غزل شمارهٔ ۵۷۹
بسکه حرف مدعا نازک رقم افتاده است
نامهام چون حیرت آیینه یکسر ساده است
طینت عاشق نگردد از ضعیفی پایمال
گر فتد بر خاک حرفی بر زبان افتاده است
نشئهای دارد دماغ بیقراریهای من
پیچ و تاب بیخودان هم رنگ موج باده است
گردباد شوقم و عمریست در دشت جنون
خیمهام چونچرخ بر سرگشتگیاستاده است
آهم و طرفی نمیبندم به الفتگاه دل
بیدماغیهای شوقم سر به صحرا داده است
زینت ظاهر غبار معنی اسرار ماست
شیشهٔ رنگین حجاب آب و رنگ باده است
در طلب بایدگذشت ازهرچه میآید به ییش
گر همه سرمنزل مقصود باشد جاده است
گربودتسلیم سرمشق جبینت چون غبار
دامن هرکسکه میآری بهکف سجاده است
وضع محویت تماشاخانهٔ نیرنگکیست
یک جهان آیینهام تا حیرتم رو داده است
برق جولان آه بیدل یاسپرورد است و بس
الحذر ای مدعی این دود آتشزاده است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسکه حرف مدعا نازک رقم افتاده است
نامهام چون حیرت آیینه یکسر ساده است
هوش مصنوعی: به قدری ادعای من به زیبایی و لطافت نوشته شده است که نامهام مانند حیرتانگیزترین آینه، کاملاً ساده و بیپرده به نظر میرسد.
طینت عاشق نگردد از ضعیفی پایمال
گر فتد بر خاک حرفی بر زبان افتاده است
هوش مصنوعی: عشق واقعی از ضعف و ناتوانی آسیب نمیبیند، حتی اگر بر زمین بیفتد، هنوز هم ارزش و اهمیت خود را حفظ میکند.
نشئهای دارد دماغ بیقراریهای من
پیچ و تاب بیخودان هم رنگ موج باده است
هوش مصنوعی: احساساتی که در من وجود دارد، نتیجهای از بیقراری و تنشهای درونیام است. این حالت روانی به مانند حرکات نرم و بیهدف امواج شراب میباشد.
گردباد شوقم و عمریست در دشت جنون
خیمهام چونچرخ بر سرگشتگیاستاده است
هوش مصنوعی: من همچون گردبادی هستم که با شور و شوق در دشت دیوانگی زندگی میکنم و خیمهام مانند چرخ از شدت گیجی و سرگشتگی به دور خود میچرخد.
آهم و طرفی نمیبندم به الفتگاه دل
بیدماغیهای شوقم سر به صحرا داده است
هوش مصنوعی: من از عشق و محبت چیزی نمیگویم، زیرا دل بیخود من به شوق و آرزوهایم جاهای دور میرود و در صحراهای بینهایت گم شده است.
زینت ظاهر غبار معنی اسرار ماست
شیشهٔ رنگین حجاب آب و رنگ باده است
هوش مصنوعی: ظاهر ما دچار غبارهایی است که نشاندهندهی عمق رازها و حقیقتهای درونی ماست. مانند شیشهای رنگی که آب و رنگ شراب را در خود محبوس کرده است.
در طلب بایدگذشت ازهرچه میآید به ییش
گر همه سرمنزل مقصود باشد جاده است
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و خواستههایمان، باید از تمام موانع و چیزهایی که در مسیرمان قرار میگیرند عبور کنیم. حتی اگر همه اینها به مقصد نهایی ما نگاه کنند، در واقع فقط قسمتهایی از جاده هستند.
گربودتسلیم سرمشق جبینت چون غبار
دامن هرکسکه میآری بهکف سجاده است
هوش مصنوعی: اگر تو تسلیم کسی هستی که پیشانیات را به او میسایید، مانند غباری هستی که بر دامن هر کسی که سجادهاش را به دست میگیرد، نشسته است.
وضع محویت تماشاخانهٔ نیرنگکیست
یک جهان آیینهام تا حیرتم رو داده است
هوش مصنوعی: وضعیتی که در آن قرار داری، مانند تماشاخانهای است پر از فریب و نیرنگ. من در این دنیا مانند یک آینه هستم که همه چیز را به وضوح نشان میدهد و حیرت من را بیشتر کرده است.
برق جولان آه بیدل یاسپرورد است و بس
الحذر ای مدعی این دود آتشزاده است
هوش مصنوعی: برق و درخششی که از آه و ناله بیدل برمیخیزد، تنها نشانهای از عمق دلتنگی و غصه اوست. باید مراقب باشی، ای مدعی، چرا که این دود بهوجود آمده از آتش، نماد خطر و آسیب است.
حاشیه ها
1396/07/12 00:10
عبدالرزاق اختری
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )