گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۰

خنده تنها نه همین برگل و سوسن تیغ است
صبح را هم نفس ازسینه‌کشیدن تیغ است
غنچه‌ای نیست‌که زخمی زتبسم نخورد
باخبر باش که انداز شکفتن تیغ است
در شب عیش دلیرانه مکش سر چون شمع
کاین سپررا ز سحر درته دامن تیغ است
مصرع تازه‌که از بحر خیالم موجی‌ست
د‌وست را آب‌حیات است وبه دشمن تیغ است
بی‌قدت سرو خدنگی‌ست به پهلوی چمن
به‌خطت سبزه همان برسرگلشن تیغ است
چون‌گل شمع به هر اشک سری باخته‌ایم
گریه هم بی‌تو برای سوخته خرمن تیغ است
تا به‌کی در غم تدبیر سلامت مردن
بیش از زخم همان زحمت جوشن تیغ است
چون سحر قطع تعلق زجهان آنهمه نیست
رنگ چینی‌که شکستیم به دامن تیغ است
مثل ما و فنا موج و حبابست اینجا
سر زتن نیست‌کسی راکه به‌گردن تیغ است
قاتل و ساز مروت نپسندی بیدل
مد احسان نفس‌، در نظر من تیغ است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خنده تنها نه همین برگل و سوسن تیغ است
صبح را هم نفس ازسینه‌کشیدن تیغ است
هوش مصنوعی: خنده فقط مختص گل و سوسن نیست، بلکه صبح هم به مانند تیغی خود را نشان می‌دهد و نفس کشیدن می‌تواند نشانه‌ای از تیزی باشد.
غنچه‌ای نیست‌که زخمی زتبسم نخورد
باخبر باش که انداز شکفتن تیغ است
هوش مصنوعی: هیچ گل جوانی نیست که از لبخند لطیف جریحه‌دار نشود. پس مراقب باش که گاهی شادابی و گشایش ممکن است به درد و زخم منجر شود.
در شب عیش دلیرانه مکش سر چون شمع
کاین سپررا ز سحر درته دامن تیغ است
هوش مصنوعی: در شب خوشی و شادی، چهره‌ات را مانند شمع پنهان نکن، زیرا سلاحی که می‌تواند از خطر محافظتت کند، در دامن شب نهفته است.
مصرع تازه‌که از بحر خیالم موجی‌ست
د‌وست را آب‌حیات است وبه دشمن تیغ است
هوش مصنوعی: اندیشه‌ای نو از دل تخیلم برخاسته که برای دوستان همچون آب حیات است و برای دشمنان به منزله شمشیری تیز.
بی‌قدت سرو خدنگی‌ست به پهلوی چمن
به‌خطت سبزه همان برسرگلشن تیغ است
هوش مصنوعی: قد بلندی که مانند سرو است، به زیبایی در کنار چمن ایستاده و خطی از سبزه در کنارش دیده می‌شود. این سبزه در واقع چون تیغی در بالای گل‌های باغ به نظر می‌رسد.
چون‌گل شمع به هر اشک سری باخته‌ایم
گریه هم بی‌تو برای سوخته خرمن تیغ است
هوش مصنوعی: ما مانند گلی هستیم که با اشک‌های خود به هر چیزی از دست داده‌ایم. بی‌تویی حتی گریه کردن هم برای ما بی‌فایده است و مانند سوختن در آتش تیغ‌های تیز است.
تا به‌کی در غم تدبیر سلامت مردن
بیش از زخم همان زحمت جوشن تیغ است
هوش مصنوعی: تا کی باید دربارهٔ تدبیر سلامت و جلوگیری از مرگ در غم و اندوه زندگی کرد؟ در واقع، این درد و رنج از تلاش برای حفظ جان، به اندازهٔ زخم‌هایی که از تیغ شمشیر می‌خوریم، سخت و عذاب‌آور است.
چون سحر قطع تعلق زجهان آنهمه نیست
رنگ چینی‌که شکستیم به دامن تیغ است
هوش مصنوعی: وقتی صبح می‌شود و وابستگی‌هایمان به دنیا قطع می‌گردد، دیگر هیچ چیزی همانند رنگین‌کمانی که بر دامن تیغ افتاده باشد، وجود ندارد.
مثل ما و فنا موج و حبابست اینجا
سر زتن نیست‌کسی راکه به‌گردن تیغ است
هوش مصنوعی: اینجا همه چیز زودگذر و ناپایدار است، مانند امواج و حباب‌هایی که لحظاتی ساخته می‌شوند و بعد از بین می‌روند. در این دنیا، هیچ‌کس از سرنوشت خودش در امان نیست و همۀ ما تحت تأثیر قضا و قدر قرار داریم.
قاتل و ساز مروت نپسندی بیدل
مد احسان نفس‌، در نظر من تیغ است
هوش مصنوعی: به نظر من، کسی که با فریب و نیرنگ به دیگران کمک می‌کند و در واقع پشتکار و مروت ندارد، حتی اگر به طرز ظاهری احسان کند، مثل یک تیغ خطرناک است. من این رفتار را نمی‌پسندم.

حاشیه ها

1391/07/26 08:09
عبدالجلیل لعلی

کدام غلطی املائی وانشائی درمتن شعروجودندارد ، اما قابل یاد آوری است که اشعارحضرت بیدل علیه الرحمه ازتوان تحلیل وتجزیه بنده وشاید ازبسیاری هموطنان ماکه شعرخوان است بلند است . نمیدانم که چاره چیست ؟

1392/03/23 10:05
عبدالوحید سلیم

فکر میکنم این مصراع: (گریه هم بی‌تو برای سوخته خرمن تیغ است) باید چنین باشد: (گریه هم بی‌تو به این سوخته خرمن تیغ است).

1396/03/10 22:06

سلام
وزن شعر اشتباه نوشته شدن
وزن اصلی: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
که می شود: بحر رمل مثمن مخبون محذوف
و در تایپ یکی از مصراع ها به گمانم اشتباهی رخ داده است :
گریه هم بی تو بر این سوخته خرمن تیغ است
به جای "بر این" ؛ به اشتباه "برای" تایپ شده است
و تقطیع صحیح آن به این شکل است:
گر ی هم بی = فاعلاتن
ت ب ری(ن) سو = فعلاتن
خ ت خر من = فعلاتن
تی غٓس(ت) = فعلن
موفق باشید