گنجور

غزل شمارهٔ ۵۹۳

باز سرگرمی نظاره به سامان شده است
شعلهٔ ایمن دیدارگل‌افشان شده است
زین چراغان‌که طرب‌جوشی انجم دارد
آسمانی دگر از آب نمایان شده است
در دل آب به این رنگ چمن پیراکیست
که رگ کوچهٔ هرموج خیابان شده است
صفحهٔ آب چه حیرت رقمیها دارد
مفت نظاره‌که آیینه گلستان شده است
صلح‌کل نذر حریفان‌که درین عشرتگاه
آتش وآب به هم دست وگریبان شده است
قطره‌هاگوهر وگوهر همه یاقوت‌فروش
یارب این‌چشمه ز روی‌که فروزان شده است
آب را این همه‌کیفیت رعنایی نیست
مگر از پرتو فیض قدم خان شده است
آن‌که در انجمن یاد تجلی اثرش
تا نفس می‌کشی اندیشه چراغان شده است
گرنه این بزم تماشاکدهٔ جلوهٔ اوست
این قدر چشم به دیدارکه حیران شده است
بیدل آن شعله‌کزو بزم چراغان‌گرم است
یک حقیقت به هزارآینه تابان شده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز سرگرمی نظاره به سامان شده است
شعلهٔ ایمن دیدارگل‌افشان شده است
هوش مصنوعی: حالا دوباره سرگرم تماشای زیبایی‌های طبیعت شده‌ایم، گویا که دیدار این گل‌ها شعله‌ای از ایمنی و آرامش را به وجود آورده است.
زین چراغان‌که طرب‌جوشی انجم دارد
آسمانی دگر از آب نمایان شده است
هوش مصنوعی: از این روشنایی که شادی و سرور ستاره‌ها را به نمایش گذاشته، آسمان دیگری از دل آب نمایان شده است.
در دل آب به این رنگ چمن پیراکیست
که رگ کوچهٔ هرموج خیابان شده است
هوش مصنوعی: در دل آب رنگی از چمن وجود دارد که مانند رگی در کوچه‌ها و خیابان‌های پر از موج نمایان شده است.
صفحهٔ آب چه حیرت رقمیها دارد
مفت نظاره‌که آیینه گلستان شده است
هوش مصنوعی: صفحهٔ آب چه شگفتی‌هایی در تصاویرش دارد؛ به‌راستی ارزش دارد که به آن نگاه کنیم، چون مانند آینه‌ای است که زیبایی گلستان را نشان می‌دهد.
صلح‌کل نذر حریفان‌که درین عشرتگاه
آتش وآب به هم دست وگریبان شده است
هوش مصنوعی: صلح عمومی را به رقبا نذر می‌کنم، چون در این محفل شادمانه، آتش و آب به هم درگیر شده‌اند.
قطره‌هاگوهر وگوهر همه یاقوت‌فروش
یارب این‌چشمه ز روی‌که فروزان شده است
هوش مصنوعی: این شعری در وصف زیبایی و ارزشمندی چشمه‌ای است که قطره‌های آن مانند جواهرات به نظر می‌رسند. شاعر از خود می‌پرسد که این چشمه با این درخشندگی و زیبایی از کجا آمده است و به خاطر این زیبایی از آن پروردگار طلب یاری می‌کند.
آب را این همه‌کیفیت رعنایی نیست
مگر از پرتو فیض قدم خان شده است
هوش مصنوعی: آب اینقدر زیبایی و جلوه ندارد مگر اینکه به خاطر نور و برکت قدم نیکویی که بر آن افکنده شده، این‌گونه شده است.
آن‌که در انجمن یاد تجلی اثرش
تا نفس می‌کشی اندیشه چراغان شده است
هوش مصنوعی: کسی که در جمع به یاد نورافشانی تأثیرش ذهن تو را روشن کرده است، تا زمانی که نفس می‌کشی، در فکر او هستی.
گرنه این بزم تماشاکدهٔ جلوهٔ اوست
این قدر چشم به دیدارکه حیران شده است
هوش مصنوعی: این محفل در واقع مکانی است که زیبایی او را می‌توان مشاهده کرد، و این همه دقت و توجه به دیدار او باعث شگفتی و حیرت شده است.
بیدل آن شعله‌کزو بزم چراغان‌گرم است
یک حقیقت به هزارآینه تابان شده است
هوش مصنوعی: بیدل اشاره دارد به اینکه آن شعله‌ای که در بزم و جشن می‌درخشد، نمادی از حقیقتی است که به هزاران شکل و ظاهر مختلف نمایان شده است. این شعله نه تنها گرما می‌بخشد، بلکه نشان‌دهنده‌ی واقعیتی عمیق و چندوجهی است که در تابش‌ها و انعکاس‌های مختلف قابل مشاهده است.

حاشیه ها

1396/07/19 14:10
عبدالرزاق اختری

وزن : فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ( رمل مثمن مخبون مجذوف )