غزل شمارهٔ ۵۲
نشاند بر مژه اشک ز هم گسستهٔ ما را
تحیر که به این رنگ بست دستهٔ ما را؟
هزار آبله دادیم عرض لیک چه حاصل
فلک فکند به پا کار دست بستهٔ ما را
کسی به ضبط نفس چون سحر چه سحر فروشد
رها کنید غبار عنانگسستهٔ ما را
به سیر باغ مرو چون نماند فصل جوانی
چمن چه دسته کند رنگهای جستهٔ مارا
زبان بهکام خموش است از شکایت یاران
به پیش کس مگشایید زخم بستهٔ ما را
هجوم ناله نشسته است در غبار ضعیفی
برآورند ز بالین پر شکستهٔ ما را
سراغ نقش قدم بیدل از هوا نکند کس
ز خاک جو سر در زیر پا نشستهٔ ما را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نشاند بر مژه اشک ز هم گسستهٔ ما را
تحیر که به این رنگ بست دستهٔ ما را؟
هوش مصنوعی: عشق و جدایی باعث شده که اشکها روی مژههای او بنشیند و این باعث تعجب است که چگونه چنین احساسی توانسته بر دل ما تأثیر بگذارد و ما را به سمت خود بکشاند.
هزار آبله دادیم عرض لیک چه حاصل
فلک فکند به پا کار دست بستهٔ ما را
هوش مصنوعی: ما هزاران درد و رنج را تجربه کرده ایم، اما چه فایده دارد؟ جهان به سختی کارهایی را که ما انجام دادهایم، دستکم گرفته و بر پا میدارد.
کسی به ضبط نفس چون سحر چه سحر فروشد
رها کنید غبار عنانگسستهٔ ما را
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند مثل سحر کنترل نفس و آرامش را به دست آورد. بهتر است که بار زندگی و مشکلات را از دوش ما بردارید و اجازه دهید آزاد و رها باشیم.
به سیر باغ مرو چون نماند فصل جوانی
چمن چه دسته کند رنگهای جستهٔ مارا
هوش مصنوعی: برو و به باغ نگاه کن؛ وقتی فصل جوانی و شادابی چمن به پایان رسیده، رنگهای زیبا و درخشان ما چه عشق و شوقی را میآفرینند.
زبان بهکام خموش است از شکایت یاران
به پیش کس مگشایید زخم بستهٔ ما را
هوش مصنوعی: زبان را بسته نگه دارید و از شکایت دوستان خود به کسی چیزی نگوید، زیرا زخمهای ما هنوز تر و درماننشدهاند.
هجوم ناله نشسته است در غبار ضعیفی
برآورند ز بالین پر شکستهٔ ما را
هوش مصنوعی: نالهها به آرامی در میان غبار جمع شدهاند و از کنار ما که در حال استراحت با قلبی شکسته هستیم، بالا میآیند.
سراغ نقش قدم بیدل از هوا نکند کس
ز خاک جو سر در زیر پا نشستهٔ ما را
هوش مصنوعی: کسی از حال و روز بیدل در جستوجو نیست و هیچکس به یاد ما نمیآید. در حالی که ما در زیر پاهایمان به خاک نشستهایم و منتظر نشانهای هستیم.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/10/02 10:01
سید مجتبی فتاحی
در مصرع دوم بیت اول ( تحیری) درست است....
1399/06/09 10:09
زهرا صفاریان
غلط خیلی زیاد داره این شعر