گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۶

رنگ خون گلجوش زخم تیغ گلچین بوده است
باغ تسلیم محبت طرفه رنگین بوده است
عالمی از نرگست ایمان مستی تازه‌ کرد
این‌جنون پیمانه‌کافر صاحب‌دین‌بوده است
خاک گشت و فیض استقبال پابوست نیافت
خواب‌ پای ‌محمل این ‌مقدار سنگین ‌بوده است
ما صفای وقت از فیض خموشی یافتیم
بر رخ آیینهٔ ماگفتگو چین بوده است
از کشاکشهای موج این محیط آسوده‌ایم
آبروی ‌گوهر ما کوه تمکین بوده است
کوهکن در تلخکامی جوی شیر ایجاد کرد
بر زبان تیشه‌ گویی نام شیرین بوده است
از شرر در آتش افتاده‌ست نعل‌ کوهسار
سنگ هم اینجا مقیم‌خانهٔ زین‌بوده است
وصل ‌جستم رفتن از خود شد دلیل مقصدم
این‌دعا رلا در شکست‌رنگ آمین‌بوده است
با همه شوخی خیالش را ز دل پرواز نیست
خانهٔ آیینه هم بسیار سنگین بوده است
بر میان او نچربید از ضعیفی پیکرم
عشق بیدرد اینقدرها ناتوان بین بوده است
حیرت محضیم بیدل هر کجا افتاده‌ایم
سرگرانیهای ما آیینه بالین بوده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رنگ خون گلجوش زخم تیغ گلچین بوده است
باغ تسلیم محبت طرفه رنگین بوده است
هوش مصنوعی: رنگ خون گل به دلیل زخم‌هایی است که گلچین به آن زده است. باغی که عشق در آن جاری است، به طرز شگفت‌انگیزی زیبا و پر از رنگ است.
عالمی از نرگست ایمان مستی تازه‌ کرد
این‌جنون پیمانه‌کافر صاحب‌دین‌بوده است
هوش مصنوعی: یک عالم با نگاه نرگسی و زیبای خود، ایمان و شوری نو در دل مردم ایجاد کرده است. این دیوانگی و شور و شوق، ناشی از عشق و حقیقتی است که در دل‌های مذهبی و با ایمان وجود دارد.
خاک گشت و فیض استقبال پابوست نیافت
خواب‌ پای ‌محمل این ‌مقدار سنگین ‌بوده است
هوش مصنوعی: زمین شد و نعمت پذیرایی به پای تو نرسید، خواب پای کالسکه نیز به خاطر این بار سنگین امکان‌پذیر نبوده است.
ما صفای وقت از فیض خموشی یافتیم
بر رخ آیینهٔ ماگفتگو چین بوده است
هوش مصنوعی: ما در سکوت، آرامش زمان را به دست آورده‌ایم، و بر روی چهرهٔ آیینه، نشان گفتگو و تأمل دیده می‌شود.
از کشاکشهای موج این محیط آسوده‌ایم
آبروی ‌گوهر ما کوه تمکین بوده است
هوش مصنوعی: در میان چالش‌ها و آشفتگی‌های زندگی، ما از آرامش و استقامت برخورداریم، زیرا اصل و هویت ما مانند کوه، مقاوم و ماندگار است.
کوهکن در تلخکامی جوی شیر ایجاد کرد
بر زبان تیشه‌ گویی نام شیرین بوده است
هوش مصنوعی: یک کارگر کوهستان که در شرایط سخت و تلخی به سر می‌برد، با زبان تیشه‌اش در تلاش است تا یاد شیرینی را زنده کند و در واقع با کارش فضایی شاد و شیرین بسازد.
از شرر در آتش افتاده‌ست نعل‌ کوهسار
سنگ هم اینجا مقیم‌خانهٔ زین‌بوده است
هوش مصنوعی: آتش از جرقه‌ای شعله‌ور شده و نعل آهنین کوهسار نیز در این مکان دیده می‌شود، انگار که به خانه زین تعلق دارد.
وصل ‌جستم رفتن از خود شد دلیل مقصدم
این‌دعا رلا در شکست‌رنگ آمین‌بوده است
هوش مصنوعی: به ملاقات کسی شدم که باعث شد از خودم دور شوم و این خود، نشانه‌ای است از هدف من. این دعا در دل شکسته‌ام، ما را به هدف می‌برد.
با همه شوخی خیالش را ز دل پرواز نیست
خانهٔ آیینه هم بسیار سنگین بوده است
هوش مصنوعی: خیال و ذهن انسان با وجود تمام شوخی‌ها و سرگرمی‌ها، نمی‌تواند به راحتی از دل و درونش پرواز کند. حتی خانه‌ای که از شیشه ساخته شده و به نظر سبک می‌آید، در واقع می‌تواند بسیار سنگین و محکم باشد.
بر میان او نچربید از ضعیفی پیکرم
عشق بیدرد اینقدرها ناتوان بین بوده است
هوش مصنوعی: عشق من به قدری قوی است که حتی اگر بدنم ضعیف باشد، نمی‌تواند بر روی آن تأثیر بگذارد.
حیرت محضیم بیدل هر کجا افتاده‌ایم
سرگرانیهای ما آیینه بالین بوده است
هوش مصنوعی: ما در حیرت و شگفتی به سر می‌بریم، بیدل. هر کجا که هستیم، مشغله‌ها و دغدغه‌های ما همچون آینه‌ای منعکس کنندهٔ حال و وضعیت ما بوده است.

حاشیه ها

1395/07/10 00:10
محمدبشیر رحیمی

در بیت هشتم، مصراع دوم، "رلا" اشتباه تایپی است. باید «را» باشد.
وصل جستم، رفتن از خود شد دلیل مقصدم
این دعا را در شکست رنگ، آمین بوده است