گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳۲

حرص فرصت انتظار و دوررنگ است آسیا
دل ز نوبت جمع‌کن پر بی‌درنگ است آسیا
سعی روزی با بلای بی‌امان جوشیدن است
بیشتر درگردش از باد تفنگ است آسیا
یک ندامت کار چندین دانهٔ دل می‌کند
گرتوانی دست برهم سود ننگ است آسیا
از من و ما هرچه اندوزی‌گداز نیستی‌ست
عاشق این خرمن آتش به چنگ است آسیا
سنگ هم آیینهٔ تحقیق صیقل می‌زند
عمرها شد درتلاش رفع زنگ است آسیا
تا قیامت‌گردش افلاک درکار است و بس
کس نفهمید اینکه می‌گردد چه‌رنگ است آسیا
تا نفس باقی‌ست‌گرد رزق می‌گردیده باش
آب چون واماند از رفتار لنگ است آسیا
زیرگردون ناامید امن تا کی زیستن
دانه‌ها زینجا برون آیید تنگ است آسیا
آسمان هم ناکجا در فکر مردم تک زند
بسکه روزی‌خوار بسیارست دنگ‌است آسیا
نی زمینت عافیتگاه است و نی چرخ بلند
تاچه‌خواهی طرف‌بست آخر دو سنگ‌است آسیا
بیدل ازگردون سلامت چشم نتوان داشتن
الوداع دانه گوکام نهنگ است آسیا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حرص فرصت انتظار و دوررنگ است آسیا
دل ز نوبت جمع‌کن پر بی‌درنگ است آسیا
هوش مصنوعی: بیت به این معناست که انسان به دل‌نگرانی و آرزوهای خود در زندگی دقت می‌کند، اما گاهی اوقات این آرزوها همچون رنگی دور از دسترس به نظر می‌رسند. همچنین به این نکته اشاره می‌کند که دنیا و زمان به سرعت در حال چرخش هستند و بهتر است انسان از فرصت‌ها بهره‌برداری کند و بی‌درنگ به دنبال جمع‌آوری موفقیت‌ها و آرزوهای خود برود.
سعی روزی با بلای بی‌امان جوشیدن است
بیشتر درگردش از باد تفنگ است آسیا
هوش مصنوعی: در تلاش روزانه، مصیبت‌های مداوم مانند جوشیدن آب است که بیشتر از چرخش آسیاب تحت تأثیر باد تفنگ قرار دارد.
یک ندامت کار چندین دانهٔ دل می‌کند
گرتوانی دست برهم سود ننگ است آسیا
هوش مصنوعی: اگر یکبار از کار اشتباهی پشیمان شوی، می‌تواند دل‌های زیادی را تحت تأثیر قرار دهد. اگر بخواهی فقط به خاطر سودی کوچک، آبرو و حیثیت خود را به خطر بیندازی، این کار مانند غلتیدن در آسیاست که به نتیجه‌ای جز ننگ و ذلت نمی‌رسد.
از من و ما هرچه اندوزی‌گداز نیستی‌ست
عاشق این خرمن آتش به چنگ است آسیا
هوش مصنوعی: هرچه از من و ما جمع‌آوری کنی، در نهایت چیزی جز عدم و نیستی نیست. عشق به این آتشِ درخشان، مانند آسیایی است که درگیر این شعله‌هاست.
سنگ هم آیینهٔ تحقیق صیقل می‌زند
عمرها شد درتلاش رفع زنگ است آسیا
هوش مصنوعی: سنگ هم به وسیلهٔ جستجو و تحقیق صاف و درخشان می‌شود، و سال‌هاست که برای از بین بردن زنگار و کدورت تلاش می‌شود؛ مانند آسیایی که دائم در حال چرخش و سایش است.
تا قیامت‌گردش افلاک درکار است و بس
کس نفهمید اینکه می‌گردد چه‌رنگ است آسیا
هوش مصنوعی: تا زمانی که جهان برقرار است، حرکت افلاک ادامه دارد و هیچ‌کس نتوانسته متوجه شود که این چرخش چه رنگ و حالتی دارد.
تا نفس باقی‌ست‌گرد رزق می‌گردیده باش
آب چون واماند از رفتار لنگ است آسیا
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس موجود است، باید به دنبال روزی و رزق بگردی. اما وقتی آب از جریان می‌ایستد، مانند آسیا که از کار می‌افتد، حرکت و زندگی هم دچار وقفه می‌شود.
زیرگردون ناامید امن تا کی زیستن
دانه‌ها زینجا برون آیید تنگ است آسیا
هوش مصنوعی: در زیر آسمان و در این دنیا، زندگی کردن در ناامیدی چقدر طول می‌کشد؟ دانه‌ها، از اینجا خارج شوید، به خاطر اینکه آسیا (آسیاب) تنگ و محدود است.
آسمان هم ناکجا در فکر مردم تک زند
بسکه روزی‌خوار بسیارست دنگ‌است آسیا
هوش مصنوعی: آسمان نیز در جستجوی مردمان مغفول و بی‌خبر از زندگی، در تکاپوست، زیرا که روزی‌طلبان فراوانی وجود دارند و این قحطی در فقر و تنگدستی جاری است.
نی زمینت عافیتگاه است و نی چرخ بلند
تاچه‌خواهی طرف‌بست آخر دو سنگ‌است آسیا
هوش مصنوعی: دریا و زمین محل آرامش و آسایش تو هستند و یا دنیا با تمام بلندی و گردشش، چه می‌خواهی که به دست بیاوری؟ در نهایت، همه چیز به دو سنگ آسیابی ختم می‌شود که آسیابان سرنوشت‌مان را می‌چرخاند.
بیدل ازگردون سلامت چشم نتوان داشتن
الوداع دانه گوکام نهنگ است آسیا
هوش مصنوعی: در آسمان نمی‌توان انتظار سلامتی چشم را داشت، به همین خاطر خداحافظی می‌کنم. زندگی مانند دانه و نهنگ در گردونه‌ای است که همواره در حال چرخش است.