهٔ صُراحی پیمانه را عروسیست
هوش مصنوعی: زیردستان به خاطر محبت و بزرگی افرادی که در مقام بالاتری هستند، شاد و خوشحالند و در این شادی مثل وقتی که در جشن عروسی هستند، خوش میگذرانند و پیالههایشان را پر میکنند.
زان نالهای که زنجیر در پای شوق دارد
فرزانه را ندامت، دیوانه را عروسیست
هوش مصنوعی: نالهای که شوق برایش مانند زنجیری در پایش است، به عاقلان باعث پشیمانی میشود، اما برای دیوانگان مانند جشنی شاداب است.
در سینه، بی خیالت، رقصِ نفس محال است
تا شمع جلوه دارد پروانه را عروسیست
هوش مصنوعی: وقتی که در دل، به یاد تو نیستم، تنفس و زندگی Impossible است. تا زمانی که شمع درخشندگی دارد، پروانه به سوی آن میآید و شاداب و سرزنده است.
بیدل چرا نسوزم شمعِ وداعِ هستی
زان شوخِ آشناکُش بیگانه را عروسیست
هوش مصنوعی: چرا باید بسوزم وقتی که شمع وداع از وجودم روشن است؟ این قهری که از سوی کسی آشنا به من میآید، برای او شبی شاد و جشن است.
حاشیه ها
1396/05/28 23:07
فرشاد عربی
بیت هشتم زیردستان صحیح است
1396/12/25 10:02
محمدرضا
در بیت دهم مصرع دوم، تا شمع جلوه دارد صحیح است.

بیدل دهلوی