غزل شمارهٔ ۶۳۱
کنون که مژدهٔ دیدار شوق بنیادست
به هر طرف رودم دل تجلیآبادست
مکن به آینه تکلیف نامه و پیغام
که در حضور نویسی تحیر استادست
تعلقی به دل ما خیال بشه نکرد
به ناوکت که درین باغ سرو آزادست
مشو ز حسرت دیدار بیش ازین غافل
که دیدهها چو جرس بی تو شیونآبادست
«نه دام دانم و نی دانه اینقدر دانم»
که دل به هر چه کشد التفات صیادست
ز پیچ و تاب خط و زلف گلرخان دریاب
که رنگ حسن هم اینجا شکست بنیادست
سپند صرفهٔ شوخی ندید ازین محفل
حذر که جرأت فریاد سرمه ایجادست
جنون بیثمری چاک سینه میخواهد
ز نخلهای دگر باب شانه شمشادست
ز بسکه حیرتم از شش جهت غلو دارد
نگه چو آینهام در شکنج فولادست
به عالمی که تظلم وسیلهٔ ضعفاست
اگر به ناله نیرزیم سخت بیدادست
به قدر جانکنی از عمر بهرهای داربم
شرار تیشه چراغ امید فرهادست
به درد حسرت دیدار مردهایم و هنوز
نفس در آیه دنبالهدار فریادست
حضور لاله وگل بیبهار ممکن نیست
به جلوه تو دو عالم فرامشی یادست
جنون رنگ مپیما درین چمن بیدل
شراب شیشهٔنه غنچه یک پریزادست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کنون که مژدهٔ دیدار شوق بنیادست
به هر طرف رودم دل تجلیآبادست
هوش مصنوعی: حالا که خبر دیدار به وجود آمده، با شوق و اشتیاق به هر سو میروم و دلم آکنده از نور و روشنایی است.
مکن به آینه تکلیف نامه و پیغام
که در حضور نویسی تحیر استادست
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده که با آینه پیامی بفرستی، زیرا در جلو استاد، نوشتن و بیان معانی به سادگی امکانپذیر نیست و باعث سردرگمی میشود.
تعلقی به دل ما خیال بشه نکرد
به ناوکت که درین باغ سرو آزادست
هوش مصنوعی: دل ما هیچ ارتباطی با خیال تو ندارد، چون در این باغ سرو آزاد به راحتی رشد میکند.
مشو ز حسرت دیدار بیش ازین غافل
که دیدهها چو جرس بی تو شیونآبادست
هوش مصنوعی: از حسرت دیدار بیشتر غافل نباش، زیرا چشمان بیتو مانند زنگی نالهگر و دلتنگ هستند.
«نه دام دانم و نی دانه اینقدر دانم»
که دل به هر چه کشد التفات صیادست
هوش مصنوعی: من نه از دام و نه از دانه چیزی نمیدانم، اما به اندازهای میدانم که دل به هر چیزی که بخواهد، توجه صیاد را جلب میکند.
ز پیچ و تاب خط و زلف گلرخان دریاب
که رنگ حسن هم اینجا شکست بنیادست
هوش مصنوعی: از زیباییهای چهره و موی دختران زیبا غافل نشو، زیرا رنگ و جلوهی حسن در اینجا به حدی است که میتواند پایه و اساس را متزلزل کند.
سپند صرفهٔ شوخی ندید ازین محفل
حذر که جرأت فریاد سرمه ایجادست
هوش مصنوعی: سپند به خاطر شوخی و خوشگذرانی از این جمع دوری نمیکند، زیرا در اینجا جرأت ابراز احساسات و گفتن درد دلها وجود دارد.
جنون بیثمری چاک سینه میخواهد
ز نخلهای دگر باب شانه شمشادست
هوش مصنوعی: برای رسیدن به عشق و هیجان واقعی، باید از سختیها و دردها گذر کرد؛ دلمشغولیهای بیفایده و رنجهای بینتیجه تنها باعث رو به زوال رفتن انسان میشود، مانند میوهای که از درختان بیثمر میافتد.
ز بسکه حیرتم از شش جهت غلو دارد
نگه چو آینهام در شکنج فولادست
هوش مصنوعی: به خاطر شدت حیرتم، نظرم مانند آینهای است که در دفرمیدگی فولاد انعکاس دارد.
به عالمی که تظلم وسیلهٔ ضعفاست
اگر به ناله نیرزیم سخت بیدادست
هوش مصنوعی: در جهانی که ظلم و ستم نشانهی ناتوانی است، اگر با گریه و زاری هم مخالفت نکنیم، واقعاً بیعدالتی بزرگی رخ داده است.
به قدر جانکنی از عمر بهرهای داربم
شرار تیشه چراغ امید فرهادست
هوش مصنوعی: به اندازهای که برای زندگیام تلاش کردهام، از عمرم بهرهای دارم. شعلهی امیدم مانند چراغی است که با تیشهی فرهاد روشن میماند.
به درد حسرت دیدار مردهایم و هنوز
نفس در آیه دنبالهدار فریادست
هوش مصنوعی: ما به خاطر دوری از محبوب، به شدت دلتنگ و ناراحت هستیم، اما هنوز زندهایم و این ناراحتی همچنان در دل ما وجود دارد و درونیترین احساساتمان را فریاد میزند.
حضور لاله وگل بیبهار ممکن نیست
به جلوه تو دو عالم فرامشی یادست
هوش مصنوعی: حضور گل و لاله در زمانی که بهار نیست، ممکن نیست. زیبایی و جلوه تو باعث فراموشی تمام زیباییهای دنیا شده است.
جنون رنگ مپیما درین چمن بیدل
شراب شیشهٔنه غنچه یک پریزادست
هوش مصنوعی: در این باغ، جنون و دیوانگی رنگ و بویی خاص دارد. بیدل (شاعر) میگوید که شراب و نوشیدنی او از شیشهای نیست، بلکه مانند غنچهای است که زیبایی و لطافت یک پری را در خود دارد.
حاشیه ها
1389/07/02 12:10
کلام قاصر
مصرع"زپیچ و تاب خط و زلفگلرخان درباب"
به"زپیچ و تاب خط و زلفگلرخان دریاب"
اصلاح گردد
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1398/01/26 13:03
محمد طهماسبی دهنو(هانا دایی)
بیت دوازده مصرع دوم رو اشتباهی نوشتید
به درد حسرت دیدار مردهایم و هنوز
نفس در آینه دنبالهدار فریادست
بیدل

بیدل دهلوی