گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۶

هرسو نگرم دیده به دیدار حجابست
ای تار نظر پیرهنت این چه نقابست
خمیازهٔ شوق تو به می کم نتوان ‌کرد
ما را به ‌قدح نسبت گرداب و حبابست
آستان نتوان چشم به پای تو نهادن
این گل ثمر دیدهٔ بی‌خواب رکابست
ای شمع حیا رنگ‌، عتاب آن همه مفروز
هرجا شرر آیینه شود جلوه کبابست
غافل ز شکست دل عاشق نتوان بود
معموری امکان به همین خانه خرابست
گیرم نشدم قابل پیمانهٔ رحمت
آیینه یاسم چه کم از عالم آبست
پرواز نیاید ز پرافشانی مژگان
ای هیچ به کاری که نداری چه شتابست
ما هیچکسان‌، بیهوده مغرور کمالیم
گر ذره به افلاک پرد در چه حسابست
این میکده کیفیت دیدار که دارد
هرجا مژه آغوش‌ کشد جام شرابست
منعم دلش از بستر مخمل نشکیبد
این سبزه خوابیده سراپا رگ خوابست
صد آبله پیمانه ده ریگ روانم
پای طلبم ساقی مستان شرابست
یارب هوس شانهٔ گیسوی که دارد
عمری‌ست ‌که شمشاد به خون خفتهٔ آبست
خاموشی آن لب به حیا داشت سوالی
دادیم دل از دست و نگفتیم جوابست
بیدل ز دویی چاره محال است درین بزم
پرداز تو هم آینه چندان که نقابست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرسو نگرم دیده به دیدار حجابست
ای تار نظر پیرهنت این چه نقابست
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه می‌کنم، با وجود حجاب، تنها تصویر تو را می‌بینم. ای چادر بافته‌ات، این چه پرده‌پوشی است که به چهره‌ات زینت داده‌ای؟
خمیازهٔ شوق تو به می کم نتوان ‌کرد
ما را به ‌قدح نسبت گرداب و حبابست
هوش مصنوعی: احساس شوق و اشتیاق تو را نمی‌توان به راحتی کم کرد؛ چرا که ما مانند حباب‌هایی هستیم که در گرداب می‌چرخند و به مشروب و می‌پردازند.
آستان نتوان چشم به پای تو نهادن
این گل ثمر دیدهٔ بی‌خواب رکابست
هوش مصنوعی: به درگاه تو نمی‌توان فقط به نگاه کردن بسنده کرد؛ این گل، میوه‌ی انتظار و خواب نداشتن من است.
ای شمع حیا رنگ‌، عتاب آن همه مفروز
هرجا شرر آیینه شود جلوه کبابست
هوش مصنوعی: ای شمع باحیا، که رنگ خاصی داری، هر جا که رخساره‌ات جلوه‌گر شود، آتش عشق و جذبه‌ات به مانند کباب درخشان است.
غافل ز شکست دل عاشق نتوان بود
معموری امکان به همین خانه خرابست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند نسبت به درد و رنج یک دل عاشق بی‌توجه باشد، زیرا خوشبختی و ساختن زندگی در این دنیا به همین ویرانی‌ها و مشکلات بستگی دارد.
گیرم نشدم قابل پیمانهٔ رحمت
آیینه یاسم چه کم از عالم آبست
هوش مصنوعی: اگر من شایستهٔ دریافت رحمت الهی نیستم، پس چه فرقی می‌کند؟ آیا آیینه‌ای که زیبایی یاسم را نشان می‌دهد، کم از جهان نیست؟
پرواز نیاید ز پرافشانی مژگان
ای هیچ به کاری که نداری چه شتابست
هوش مصنوعی: پرواز و حرکت به جایی نخواهد رسید اگر تنها بخواهی که با چشمانت اشک بریزی. پس بی‌دلیل و بی‌فایده چرا اینقدر سریع در پی چیزی هستی که هیچ‌گونه تلاشی برای آن نداری؟
ما هیچکسان‌، بیهوده مغرور کمالیم
گر ذره به افلاک پرد در چه حسابست
هوش مصنوعی: ما هیچ‌کس نیستیم و بی‌دلیل به کمال خود مغروریم؛ اگر تنها یک ذره هم به آسمان‌ها برسیم، در چه حساب و کتابی قرار می‌گیریم؟
این میکده کیفیت دیدار که دارد
هرجا مژه آغوش‌ کشد جام شرابست
هوش مصنوعی: در این مکان، هر بار که کسی به دیگران چشم می‌دوزد و با محبت به آن‌ها نگاه می‌کند، انگار که در حال نوشیدن شراب لذت‌بخش است.
منعم دلش از بستر مخمل نشکیبد
این سبزه خوابیده سراپا رگ خوابست
هوش مصنوعی: کسی که دلش از آرامش و خوشی بی‌بهره است، به مانند کسی است که در یک بستر نرم و نرمین نمی‌تواند استراحت کند؛ چرا که این سبزه‌ی خوابیده در اطراف او به یادش می‌آورد که حتی در ظاهری آرام، باطنش پر از نگرانی و خواب‌های ناامیدکننده است.
صد آبله پیمانه ده ریگ روانم
پای طلبم ساقی مستان شرابست
هوش مصنوعی: من به تعداد زیادی از زخم‌ها و دردهایم در زندگی دچار شده‌ام و مانند یک پیمانه پر از آبله هستم. از تو، ای ساقی، می‌خواهم که به من شراب بدهی، چون من در پی طلب و شوق هستم.
یارب هوس شانهٔ گیسوی که دارد
عمری‌ست ‌که شمشاد به خون خفتهٔ آبست
هوش مصنوعی: ای کاش آرزوی نوازش موهای محبوبی را نداشته باشم که عمرش به اندازهٔ درخت شمشادی‌ست که در آب غرق شده و به خواب رفته است.
خاموشی آن لب به حیا داشت سوالی
دادیم دل از دست و نگفتیم جوابست
هوش مصنوعی: سکوت آن لب، نشانه‌ای از حیا بود. وقتی سوالی پرسیدیم، دل‌مان به درد آمد و هیچ جوابی ندادیم.
بیدل ز دویی چاره محال است درین بزم
پرداز تو هم آینه چندان که نقابست
هوش مصنوعی: در این فضا و محیط، به سختی می‌توان به دوگانگی و تضادها غلبه کرد. بنابراین، سعی کن به اندازه‌ی ممکن خود را منعکس کنی تا از پشت پرده‌ی نقاب‌ها ببینی و بشناسی.

حاشیه ها

1399/07/19 03:10
sahra

در بیت آخر دویی به جای دثی صحیح است. لطفا اصلاح بفرمایید

1403/09/29 21:11
صدیقه کامور

بیت ۳آستان به آسان تغییر کند،لطفا