گنجور

غزل شمارهٔ ۴۷۹

ز دهر نقد تو جز پیچ وتاب دشوار است
خیال‌،‌گو مژه بربند، خواب دشوار است
دل گداخته دعوتسرای جلوهٔ اوست
فروغ مهر نیفتد در آب‌، دشوار است
مگر به قدر شکستن توان به خود بالید
وگرنه وسعت ظرف حباب دشوار است
ز اهل حال مجویید غیر ضبط نفس
که لاف دانش و فهم ازکتاب دشوار است
ز حیرت آینهٔ ما به هم نزد مژه‌ ای
به‌ خانه‌ای‌ که ‌پر آب‌ است خواب دشوار است
کسی برآینهٔ مهر، زنگ سایه نبست
به عالمی‌که تو باشی‌، نقاب دشوار است
سراغ جلوهٔ یار است هر کجا رنگی‌ست
دربن بهار، گل انتخاب دشوار است
ز دستگاه دل است اینقدر غرور نفس
وقار و قدر هوا، بی‌حباب‌، دشوار است
همه به وهم فرو رفته‌اند و آبی نیست
مگو که غوطه زدن در سراب دشوار است
ز انفعال سرشتند نقش ما بیدل
تری برون رود از طبع آب دشوار است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز دهر نقد تو جز پیچ وتاب دشوار است
خیال‌،‌گو مژه بربند، خواب دشوار است
هوش مصنوعی: از زمانه، تنها سختی و پیچیدگی به یادگار مانده است؛ بهتر است چشمانت را ببندی و به خواب بروی، چون خواب هم این روزها دشوار شده است.
دل گداخته دعوتسرای جلوهٔ اوست
فروغ مهر نیفتد در آب‌، دشوار است
هوش مصنوعی: دل شوق و اشتیاق به جمال او دارد و مثل آتش در حال ذوب شدن است. روشنایی عشق او همچون خورشید در آب نمی‌افتد و به همین خاطر درک آن دشوار است.
مگر به قدر شکستن توان به خود بالید
وگرنه وسعت ظرف حباب دشوار است
هوش مصنوعی: تنها به اندازه‌ای که توانایی داریم باید به خود ببالیم وگرنه مانند حباب، گنجایش ما برای بزرگ شدن محدود است.
ز اهل حال مجویید غیر ضبط نفس
که لاف دانش و فهم ازکتاب دشوار است
هوش مصنوعی: به دنبال کسی غیر از خودتان و قدرت کنترل نفس نباشید، چرا که ادعای دانش و فهمی که فقط از کتاب‌ها به دست آمده است، کار سختی است.
ز حیرت آینهٔ ما به هم نزد مژه‌ ای
به‌ خانه‌ای‌ که ‌پر آب‌ است خواب دشوار است
هوش مصنوعی: به دلیل حیرت و شگفتی، آینه‌ی ما به هم نزدیک شده است. در خانه‌ای که پر از آب است، خوابیدن دشوار به نظر می‌رسد.
کسی برآینهٔ مهر، زنگ سایه نبست
به عالمی‌که تو باشی‌، نقاب دشوار است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بر روی آینه عشق، اثر بدی بگذارد؛ زیرا در جهانی که تو در آن هستی، پنهان شدن در برابر عشق کار دشواری است.
سراغ جلوهٔ یار است هر کجا رنگی‌ست
دربن بهار، گل انتخاب دشوار است
هوش مصنوعی: هر کجا که جلوه و زیبایی وجود دارد، به یاد یار و عشق است. در بهار، انتخاب گل‌ها به خاطر زیبایی آن‌ها کار دشواری است.
ز دستگاه دل است اینقدر غرور نفس
وقار و قدر هوا، بی‌حباب‌، دشوار است
هوش مصنوعی: این ابراز می‌کند که غرور نفس و اهمیت خود به اندازه‌ای از دل نشأت می‌گیرد که بدون فریب و ظاهری، دستیابی به آن دشوار است. از این رو، حقیقت و آرامش واقعی به سادگی بدست نمی‌آید.
همه به وهم فرو رفته‌اند و آبی نیست
مگو که غوطه زدن در سراب دشوار است
هوش مصنوعی: همه در توهم و خیال غرق شده‌اند و خبری از حقیقت نیست. نگو که در یک سراب غوطه‌ور شدن سخت است، زیرا در واقعیت هیچ آبی وجود ندارد.
ز انفعال سرشتند نقش ما بیدل
تری برون رود از طبع آب دشوار است
هوش مصنوعی: ما به خاطر سرشت خود، تحت تاثیر شرایط و احساسات قرار گرفته‌ایم، اما نشان دادن احساس عدم وابستگی یا بیدل بودن، کار ساده‌ای نیست و به راحتی از دل و طبیعت ما خارج نمی‌شود.