غزل شمارهٔ ۷۰۵
غنچه در فکر دهانت گوشهگیر خستهایست
گوهر ازسودای لعلت سر به دامن بستهایست
نسبت خاصیست اهل عشق را با جور حسن
زخم ما و تیغ نازت ابروی پیوستهایست
چرب و نرمی درکلام عاشقان پروردهاند
نغمهٔ منقار مرغان تو مغز پستهایست
سرکشان از قید دام خاکساری فارغند
از کمان طوق قمری سرو تیر جستهای ست
نخلبند گلشنم یارب خیال رویکیست
هر نگهامشب بهچشممرشتهٔ گلدستهایست
بحر موزونی ز طبعم باز توفان میکند
هر نفس بر لب چو موجم مصرع برجستهای است
بوی گل را التفات غنچه زندان است و بس
خون خورد در گوشه گیری هر کجا وابستهایست
بسکه وحشت محمل عیش بهاران میکشد
رنگ هم چون بو غبار بر زمین ننشستهایست
بیبلایی نیست از هرجا تراود بوی درد
در نقاب پردهء این سازها دلخستهایست
ماجرای دل به اظهار دگر محتاج نیست
گوش اگر باشد نفس هم نالهٔ آهستهایست
دردمندی لازم دست تهی افتاده است
شیشه تا خالی نمیگردد دل نشکستهایست
بسکه بیدل کلفتاندود است گلزار جهان
بوی گل در دیدهام دود ز آتش جستهایست
غزل شمارهٔ ۷۰۴: نالهها داریم و کس زین انجمن آگاه نیستغزل شمارهٔ ۷۰۶: حیرت دمیدهام گل داغم بهانهایست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غنچه در فکر دهانت گوشهگیر خستهایست
گوهر ازسودای لعلت سر به دامن بستهایست
هوش مصنوعی: غنچهای که به فکر لبهای توست، در گوشهای خسته و ناراحت نشسته است، و گوهر ارزشمند در تلاش برای رسیدن به زیبایی لبت، سرش را به دامن تو سپرده است.
نسبت خاصیست اهل عشق را با جور حسن
زخم ما و تیغ نازت ابروی پیوستهایست
هوش مصنوعی: اهل عشق به طور خاصی با زیبایی و بیرحمی مرتبط هستند، زخمهایی که زیبایی میزند و برشی که ابروی نازک تو به دل میزند، نشاندهنده این رابطه عمیق است.
چرب و نرمی درکلام عاشقان پروردهاند
نغمهٔ منقار مرغان تو مغز پستهایست
هوش مصنوعی: عاشقان با نرمی و شیرینی سخن میگویند و در میان آنها، صدای جیکجیک پرندگان را میتوان شنید که به نوعی به زیبایی ابراز عشق تبدیل شده است. اما این زیبایی در مقایسه با مغز پستهای، که کوچک و ساده است، قرار دارد.
سرکشان از قید دام خاکساری فارغند
از کمان طوق قمری سرو تیر جستهای ست
هوش مصنوعی: افرادی که سرکش و آزاداندیش هستند، از بند و زحمتهای زندگی معمولی رها هستند و به مانند یک پرنده رها از قید و شرطها، به سوی اهداف بلند پرواز میکنند. همچنان که تیر از کمان رها میشود، آنها هم به سوی آرزوهایشان حرکت میکنند.
نخلبند گلشنم یارب خیال رویکیست
هر نگهامشب بهچشممرشتهٔ گلدستهایست
هوش مصنوعی: خدای من، منم آن پرندهای که در باغ گل زندگی میکند. اکنون که به آسمان شب نگاه میکنم، به یاد کسی میافتم که چهرهاش مانند گلدستهای زیبا در ذهنم نقش بسته است.
بحر موزونی ز طبعم باز توفان میکند
هر نفس بر لب چو موجم مصرع برجستهای است
هوش مصنوعی: طبیعت من مانند دریای موزون و متوازن است و هر لحظه که نفس میکشم، مانند امواجی که به ساحل میرسند، به طریقی شگفتانگیز و برجسته ظاهر میشود.
بوی گل را التفات غنچه زندان است و بس
خون خورد در گوشه گیری هر کجا وابستهایست
هوش مصنوعی: بوی گل تنها به خاطر توجه غنچه به آن است، و در هر گوشهای که کسی از تنهایی رنج میبرد، ممکن است به نوعی به این موضوع وابسته باشد.
بسکه وحشت محمل عیش بهاران میکشد
رنگ هم چون بو غبار بر زمین ننشستهایست
هوش مصنوعی: این یک شعر دربارهٔ احساس وحشت و ناآرامی در لذتهای بهاری است. شاعر میگوید که این احساس وحشت به قدری شدید است که مانند غباری بر روی زمین نشسته است و رنگ و روح زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. در واقع، او به بهار و زیباییهای آن اشاره میکند در حالتی که این وحشت مانع از لذت بردن واقعی از آن میشود.
بیبلایی نیست از هرجا تراود بوی درد
در نقاب پردهء این سازها دلخستهایست
هوش مصنوعی: هیچ آفتی نیست که از گوشه و کنار برآید، هرجا بوی رنجی احساس میشود، در پس پردهی این سازها، دلهایی زخمی و خسته وجود دارند.
ماجرای دل به اظهار دگر محتاج نیست
گوش اگر باشد نفس هم نالهٔ آهستهایست
هوش مصنوعی: دل برای بیان احساساتش نیازی به کلام ندارد. اگر گوش فرا دهی، صدای درون روح خود را میشنوی که به آرامی ناله میکند.
دردمندی لازم دست تهی افتاده است
شیشه تا خالی نمیگردد دل نشکستهایست
هوش مصنوعی: کسی که درد و رنجی را تجربه کرده است، نیاز دارد که دلی خالی و بدون امید داشته باشد. وقتی دل شکسته است، نمیتواند احساس سرشکستگی و کمبود را برطرف کند.
بسکه بیدل کلفتاندود است گلزار جهان
بوی گل در دیدهام دود ز آتش جستهایست
هوش مصنوعی: در جهان پر از غم و اندوه، گلها و زیباییها به خاطر دلتنگیها و مشکلات زندگی کمرنگ شدهاند. بویی که از گلها میآید بیشتر شبیه به دود آتش است، نشاندهندهی ناراحتی و سختیهایی است که در زندگی وجود دارد.

بیدل دهلوی