گنجور

غزل شمارهٔ ۷۱۱

ساز تو کمین نغمهٔ بیداد شکستی‌ست
در شیشهٔ این رنگ پریزاد شکستی‌ست
گوهر ز حباب آن همه تفریق ندارد
هرجاست سری درگره باد شکستی‌ست
تصویر سحر ‌رنگ سلامت نفروشد
صورتگر ما خامهٔ بهزاد شکستی‌ست
پیچ و خم عجزیم‌، چه ناز و چه تعین‌؟
بالیدن امواج به امداد شکستی‌ست
چون رنگ چه‌“‌بالم به غباری‌که ندارم
از خویش فراموشی من یاد شکستی‌ ست
تنها دل عاشق تپش یأس ندارد
هرشیشه تنک مشرب فریاد شکستی‌ست
بیدل نخوری عشوهٔ تعمیر سلامت
ویرانی بنیاد تو آباد شکستی ست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساز تو کمین نغمهٔ بیداد شکستی‌ست
در شیشهٔ این رنگ پریزاد شکستی‌ست
هوش مصنوعی: ساز تو به طور غیرمنتظره‌ای نغمه‌ای را که نماد فریب و ظلم است، در شیشه‌ای شکننده و زیبا می‌شکند. این اشاره به موقعیتی دارد که زیبایی و فریبندگی ظاهری، در برابر حقیقت تلخ و دردناک قرار می‌گیرد.
گوهر ز حباب آن همه تفریق ندارد
هرجاست سری درگره باد شکستی‌ست
هوش مصنوعی: مروارید از حباب جدایی نمی‌پذیرد، هر جایی که باشد، نشان از سر سوزن‌های باد شکسته است.
تصویر سحر ‌رنگ سلامت نفروشد
صورتگر ما خامهٔ بهزاد شکستی‌ست
هوش مصنوعی: تصویر صبحگاه و زیبایی خیال‌انگیز آن به هیچ قیمتی فروخته نمی‌شود، زیرا هنرمند ما قلمش مانند قلم بهزاد شکسته است و نمی‌تواند این زیبایی را به درستی به تصویر بکشد.
پیچ و خم عجزیم‌، چه ناز و چه تعین‌؟
بالیدن امواج به امداد شکستی‌ست
هوش مصنوعی: ما در باد و هوس‌های زندگی دچار سردرگمی هستیم، چه در ناز و زیبایی و چه در جدیت و سختی. خود را در میان امواج زندگی می‌یابیم که به ما کمک می‌کنند تا از شکست‌هایمان ببالیم و دوباره سرپا شویم.
چون رنگ چه‌“‌بالم به غباری‌که ندارم
از خویش فراموشی من یاد شکستی‌ ست
هوش مصنوعی: وقتی که به رنگ بال‌هایم نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم در غباری هستم که دیگر خودم را فراموش کرده‌ام و این یادآور شکست‌های من است.
تنها دل عاشق تپش یأس ندارد
هرشیشه تنک مشرب فریاد شکستی‌ست
هوش مصنوعی: تنها قلبی که عاشق است، ناامیدی را نمی‌شناسد. هر شیشه‌ای که ترک برداشته، فریاد از شکست می‌زند.
بیدل نخوری عشوهٔ تعمیر سلامت
ویرانی بنیاد تو آباد شکستی ست
هوش مصنوعی: تو تحت تأثیر جذابیت‌هایی که برای بهبود حال و احوال تو وجود دارد، قرار نگیری، زیرا این جذابیت‌ها در واقع باعث تخریب پایه‌های زندگی‌ات می‌شود و تو را به جایی می‌رسانند که بنیادت را ویران کرده‌ای.