اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
او سپهر و منکف خاک اوکجا و منکجا
داغم از سودای خام غفلت و وهم رسا
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تفاوت جایی که خدا (سپهر) و انسان (کف خاک) قرار دارند اشاره میکند. او از احساساتش میگوید و اینکه چگونه آرزوها و خیالات نادرست او را دچار درد و رنج کردهاند. در واقع، این گفته نشان میدهد که انسانها چقدر از حقیقت دور هستند و چقدر میتوانند تحت تأثیر اوهام و خیالهای خام قرار بگیرند.
عجز راگر در جناب بینیازیها رهیست
اینقدرها بسکه تاکویت رسد فریاد ما
هوش مصنوعی: اگر در برابر بینیازی، ناتوانیام را راهی باشد، همین اندازه کافی است که صدای ما به تو برسد، ای کوی عشق.
نیست برق جانگدازی چون تغافلهای ناز
بیش از این آتش مزن در خانهٔ آیینهها
هوش مصنوعی: هیچ چیزی به اندازهٔ بیتوجهیهای دلربا روح را نمیآزارد، بیشتر از این در دل آیینهها آتش نسوزان.
هرکه را الفت شهید چشم مخمورتکند
نشئه انگیزد زخاکشگرد تا روز جزا
هوش مصنوعی: هر کسی که عشقش به تو چشمش را خمار کند، به وسیله بادهاش مست میشود و از خاک او، تا روز قیامت به زندگی ادامه میدهد.
از نمود خاکسار عشق نتوان داد عرض
رنگ تمثالی مگر آیینهگردد توتیا
هوش مصنوعی: از عشق نمیتوان به سادگی چیزهایی را نشان داد که شبیه به ما باشند، مگر اینکه بصیرت ما مانند آینهای باشد که تصویر را به وضوح منعکس کند.
نیست در بنیاد آتش خانهٔ نیرنگ دهر
آنقدر خاکستری کایینهی گیرد جلا
هوش مصنوعی: در آغاز، آتش ویرانی و فریبندگی دنیا نمیتواند آنقدر خاکستری و کمرنگ باشد که نوری از آن گرفته نشود.
زندگیمحملکش وهم دوعالم آرزوست
میتپد در هر نفس صدکاروان بانگ درا
هوش مصنوعی: زندگی مانند وسیلهای است که ما را به دو دنیای مختلف، یعنی واقعیت و آرزوها، میکشاند. در هر نفس که میکشیم، صدها آرزو و خواسته مانند کاروانی در حال حرکت است و صدای آنها به گوش میرسد.
آرزو خونگشتهٔ نیرنگ وضع نازکیست
غمزه درد دور باش و جلوه میگوید بیا
هوش مصنوعی: آرزوهای سرخ شده به خاطر فریب و نیرنگ، حالتی حساس و شکننده دارند. این درد و اندوه را دور کن و زیبایی که مینگرد، میگوید بیایید نزدیکتر.
هرچهمیبینم تپشآمادهٔ صد جستجوست
زین بیابان نقش پا هم نیست بیآوازپا
هوش مصنوعی: هر چه نگاه میکنم، حس میکنم که زندگی پر از تلاش و جستجو است، اما در این دشت هیچ نشانهای از گذشتگان یا آثار دیگری وجود ندارد. در واقع، همه چیز بیصدا و بیخبر است.
قامت او هرکجا سرکوب رعنایان شود
سرو راخجلت مگر درسایهاش داردبه پا
هوش مصنوعی: هر جا که زیباییها و رعنایان تحت فشار و سرکوب قرار بگیرند، قامت او مانند سرو است که فقط در سایهاش شرمنده و خجالتزده میشود.
هرنفس صد رنگ میگیرد عنان جلوهاش
تاکند شوخی عرق آیینه میریزد حیا
هوش مصنوعی: هر لحظه، جلوهای جدید و زیبا به خود میگیرد و خود را در آینه به نمایش میگذارد، به گونهای که حتی عرق حیا نیز از آن میچکد.
بال وپر برهم زدن بیدلکفافسوس بود
خاک نومیدی به فرق سعیهای نارسا
هوش مصنوعی: پرواز کردن و بال و پر بودن، در زندگی بیفایده است وقتی که حس ناامیدی بر سر تلاشهای ناکافی سنگینی میکند.
حاشیه ها
1391/01/12 03:04
احمد مبارک
در مطلع غزل مصراع های بیت عوض شده اند.
درست:
داغم از سودای خام غفلت و وهم رسا
او سپهر و من کف خاک او کجا و من کجا
نادرست:
او سپهر و من کف خاک او کجا و من کجا
داغم از سودای خام غفلت و وهم رسا
دیوان بیدل ، غزلیات ، با ویرایش دکتر محمد سرور مولایی غزل 165
1393/02/23 18:04
علی کریمی
نیست در بنیاد آتش خانهٔ نیرنگ دهر
آنقدر خاکستری کایینهای گیرد جلا
1393/02/03 19:05
جمقباد شعله
در مصرع دوه بیت هشتم اینگونه اگرباشد قرین به درستی است:
غمزه گوید دور باش و جلوه می گوید بیا
با احترام
1397/08/04 01:11
امیرشریعتی
درود خدمت اهالی محترم گنجور
چون این سایت وزین و گرانقد، مرجع بسیاری از دوست داران و طالبان زبان و ادب پارسی می باشد، انتظار می رود که در حروف چینی و نگارش اشعار و مطالب دیگر، دقت بیشتری اعمال گردد، تا بتوان به این مطالب و اشعار، با خیال آسوده تری استناد نمود...
با سپاس بی کران
1397/08/13 14:11
safarisli
احسنت آقای کریمی
1398/09/28 19:11
علی هاشمی
آرزو خونگشتهٔ نیرنگ وضع نازکیست
غمزه گوید دور باش و جلوه میگوید بیا
1402/03/20 03:06
فاطمه یاوری
بیش از این آتش مزن در خانه ی آیینه ها....
1402/03/20 03:06
فاطمه یاوری
نیست در بنیاد آتش خانهٔ نیرنگ دهر
آنقدر خاکستر کایینهای گیرد جلا...