غزل شمارهٔ ۶۲۴
مشاطهٔ شوخیکه به دستت دل ما بست
میخواست چمن طرحکند رنگ حنا بست
آن رنگکه میداشت دریغ از ورق گل
از دور کف دست تو بوسید و به پا بست
آخرچمنی را به سرانگشت تو پیچید
وا کرد نقاب شفق و غنچه نما بست
آب است ز شبنم دل هر برگ گل امروز
کاین رنگ چمن ساز وفا سخت بجا بست
زین نور که از شمع سرانگشت تو گل کرد
تا شعله زند آتش یاقوت حنا بست
کیفیت گل کردن این غنچه به رنگیست
کز حیرت سرشار توان آینهها بست
ارباب نظر را به تماشای بهارش
دست مژهای بود تحیر به قفا بست
تا چشم گشاید مژه آغوش بهار است
رنگ سر ناخن چقدر عقدهگشا بست
گر وانگری صنعت مشاطگیی نیست
سحراستکه برپنجهٔ خور- سها بست
تا عرضه دهد منتخب نسخهٔ اسرار
طراح چمن معنی هرغنچه جدا بست
بیدل تو هم از شوق چمن شو که به این رنگ
شیرازهی دیوان تو امروز حنا بست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشاطهٔ شوخیکه به دستت دل ما بست
میخواست چمن طرحکند رنگ حنا بست
هوش مصنوعی: آرایشگری که با شوخی و لطافت دل ما را به دست آورده، میخواست باغی با رنگ حنا و زیبایی ایجاد کند.
آن رنگکه میداشت دریغ از ورق گل
از دور کف دست تو بوسید و به پا بست
هوش مصنوعی: آن رنگی که برگ گل داشت، متأسفانه از دور به کف دست تو بوسه زد و به آن وابسته شد.
آخرچمنی را به سرانگشت تو پیچید
وا کرد نقاب شفق و غنچه نما بست
هوش مصنوعی: در انتهای چمنزار، با سرانگشتان تو، آرامشی ایجاد شده که موجب شده تا پرده سپیده دم کنار رفته و گلها به زیبایی خود را نشان دهند.
آب است ز شبنم دل هر برگ گل امروز
کاین رنگ چمن ساز وفا سخت بجا بست
هوش مصنوعی: امروز هر برگ گل به خاطر شبنم مانند آبی به نظر میرسد که در چمن به خاطر وفاداری بسیار، به خوبی نشسته است.
زین نور که از شمع سرانگشت تو گل کرد
تا شعله زند آتش یاقوت حنا بست
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت نور و شمع اشاره دارد. شاعر به طور نمادین میگوید که نوری که از سرانگشت معشوق به وجود آمده، مانند شمعی است که گلهای زیبایی میسازد و این نور میتواند شعلهای پرشور ایجاد کند، به گونهای که حتی یاقوت را تحت تأثیر قرار میدهد و به آن رنگ حنا میبخشد. در واقع، این تصویر نمایانگر قدرت و تأثیرگذاری زیبایی و نور عشق است.
کیفیت گل کردن این غنچه به رنگیست
کز حیرت سرشار توان آینهها بست
هوش مصنوعی: این غنچه به رنگی گل میکند که به قدری زیبا و شگفتانگیز است که باعث حیرت و شگفتی آینهها میشود و آنها را مجذوب خود میکند.
ارباب نظر را به تماشای بهارش
دست مژهای بود تحیر به قفا بست
هوش مصنوعی: سرور چشم به زیبایی بهار نگاه میکند و وجودش پر از شگفتی و حیرت است. شگفتی او به قدری است که همچون مژگانش به عقب برمیگردد و غرق در این تماشا میشود.
تا چشم گشاید مژه آغوش بهار است
رنگ سر ناخن چقدر عقدهگشا بست
هوش مصنوعی: وقتی چشم باز میشود، مثل این است که بهار با آغوشی گشوده به استقبال ما میآید. رنگ سر ناخن نیز نشاندهنده احساسات و رازهایی است که هنوز برای ما مکشوف نشدهاند.
گر وانگری صنعت مشاطگیی نیست
سحراستکه برپنجهٔ خور- سها بست
هوش مصنوعی: اگر به مهارت آرایشگری توجه نکنیم، این زیبایی که در چشمهایمان هست، چیزی جز جادوی سحرآمیز نیست که فقط بر روی انگشتان خورشید نمایان شده است.
تا عرضه دهد منتخب نسخهٔ اسرار
طراح چمن معنی هرغنچه جدا بست
هوش مصنوعی: منتخب، اطلاعات و اسرار خالق چمن را به ما ارائه میدهد و به هر غنچهای معنای خاص خود را میدهد.
بیدل تو هم از شوق چمن شو که به این رنگ
شیرازهی دیوان تو امروز حنا بست
هوش مصنوعی: بیدل، تو هم از عشق و شوق به باغ و چمن روی بیاور و در این روز خاص که رنگ دیوانت را به حنا تزئین کردهاند، از زیبایی و سرزندگی لذت ببر.
حاشیه ها
1389/08/31 06:10
منصور محمدزاده
خواهشمند است بیت دوم را به صورت زیر تصحیح فرمایید:
نادرست:
آن رنگکه میداشت درببغ ز ورق گل
از دورکف دست تو بوسید و به پا بست
درست:
آن رنگ که میداشت دریغ از ورق گل
از دور کف دست تو بوسید و به پا بست
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

بیدل دهلوی