گنجور

غزل شمارهٔ ۴۹۶

بسکه امشب بی‌توام سامان اعضا آتش است
گر همه اشکی فشانم تا ثریا آتش است
شوخی آهم به دل سرمایهٔ آرام نیست
سوختن صهباست بزمی راکه مینا آتش است
همچو خورشید از فریب اعتبارما مپرس
چشمهٔ ما را اگر آبی‌ست پیدا آتش است
بی‌تو چون شمعی‌که افروزند بر لوح مزار
خاک بر سرکرده‌ایم و بر سر ما آتش است
جوهر علوی‌ست از هر جزوسفلی موج زن
سنگ هم با آن زمینگیری سراپا آتش است
شاخ ازگلبن جدا، مصروف‌گلخن می‌شود
زندگی با دوستان‌عیش است‌و تنهاآتش است
روسیاهی ماند هرجا رفت رنگ اعتبار
درحقیقت حاصل این آبروها آتش است
با دو عالم آرزو نتوان حریف وصل شد
ما به‌جایی خار وخس‌بردیم‌کانجا آتش است
نیست سامان دماغ هیچکس جز سوختن
ما همه سرگرم سوداییم و سودا آتش است
نشئهٔ صهبا نمی‌ارزد به تشویش خمار
درگذر امروز از آبی که فردا آتش است
گریه‌گر شد بی‌اثر از نالهٔ ما کن حذر
آب ما خون‌گشت اما آتش ما آتش است
نیست جز رقص سپند آیینه‌دار وجد خلق
لیک بیدل‌کیست تا فهمدکه‌دنیا آتش است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسکه امشب بی‌توام سامان اعضا آتش است
گر همه اشکی فشانم تا ثریا آتش است
هوش مصنوعی: امشب به خاطر نبودن تو، همه چیز در من در آتش است. حتی اگر من تا آسمان اشک بریزم، باز هم آتش وجودم فروکش نخواهد کرد.
شوخی آهم به دل سرمایهٔ آرام نیست
سوختن صهباست بزمی راکه مینا آتش است
هوش مصنوعی: خنده‌ام از دل غمگینم برنمی‌آید، زیرا سوزش و درد ناشی از نوشیدن شراب، نرمی و لطافت مینا را نیز به آتش می‌کشد.
همچو خورشید از فریب اعتبارما مپرس
چشمهٔ ما را اگر آبی‌ست پیدا آتش است
هوش مصنوعی: از ما دربارهٔ اعتبار و فریب نپرس، چرا که مانند خورشید هستیم. اگر به ظاهر آبی وجود دارد، در واقع آتش نهفته است.
بی‌تو چون شمعی‌که افروزند بر لوح مزار
خاک بر سرکرده‌ایم و بر سر ما آتش است
هوش مصنوعی: بی‌تو همانند شمعی هستم که بر روی سنگ مزار روشن شده است. وجود تو مانند خاک بر سر من است و در درونم آتش وجود دارد.
جوهر علوی‌ست از هر جزوسفلی موج زن
سنگ هم با آن زمینگیری سراپا آتش است
هوش مصنوعی: جوهر واقعی و باارزش از نسل علی است و هر چیزی که از نسل پایین‌تر باشد، در مقایسه با آن، دارای نقص و کمبود است. حتی سنگ‌ها نیز در برابر این جوهر، در حالت سوزان و آتشین قرار دارند.
شاخ ازگلبن جدا، مصروف‌گلخن می‌شود
زندگی با دوستان‌عیش است‌و تنهاآتش است
هوش مصنوعی: زندگی در کنار دوستان شیرین و خوشایند است، اما وقتی تنهایی پیش می‌آید، مانند آتش سوزان و دردناک می‌شود. افراد ممکن است از محیط زیبای خود دور شوند و به دنیای غم و تنهایی پناه برند.
روسیاهی ماند هرجا رفت رنگ اعتبار
درحقیقت حاصل این آبروها آتش است
هوش مصنوعی: هر جا که انسان به اعتبار و آبرو رسیده باشد، در واقع آن اعتبار چون آتش است و فقط در هنگام گرفتار شدن در مشکلات، چهره حقیقی نمایان می‌شود. در نهایت، اگر کسی در زندگی کلاه‌برداری کرده باشد، لکه ننگی بر چهره‌اش باقی می‌ماند.
با دو عالم آرزو نتوان حریف وصل شد
ما به‌جایی خار وخس‌بردیم‌کانجا آتش است
هوش مصنوعی: در این دنیا و آن دنیا، هر آرزوی ما نمی‌تواند به وصال محبوب بینجامد. ما به مکانی رسیدیم که در آنجا وجود ما فقط دچار ضیق و تنگنای زندگی شده و آتش کینه و دشواری برپا است.
نیست سامان دماغ هیچکس جز سوختن
ما همه سرگرم سوداییم و سودا آتش است
هوش مصنوعی: هیچ کس در زندگی‌اش به آرامش و نظم نمی‌رسد جز با تجربه‌ کردن سختی‌ها و دردها. همه ما درگیر خواسته‌ها و آرزوهایی هستیم که خودشان مانند آتش ما را می‌سوزانند.
نشئهٔ صهبا نمی‌ارزد به تشویش خمار
درگذر امروز از آبی که فردا آتش است
هوش مصنوعی: خوشی و سرخوشی زودگذر ارزش نگرانی و افسوس برای حالتی ناخوشایند را ندارد، زیرا امروز باید از لذت‌های گذرا بهره‌برد و نباید به فکر عواقب ناگواری که ممکن است فردا پیش بیاید، بود.
گریه‌گر شد بی‌اثر از نالهٔ ما کن حذر
آب ما خون‌گشت اما آتش ما آتش است
هوش مصنوعی: اگر گریه‌کننده از ناله‌های ما بی‌تأثیر شد، باید احتیاط کند. آب ما تبدیل به خون شده است، اما آتش ما همچنان آتش است.
نیست جز رقص سپند آیینه‌دار وجد خلق
لیک بیدل‌کیست تا فهمدکه‌دنیا آتش است
هوش مصنوعی: تنها چیزی که وجود دارد رقص شوق و شادی مردم است که مانند آینه‌ای شفاف است. اما چه کسی است که بتواند بفهمد که دنیا در واقع آتش است و پر از چالش‌ها و سختی‌ها؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۹۶ به خوانش طاهره خان پور

حاشیه ها

1395/09/10 16:12
عبدالرزاق اختری

به نظر من وزن غزل شماره 496 ، فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف ) است . با درود !
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1395/09/10 17:12
عبدالرزاق اختری

تصحیح نام بنده !

1399/10/24 07:12
زنگی

مصرع اول بیت دهم اصلاح شود.
نشئهٔ صهبا نمی‌ارزد به تش‌بش خمار
تشویش درست است.