غزل شمارهٔ ۵۷
گذشتگان که هوس دیدهاند دنیا را
به پیش خود همه پس دیدهاند دنیا را
دوامکلفت دل آرزو نخواهی کرد
در آینه دو نفس دیدهاند دنیا را
چوصبح هیچکس اینجا بقا نمیخواهد
هزار بار ز بس دیدهاند دنیا را
دل دو نیم چوگندم نمودهاند انبار
اگر به قدر عدس دیدهاند دنیا را
به احتیاط قدم زنکه عافیتطلبان
سگ گسسته مرس دیدهاند دنیا را
مقیدان به چه نازند ازین تماشاگاه
به چشم باز قفس دیدهانددنیا را
دمی به حکم هوس چشم آب باید داد
که دود آتش خس دیدهاند دنیا را
بهقدر جاه و حشم انفعال در جوش است
هما کجاست مگس دیدهاند دنیا را
چهآگهی وچهغفلت چهزندگیوچهمرگ
قیامت همهکس دیدهاند دنیا را
وداع قافلهٔ اعتبارکن بیدل
همین صدای جرس دیدهاند دنیا را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۷ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/03/21 14:06
رهگذر
بسیار تاثیرگذار