گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۹

تا فلک درگردش است آفت به‌هرسوهاله است
در مزاج آسیا چندین شرر جواله است
یأس‌کن خرمنگه درگشت امید زندگی
ریزش یک مشت دندان حاصل صدساله است
زین چمن با درد پیمایی قناعت‌کرده‌ایم
جام‌گل تسلیم یاران ساغر ما لاله است
با بزرگیهای شیخ آسان‌که می‌گردد طرف
پیش این جاسوس رعنا سامری‌گوساله است
فرصتی بایدکه عبرت‌گیری ا‌ز مکتوب ما
صفحهٔ آتش‌زده حرفش شرر دنباله است
در محبت پاس ناموس صبوری مشکل است
هرقدر دل واگذارد آبیار ناله است
تیره‌بختی در وطن ایجاد غربت می‌کند
گر ز چینی مو دمد چینش همان بنگاله است
جز شکست رنگ‌گلچینی ندارد باغ وصل
در میان ما و جانان بیخودی دلاله است
تاکجا در پی نمی‌غلتد جبین اعتبار
شرمی ازانجام اگر باشدگهر هم ژاله است
بیدل از حسرت‌پرستان خرام کیستم
کز نیشکر جان به لب می‌آیدم تبخاله است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا فلک درگردش است آفت به‌هرسوهاله است
در مزاج آسیا چندین شرر جواله است
هوش مصنوعی: تا زمانی که فضا و آسمان در حال حرکت هستند، بلا و آسیب در هر گوشه‌ای وجود دارد. در زندگی، همواره لحظات پر اضطراب و چالش‌های متوالی وجود دارد.
یأس‌کن خرمنگه درگشت امید زندگی
ریزش یک مشت دندان حاصل صدساله است
هوش مصنوعی: زمانی که در زندگی ناامیدی و ناملایمات پیش می‌آید، ممکن است به نظر برسد که همه چیز از دست رفته است. اما گاهی یک تغییر کوچک یا یک قدم به جلو، می‌تواند نتیجه‌ای بزرگ و با ارزش به همراه داشته باشد، مانند دندانی که در اثر زحمات زیاد، با گذشت زمان بدست می‌آید.
زین چمن با درد پیمایی قناعت‌کرده‌ایم
جام‌گل تسلیم یاران ساغر ما لاله است
هوش مصنوعی: ما در این چمن با درد و رنج زندگی می‌کنیم و به بسندگی قناعت کرده‌ایم. در کنار دوستانمان، جام گل ما به مانند لاله است.
با بزرگیهای شیخ آسان‌که می‌گردد طرف
پیش این جاسوس رعنا سامری‌گوساله است
هوش مصنوعی: با بزرگی‌های شیخ، راحت می‌توان به جلو پیش رفت، اما این کار در مقابل این جاسوس زیبای سامری که مثل گوساله است، دشوار می‌شود.
فرصتی بایدکه عبرت‌گیری ا‌ز مکتوب ما
صفحهٔ آتش‌زده حرفش شرر دنباله است
هوش مصنوعی: برای عبرت گرفتن از نوشته‌های ما، باید فرصتی فراهم شود؛ چرا که در این نوشته‌ها، سخن‌های آتشینی وجود دارد که همچون جرقه‌ای قابل توجه هستند.
در محبت پاس ناموس صبوری مشکل است
هرقدر دل واگذارد آبیار ناله است
هوش مصنوعی: در عشق و محبت، حفظ حرمت و صبر کار آسانی نیست. هر قدر هم که دل را آزاد بگذاریم، در نهایت از دل درد و ناله رنج خواهیم برد.
تیره‌بختی در وطن ایجاد غربت می‌کند
گر ز چینی مو دمد چینش همان بنگاله است
هوش مصنوعی: بدبختی در سرزمین خود باعث احساس غریبگی می‌شود، حتی اگر ظاهراً در مکان آشنا به‌نظر برسیم، زیرا زیبایی‌های ظاهری، مانند موهای چینی، می‌توانند یادآور جای دیگری باشند.
جز شکست رنگ‌گلچینی ندارد باغ وصل
در میان ما و جانان بیخودی دلاله است
هوش مصنوعی: در باغ وصال، هیچ چیزی جز درد و شکست وجود ندارد و در میان ما و محبوب، از خود بی‌خودی و عشق بی‌معنا پیش می‌آید.
تاکجا در پی نمی‌غلتد جبین اعتبار
شرمی ازانجام اگر باشدگهر هم ژاله است
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که انسان در جستجوی اعتبار و شرافت باشد، اگر شرافت واقعی در وجودش نباشد، تمام تلاش‌ها بی‌فایده خواهد بود و مانند قطرات شبنم بر سنگ خواهند ماند.
بیدل از حسرت‌پرستان خرام کیستم
کز نیشکر جان به لب می‌آیدم تبخاله است
هوش مصنوعی: من از افرادی نیستم که به حسرت و آرزوهای پرغصه دست بزنند، چرا که درد و رنج جانم به خاطر این احساسات به نهایت رسیده است.

حاشیه ها

1396/07/19 15:10
عبدالرزاق اختری

وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )