گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۳

حذر ز راه محبت که پر خطرناک است
تو مشت خار ضعیفی و شعله بی‌باک است
توان به بی‌کسی ایمن شد از مضرت دهر
سموم حادثه را بخت تیره تریاک است
به اختیار نرفتیم هرکجا رفتیم
غبار ما و نفس‌، حکم صید و فتراک است
ز بس زمانه هجوم کساد بازاری‌ست
چو اشک گوهر ما وقف دامن خاک است
چگونه کم شود از ما ملامت زاهد
که صد زبان درازش به چوب مسواک است
ازین محیط که در بی‌نمی‌ست توفانش
کسی که آب رخی برد گوهرش پاک است
غبار حادثه حصنی است ناتوانان را
کمند موج خطر ناخدای خاشاک است
ز خویش رفتن ما رهبری نمی‌خواهد
دلیل قافلهٔ صبح سینهٔ چاک است
نیامده‌ست شرابی به عرض شوخی رنگ
جهان هنوز سیه‌مست سایهٔ تاک است
چه وانمایمت از چشم‌بند عالم وهم
که خودنمایی آیینه در دل خاک است
زمانه کج‌منشان را به برکشد بیدل
کسی که راست بود خار چشم افلاک است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حذر ز راه محبت که پر خطرناک است
تو مشت خار ضعیفی و شعله بی‌باک است
هوش مصنوعی: دوست داشتن می‌تواند بسیار دشوار و پرخطر باشد. تو موجودی ضعیفی هستی که مانند یک مشت خار احساساتی آسیب‌پذیر داری و عشق می‌تواند همچون شعله‌ای بی‌پروا و سوزان باشد.
توان به بی‌کسی ایمن شد از مضرت دهر
سموم حادثه را بخت تیره تریاک است
هوش مصنوعی: اگر آدمی به تنهایی و بی‌کسی پناه ببرد، می‌تواند از خطرات و مصائب زمانه در امان بماند. برخی حوادث ناخوشایند مانند سم‌هایی هستند که باید با آن‌ها مبارزه کرد و در این میان، بخت تلخ مانند تریاکی است که اثرات منفی دارد.
به اختیار نرفتیم هرکجا رفتیم
غبار ما و نفس‌، حکم صید و فتراک است
هوش مصنوعی: ما در جایی که رفتیم، به انتخاب خودمان نبود. غبار وجود ما و نفس‌ِ ما مانند دام و تله‌ای است که ما را به سمت خود می‌کشاند.
ز بس زمانه هجوم کساد بازاری‌ست
چو اشک گوهر ما وقف دامن خاک است
هوش مصنوعی: به دلیل مشکلات اقتصادی و رکود بازار، جز اشک و اندوه، چیزی از ما باقی نمانده است و این افسانه‌ای از ارزش و زیبایی ما به دامن خاک سپرده شده است.
چگونه کم شود از ما ملامت زاهد
که صد زبان درازش به چوب مسواک است
هوش مصنوعی: چطور ممکن است از ما سرزنش زاهد کاسته شود در حالی که او به اندازه‌ای انتقاد می‌کند که حتی چوب مسواکش هم زبانی دراز دارد؟
ازین محیط که در بی‌نمی‌ست توفانش
کسی که آب رخی برد گوهرش پاک است
هوش مصنوعی: در این دنیا که دور و برش پر است از آشفتگی و بی‌نظمی، اگر کسی بتواند در میان این سختی‌ها و توفان‌ها به آرامش و زیبایی دست یابد، نشان‌دهنده این است که ذات او خالص و پاک است.
غبار حادثه حصنی است ناتوانان را
کمند موج خطر ناخدای خاشاک است
هوش مصنوعی: غبار حادثه مانعی است برای ناتوانان و خطرات مانند طوفان، بر زندگی افرادی که در شرایط ضعیف و آسیب‌پذیر قرار دارند، تسلط دارد.
ز خویش رفتن ما رهبری نمی‌خواهد
دلیل قافلهٔ صبح سینهٔ چاک است
هوش مصنوعی: برای اینکه خود را از قید و بندهای دنیوی رها کنیم و به سمت حقیقت برویم، نیازی به راهنما و رهبر نداریم؛ چرا که وجود و عشق عمیق در دل ما، خود دلیلی بر حرکت به سوی صبح و روشنی است.
نیامده‌ست شرابی به عرض شوخی رنگ
جهان هنوز سیه‌مست سایهٔ تاک است
هوش مصنوعی: تا به حال هیچ شرابی نیامده که رنگ جهان را روشن کند، هنوز هم دنیا در حالتی تاریک و غمگین است، مانند سایه‌ای که بر روی تاک‌ها افتاده است.
چه وانمایمت از چشم‌بند عالم وهم
که خودنمایی آیینه در دل خاک است
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من نمی‌توانم تو را از محدودیت‌های ناشی از تصورات و خیالات دنیای مادی بگذرانی. چون در واقعیت، جلوه‌گری آینه‌ای در دل زمین است و حقیقت فراتر از آنچه ما می‌بینیم، وجود دارد.
زمانه کج‌منشان را به برکشد بیدل
کسی که راست بود خار چشم افلاک است
هوش مصنوعی: زمانه افرادی که دچار انحراف و کج‌رفتاری هستند را در آغوش می‌گیرد، اما کسی که راست‌گو و درستکار باشد، مانند خاری در چشم جهان است و از نظر دیگران ناپسند به شمار می‌آید.

حاشیه ها

1400/12/24 19:02
قطره بقایی

برادر افاعیل وزن را اشتباه نوشتی

وزن چنین است(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن)

نمیدانم خود غزل چه مشکلات دیگری دارد که بعدا،،،،؟

1402/04/08 22:07
قطره بقایی

وزن این غزل را غلط درج کرده اید ، وزن اصلی اینست
(مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن)

اگر توانستم تصحیح می نمایم. 
تشکر