گنجور

غزل شمارهٔ ۶۹۵

جایی‌که مرگ شهرت انجام داشته‌ست
لوح مزار هم به نگین نام داشته‌ست
یاران تأملی‌که درتن عبرت انجمن
چینی مو نهفته چه پیغام داشته‌ست
غیر از ادای حق عدم چیست زندگی
بیش وکم نفس همه یک وام داشته‌ست
راحت درین قلمرو از آثار هوش نیست
خوابیده است اگرکسی آرام داشته‌ست
دل در خم‌کمند نفس ناله می‌کند
ما راگمان گه زلف بتان دام داشته‌ست
موی سفیدکم‌کمت از هوش می‌برد
پیری قماش جامهٔ احرام داشته‌ست
در هر سر آتش دگر [‌ست از هوای دل
یک خانه آینه چقدر بام داشته‌ست
هرجا خرام خوش نگهان‌گرد ناز بیخت
تا چشم نقش پا گل بادام داشته‌ست
بخت سیاه رونق بازارکس مباد
در روز نیز سایه همین شام داشته‌ست
دل تیره به‌که چشم ندوزد به خوب و زشت
تا صیقلی‌ست آینه ابرام داشته‌ست
قدر سخن بلندکن از مشق خامشی
حرف نگفته معنی الهام داشته‌ست
از هر خمی‌که جوش معانی بلند شد
بیدل به‌گردش قلمت جام داشته‌ست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جایی‌که مرگ شهرت انجام داشته‌ست
لوح مزار هم به نگین نام داشته‌ست
هوش مصنوعی: در جایی که زندگی و نام فردی به پایان رسیده است، حتی سنگ قبر او نیز به زیبایی و با نامش مزین شده است.
یاران تأملی‌که درتن عبرت انجمن
چینی مو نهفته چه پیغام داشته‌ست
هوش مصنوعی: دوستان، بر آنچه در بدن عبرت گرفته آن رازی که در موهای چین‌دار نهفته است، تأمل کنید و به پیام آن توجه کنید.
غیر از ادای حق عدم چیست زندگی
بیش وکم نفس همه یک وام داشته‌ست
هوش مصنوعی: زندگی جز صداقت و حق‌گویی چیزی بیشتر ندارد و همه ما فقط در دیون نفس خود هستیم.
راحت درین قلمرو از آثار هوش نیست
خوابیده است اگرکسی آرام داشته‌ست
هوش مصنوعی: در این مکان، از نشانه‌های هوش و فهم خبری نیست؛ فقط کسانی که در آرامش و سکوت زندگی کرده‌اند، می‌توانند از این وضعیت بهره‌مند شوند.
دل در خم‌کمند نفس ناله می‌کند
ما راگمان گه زلف بتان دام داشته‌ست
هوش مصنوعی: دل در تنگنای غم و اضطراب به شدت ناله و شکایت می‌کند و ما متوجه می‌شویم که شاید زیبایی‌های معشوق مانند دام، ما را به این درد و رنج کشانده است.
موی سفیدکم‌کمت از هوش می‌برد
پیری قماش جامهٔ احرام داشته‌ست
هوش مصنوعی: وقتی موهای سفیدم رو به افزایش است، پیری به سراغم می‌آید و مانند لباسی که به مناسک خاصی پوشیده شده، حال و هوای خاصی به زندگی‌ام می‌بخشد.
در هر سر آتش دگر [‌ست از هوای دل
یک خانه آینه چقدر بام داشته‌ست
هوش مصنوعی: در هر جا که آتش شعله می‌کشد، نشان‌دهنده احساسات و درون‌مایه‌های مختلفی است. پس از آنکه به یاد می‌آوریم، باید در نظر داشته باشیم که چقدر در زندگی‌مان زیبایی و روشنایی وجود دارد.
هرجا خرام خوش نگهان‌گرد ناز بیخت
تا چشم نقش پا گل بادام داشته‌ست
هوش مصنوعی: هر جا که معشوق با ناز و زیبایی راه می‌رود، رد پای او به قدری زیباست که گویی گل بادام در دل زمین شکفته است.
بخت سیاه رونق بازارکس مباد
در روز نیز سایه همین شام داشته‌ست
هوش مصنوعی: روزی که بخت بدی بر انسان حاکم است، حتی در روز روشن هم نشانه‌های شب تاریک و ناامیدی در زندگی‌اش وجود دارد.
دل تیره به‌که چشم ندوزد به خوب و زشت
تا صیقلی‌ست آینه ابرام داشته‌ست
هوش مصنوعی: دل تاریک بهتر است که به خوب و بد ننگرد، زیرا آینه هر چه صاف‌تر باشد، بیشتر به خودی خود می‌درخشد.
قدر سخن بلندکن از مشق خامشی
حرف نگفته معنی الهام داشته‌ست
هوش مصنوعی: سخن را با ارزش و تاثیرگذار بیان کن، زیرا سکوت نیز می‌تواند حامل معانی عمیق و الهام‌بخش باشد.
از هر خمی‌که جوش معانی بلند شد
بیدل به‌گردش قلمت جام داشته‌ست
هوش مصنوعی: هرگاه از دل برخی از مسائل و معانی، نکات عمیق و ارزشمندی آشکار شد، بیدل، در سفر قلمان، خود را مسرور و خوشحال یافته است.