غزل شمارهٔ ۷۰۲
بیتوام جای نگه جنبش مژگانی هست
یعنی از ساز طرب دود چراغانی هست
کشتهٔ ناز توام بسمل انداز توام
گرهمه خاک شوم خاک مرا جانی هست
عجز پرواز ز سعی طلبم مانع نیست
بال اگر سوخت نفس شوق پرافشانی هست
زندگی بیالمی نیست بهار طربش
زخم تا خندهفروش است نمکدانی هست
تا بهکی زیر فلک داغ طفیلی بودن
نبری رنج در آن خانهکه مهمانی هست
محوگشتن دو جهان آینه در بر دارد
جلوه کم نیست اگر دیدهٔحیرانیهست
غنچهٔ این چمنی، کلفت دلتنگی چند
ای چمن محوگلت سیرگریبانی هست
نخل پرواز شکوفهست امید ثمرش
نعمت آمادهکن ریزش دندانی هست
عذر بیدردی ما خجلت ما خواهد خواست
اشک اگر نیست عرق هم نم مژگانی هست
جرأتیکوکه به رویت مژهای بازکنم
چشم قربانی و نظارهٔ پنهانی هست
زین چمن خون شهیدکه قیامت انگیخت
که به هرگل اثر دستی و دامانی هست
گرتأمل قفس بیضهٔ طاووس شود
در شبستان عدم نیز چراغانی هست
نشوی منکر سامان جنونم بیدل
که اگر هیچ ندارم دل ویرانی هست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیتوام جای نگه جنبش مژگانی هست
یعنی از ساز طرب دود چراغانی هست
هوش مصنوعی: حتی بدون وجود تو، چشمها میتوانند به جای خود بیفتند و حرکت کنند، زیرا وقتی که تو نیستی، از سر شوق و خوشحالی یک نوع نشاط وجود دارد.
کشتهٔ ناز توام بسمل انداز توام
گرهمه خاک شوم خاک مرا جانی هست
هوش مصنوعی: من به عشق و زیبایی تو در دل به شدت مجروح و بیمار هستم. حتی اگر به خاک تبدیل شوم، باز هم روحی دارم که به خاطر تو زنده است.
عجز پرواز ز سعی طلبم مانع نیست
بال اگر سوخت نفس شوق پرافشانی هست
هوش مصنوعی: عدم توانایی در پرواز به خاطر تلاش و کوشش، مانع رسیدن به آرزوهایم نیست؛ حتی اگر بالهایم بسوزند، نفس شوق پرواز در من وجود دارد.
زندگی بیالمی نیست بهار طربش
زخم تا خندهفروش است نمکدانی هست
هوش مصنوعی: زندگی بدون درد و رنج معنی ندارد. تا وقتی که شادی و خنده در دنیا وجود دارد، همیشه تلخیها و زخمهای روحی هم وجود خواهند داشت.
تا بهکی زیر فلک داغ طفیلی بودن
نبری رنج در آن خانهکه مهمانی هست
هوش مصنوعی: چرا باید همیشه در زیر آسمان، طفیلی و وابسته زندگی کنیم و سختی بکشیم در خانهای که فقط مهمان هستیم؟
محوگشتن دو جهان آینه در بر دارد
جلوه کم نیست اگر دیدهٔحیرانیهست
هوش مصنوعی: دو جهان همچون آینه در یکدیگر محو شده و تاثیر متقابل دارند؛ اگرچه زیبایی و جلوه آنها کم نیست، اما این زیبایی نیاز به چشم بینایی دارد که بتواند آن را ببیند.
غنچهٔ این چمنی، کلفت دلتنگی چند
ای چمن محوگلت سیرگریبانی هست
هوش مصنوعی: این جوانه در این باغ، چند بار دلتنگی را تجربه کرده است. ای باغ، در تو گردشگران زیادی وجود دارند که به زیباییات مشغولند.
نخل پرواز شکوفهست امید ثمرش
نعمت آمادهکن ریزش دندانی هست
هوش مصنوعی: درخت نخل که در حال رشد و شکوفه دادن است، نماد امید به باروری و فراهم آوردن نعمتهاست. زمان خاصی برای ریختن میوهها نزدیک است و ما باید منتظر فرا رسیدن آن باشید.
عذر بیدردی ما خجلت ما خواهد خواست
اشک اگر نیست عرق هم نم مژگانی هست
هوش مصنوعی: اگر ما نتوانیم دردی را نشان دهیم که عذر ما باشد، شرمندگیمان بر دوش اشک نخواهد بود. حتی اگر اشکی نباشد، رطوبت ملایمی از مژگان ما وجود دارد که نشاندهندهی حالتمان است.
جرأتیکوکه به رویت مژهای بازکنم
چشم قربانی و نظارهٔ پنهانی هست
هوش مصنوعی: من این قدرت را دارم که با نگاه کردن به تو، اشتیاق و توجهت را تحت نظر بگیرم، به گونهای که حتی خودت متوجه نشوی.
زین چمن خون شهیدکه قیامت انگیخت
که به هرگل اثر دستی و دامانی هست
هوش مصنوعی: این چمن به خاطر خون شهیدانی که در آن ریخته شده، به روز قیامت زنده و سرشار از یاد آنهاست. هر گلی در این چمن نشانهای از آن دست و دامانی است که بر آن اثر گذاشته است.
گرتأمل قفس بیضهٔ طاووس شود
در شبستان عدم نیز چراغانی هست
هوش مصنوعی: اگر به دقت به قفس تخممرغ طاووس نگاه کنی، حتی در تاریکی و خاموشی نیز روشنایی و زیبایی وجود دارد.
نشوی منکر سامان جنونم بیدل
که اگر هیچ ندارم دل ویرانی هست
هوش مصنوعی: نکنید که جنون من را انکار کنید، بیدل؛ چون اگر هیچ چیز دیگری ندارم، حداقل دلی ویران دارم.
حاشیه ها
1390/01/26 14:03
باتشکر از زحمتهیه کنندگان این سایت .
چرا وقتی روی علامت سوال اشاره می کنم ، گفته می شود مجاز نیست .
مطمئن هستم اشتباهی رخ داده و مطلب غیر مجازی وجود ندارد .تقاضا دارم پیگیری بفرمایید.
در ضمن اگر صفه ای برای رفع اشکال در فهم معانی باشد ، بسیار مفید خواهد بود .

بیدل دهلوی