گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۴

ای بهارستانِ اقبال ای چمن سیما بیا
فصلِ سیرِ دل‌ گذشت اکنون به‌ چشمِ ما بیا
می‌کشد خمیازهٔ صبح‌ انتظارِ آفتاب
در خمارآبادِ مخموران قدح‌پیما بیا
بحر هر سو رونهد امواج‌ گردِ راهِ او ست
هر دو عالم در رکابت می‌دود تنها بیا
خلوتِ اندیشه حیرت‌خانهٔ دیدارِ تو ست
ای‌ کلیدِ دل درِ امید ما بگشا بیا
عرض‌ تخصیص از فضولی‌های آداب‌ِ وفا ست
چون نگه در دیده یا چون روح در اعضا بیا
بیش از این نتوان حریفِ دا‌غِ حرمان زیستن
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی یا بیا
فرصتِ هستی ندارد دستگاهِ انتظار
مفتِ امروزیم پس ای وعدهٔ فردا بیا
رنگ‌ و بو جمع است در هر جا چمن دارد بهار
ما همه پیشِ توایم ای جمله ما با ما بیا
وصلِ مشتاقان ز اسبابِ دگر مستغنی است
احتیاج این است‌ کـای سامانِ استغنا بیا
کو مقامی کز شکوهِ معنی‌ات لبریز نیست
غفلت است اینها که بیدل‌ گویدت اینجا بیا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بهارستانِ اقبال ای چمن سیما بیا
فصلِ سیرِ دل‌ گذشت اکنون به‌ چشمِ ما بیا
هوش مصنوعی: ای سرزمینِ خوشبختی و زیبایی، ای چمن زیبای من! اکنون که فصلِ شگفتی و دل‌گشایی به پایان رسیده، تو به چشمان ما بنگر و با زیبایی‌ات دل‌ ما را شاد کن.
می‌کشد خمیازهٔ صبح‌ انتظارِ آفتاب
در خمارآبادِ مخموران قدح‌پیما بیا
هوش مصنوعی: صبحت با آرزوی دیدن خورشید به آرامی در حال پیری است. در این حال و هوای مست و دلنشین، بیا و با من بنشین و نوشیدنی بنوش.
بحر هر سو رونهد امواج‌ گردِ راهِ او ست
هر دو عالم در رکابت می‌دود تنها بیا
هوش مصنوعی: امواج دریا در هر جا به سمت او حرکت می‌کنند، و تمام موجودات عالم در پی او می‌دوند. فقط کافیست یک بار به سوی او بیایی.
خلوتِ اندیشه حیرت‌خانهٔ دیدارِ تو ست
ای‌ کلیدِ دل درِ امید ما بگشا بیا
هوش مصنوعی: فضای آرامش فکری من پر از شگفتی از دیدن توست. ای کلید دل، دروازه امید ما را باز کن و بیا.
عرض‌ تخصیص از فضولی‌های آداب‌ِ وفا ست
چون نگه در دیده یا چون روح در اعضا بیا
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تأکید بر جزئیات و محدودیت‌های خاص در رابطه‌ها، نتیجه‌ی دخالت‌های بی‌جای در وفاداری و ادب است. مانند اینکه چگونه نگاه به چشم‌ها یا حضور روح در بدن می‌تواند حس عمیق‌تری از ارتباط و آشتی را نشان دهد.
بیش از این نتوان حریفِ دا‌غِ حرمان زیستن
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی یا بیا
هوش مصنوعی: نمی‌توانم بیشتر از این با دردِ زندگی کنار بیایم، یا مرا به جایی ببر که وجود دارد، یا خودت نزدیکم بیا.
فرصتِ هستی ندارد دستگاهِ انتظار
مفتِ امروزیم پس ای وعدهٔ فردا بیا
هوش مصنوعی: زندگی فرصتی ندارد و زمان انتظار کشیدن بیهوده است. ما امروز در حال زندگی هستیم، پس ای آرزوی فردا، بیایید و خود را نشان بده!
رنگ‌ و بو جمع است در هر جا چمن دارد بهار
ما همه پیشِ توایم ای جمله ما با ما بیا
هوش مصنوعی: در هر جایی که بهار است، رنگ و عطر زندگی را به ارمغان می‌آورد. ما همه به حضور تو آمده‌ایم و خواستاریم که تو نیز با ما بیایی.
وصلِ مشتاقان ز اسبابِ دگر مستغنی است
احتیاج این است‌ کـای سامانِ استغنا بیا
هوش مصنوعی: دلبستگی و پیوند عاشقان به عوامل دیگر نیاز ندارد؛ تنها به تو ای منبع بی‌نیازی نیاز دارد که به یاری آنها بیایی.
کو مقامی کز شکوهِ معنی‌ات لبریز نیست
غفلت است اینها که بیدل‌ گویدت اینجا بیا
هوش مصنوعی: به دنبال مکانی بگرد که از عظمت و زیبایی مفهوم تو پر نشده باشد. این بی‌توجهی است که بیدل به تو می‌گوید اینجا بیا.

حاشیه ها

1388/12/21 15:02
mareshtani

mesraje awale beide tschaharom(andesha)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1388/12/21 15:02
mareshtani

mesraje awale panjom(adaabe wafast)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1388/12/21 15:02
mareshtani

mesratje awale beide haftom(nadarad)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

سلام، این فرد باید کمی تصحیح شود.
یا مرا از خود ببر آنجا که هستی با ( یا) بیا
با باید به یا تبدیل شود.
تشکر
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1396/10/23 18:12
عمر شیردل

بیت ششم ، مصرع دوم ، چنین تصحیح شود :
یا مرا با خودببر...

1397/05/11 10:08
نیلوفر

منظور از مفت امروزیم پس ای وعده فردا بیا چیست؟
اصلا کلمه مفت اینجا به چه معناست؟