گنجور

غزل شمارهٔ ۳۷

کسی چه شکرکند دولت تمنا را
به عالمی‌که تویی ناله می‌کشد ما را
ندرد انجمن یأس ما شراب دگر
هم از شکست مگرپرکنیم مینا را
به عالمی‌که حلاوت نشانهٔ ننگ است
دو نیم چون نشود دل ز غصه خرما را
هنوز ارهٔ دندان موج در نظر است
گوهر به دامن راحت چسان‌کشد پا را
درشت‌خو چه خیال است نرم‌گو باشد؟
شرارخیزی محض است طبع خارا را
سلامت آینهٔ اعتبار امکان نیست
شکسته‌اند به صد موج رنگ دریا را
صفای دل به‌کدورت مده ز فکر دویی
که عکس‌، تنگ برآیینه کند جا را
برون لفظ محال است جلوهٔ معنی
همان زکسوت‌اسما طلب مسما را
رسیده‌ایم ز اسما به فهم معنی خویش
گرفته‌ایم ز عنقا سراغ عنقا را
هزار معنی پیچیده در تغافل تست
به ابروی تو چه نسبت‌زبان‌گویا را
سبکروان به هوایت چنان ز خود رفتند
که چون نفس نرساندند برزمین پا را
همیشه تشنه لب خون ما بود بیدل‌
چوشیشه هرکه به دست آورد دل ما را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/08/31 10:10
محمود خیبری

بیت دوم مصرع اول
ندرد
که باید باشد ندارد

1396/02/08 12:05
بشیر رحیمی

لطفا این ابیات را تصحیح کنید:
بیت دوم/ مصراع اول، ندرد به ندارد اصلاح شود.
ندارد انجمن یأس ما شراب دگر
همان طور که آقای خیبری اشاره کرده‌اند.
بیت چهارم/ مصراع دوم، گوهر به گهر اصلاح شود.
گهر به دامن راحت، چسان کشد پا را
بیت هفتم/ مصراع دوم، کند را به می‌کند اصلاح کنید.
که عکس، تنگ بر آیینه می‌کند جا را
بیت دهم/ مصراع اول، تست را به توست عوض کنید.
هزار معنی پیچیده در تغافل توست