گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۷

صبح هستی نیست نیرنک هوس بالیده است
اینقدر توفان ‌که می‌بینی نفس بالیده است
هیچ آهنگی برون‌تاز بساط چرخ نیست
ناله‌های این جرس هم در جرس بالیده است
پرتو عشق است تشریف غرور ما و من
شعله ‌پوش افتاد هر جا خار و خس‌ بالیده است
از سیهکاری‌ست اوهام عقوبتهای خلق
تا سیاهی ‌کرده شب بیم عسس بالیده است
چون نفس عاجز نوای درد نومیدی نی‌ام
ناله‌ای دارم که تا فریادرس بالیده است
دستگاهی داری ای منعم ز افسردن برآ
پر فشانی مفت حسرت ها قفس بالیده است
نقش وهم و ظن تو هم چندان ‌که خواهی وانما
عالمی آیینه دارد دل ز بس بالیده است
با کدامین ذره خو!هی توأم پرواز بود
چون تو اینجا حسرت بسیار کس بالیده است
یأس مطلب نیست بیدل مانع ابرام خلق
آرزو در سایهٔ بال مگس بالیده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح هستی نیست نیرنک هوس بالیده است
اینقدر توفان ‌که می‌بینی نفس بالیده است
هوش مصنوعی: صبح زندگی آغاز نشده و احساسات پرورده شده‌اند. آنقدر طوفان و مشکلات وجود دارد که می‌توانی ببینی نفس و زندگی هنوز ادامه دارد.
هیچ آهنگی برون‌تاز بساط چرخ نیست
ناله‌های این جرس هم در جرس بالیده است
هوش مصنوعی: هیچ صدایی در دنیای بیرون نمی‌تواند فضای زندگی را تغییر دهد و حتی صداهای بلندی که از زنگوله‌ها به گوش می‌رسند، خود از درون همان فضا نشأت می‌گیرند.
پرتو عشق است تشریف غرور ما و من
شعله ‌پوش افتاد هر جا خار و خس‌ بالیده است
هوش مصنوعی: عشق نورانی است که به ما احساس افتخار و عظمت می‌دهد و در مکان‌هایی که درد و مشکلات وجود دارد، این عشق به شکست و افول می‌انجامد.
از سیهکاری‌ست اوهام عقوبتهای خلق
تا سیاهی ‌کرده شب بیم عسس بالیده است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مشکلات و پیامدهای منفی که از سوی انسان‌ها به وجود می‌آید، به دلیل خیالات و تصورات غلط آنهاست. همچنین، تاریکی و نگرانی‌هایی که در دل شب احساس می‌شود، به خاطر وجود نگهبانان و مراقبان است که در سایه خودسری و ترس ایجاد شده‌اند.
چون نفس عاجز نوای درد نومیدی نی‌ام
ناله‌ای دارم که تا فریادرس بالیده است
هوش مصنوعی: نفس ناتوان من هیچ کمکی نمی‌کند و من در حال ناله‌ای هستم که تا زمانی که به فرشته‌ی نجات یا یاری دهنده‌ام برسد، ادامه خواهد داشت.
دستگاهی داری ای منعم ز افسردن برآ
پر فشانی مفت حسرت ها قفس بالیده است
هوش مصنوعی: ای بخشنده، تو دستگاهی داری که می‌تواند من را از افسردگی برهاند. پرهای حسرت‌ام در قفسی بسته شده و نیازمند پرواز است.
نقش وهم و ظن تو هم چندان ‌که خواهی وانما
عالمی آیینه دارد دل ز بس بالیده است
هوش مصنوعی: تخیل و گمان تو به قدری است که هرطور بخواهی، دنیا تصویرش را در دل دارد، زیرا دل به خاطر رشد و پرورش فراوانش مانند آینه‌ای شده است.
با کدامین ذره خو!هی توأم پرواز بود
چون تو اینجا حسرت بسیار کس بالیده است
هوش مصنوعی: با کدامین ذره از تو! تو شبیه پرواز بودی، چرا که در اینجا افراد زیادی حسرت تو را می‌خورند.
یأس مطلب نیست بیدل مانع ابرام خلق
آرزو در سایهٔ بال مگس بالیده است
هوش مصنوعی: ناامیدی جایی ندارد، زیرا بیدل به ما می‌گوید که مانع تحقق آرزوها نباشد. در سایه بال مگس، آرزوها رشد و نمو می‌کنند.