غزل شمارهٔ ۳۰
نشد دراین درسگاه عبرت بهفهم چندین رساله پیدا
جنون سوادیکهکردم امشب ز سیر اوراق لاله پیدا
صبا زگیسوی مشکبارت اگر رساند پیام چینی
چو شبنم از داغ لالهگردد عرق ز ناف غزاله پیدا
فلک ز صفریکه میگشاید بر عتبارات میفزاید
خلای یک شیشه مینماید پری ز چندین پیاله پیدا
چه موج بیداد هیچ سنگی نبست برشیشهام ترنگی
شکسته دارد دلم به رنگیکه رنگ منکرد ناله پیدا
اگر به صد رنگ پرفشانم، ز دام جستن نمیتوانم
کهکرد پرواز بینشانم چو بال طاووس هاله پیدا
چو جوشد افسردگی ز دوران، حذر ز امداد اهل حسان
که ابر در موسم زمستان نمیکند غیر ژاله پیدا
قبول انعام بدمعاشان به خودگوارا مگیر بیدل
کهمیشوند اینگلو خراشان چو استخوان از نواله پیدا
غزل شمارهٔ ۲۹: چه ظلمت است اینکه گشت غفلت به چشم یاران ز نور پیداغزل شمارهٔ ۳۱: برآن سرمکه ز دامن برونکشم پا را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نشد دراین درسگاه عبرت بهفهم چندین رساله پیدا
جنون سوادیکهکردم امشب ز سیر اوراق لاله پیدا
هوش مصنوعی: در این مکان آموزشی، درس عبرت را یاد نگرفتم و با وجود اینکه چندین نوشته پیدا کردم، جنون و دیوانگی من باعث شد شب گذشته از مطالعه برگههای گل لاله، به درک عمیقتری نرسم.
صبا زگیسوی مشکبارت اگر رساند پیام چینی
چو شبنم از داغ لالهگردد عرق ز ناف غزاله پیدا
هوش مصنوعی: اگر نسیم خوشبو از موهای مشکین تو پیامی آورد، مانند شبنم که بر اثر گرمای لاله میچکد، عرق از کمر آهو نمایان میشود.
فلک ز صفریکه میگشاید بر عتبارات میفزاید
خلای یک شیشه مینماید پری ز چندین پیاله پیدا
هوش مصنوعی: آسمان به واسطه باز شدن افقها، بر ثروتها و اعتبارها میافزاید. اگرچه در نگاه اول، تنها یک شیشه خالی به نظر میرسد، اما در واقع درون آن، پریهایی از چندین پیاله وجود دارد.
چه موج بیداد هیچ سنگی نبست برشیشهام ترنگی
شکسته دارد دلم به رنگیکه رنگ منکرد ناله پیدا
هوش مصنوعی: دل من از روزگار بیرحم و مشکلات به تنگ آمده و مانند شیشهای شکسته، زود آسیبپذیر است. درونم رنگ تازهای به خود گرفته که نشاندهندهی نالانی و غمهای پنهان در من است.
اگر به صد رنگ پرفشانم، ز دام جستن نمیتوانم
کهکرد پرواز بینشانم چو بال طاووس هاله پیدا
هوش مصنوعی: اگرچه با رنگهای زیبا خودم را تزیین کنم، نمیتوانم از دام و بند رهایی یابم. مانند بالهای طاووس که درخشش دارند، اما من هنوز در جایی هستم که نمیتوانم پرواز کنم.
چو جوشد افسردگی ز دوران، حذر ز امداد اهل حسان
که ابر در موسم زمستان نمیکند غیر ژاله پیدا
هوش مصنوعی: وقتی که غم و ناراحتی ناشی از گذر زمان و حوادث به وجود آید، باید از کمک افرادی که فقط در ظاهر خوب به نظر میرسند، احتیاط کرد. زیرا مانند ابرهای زمستانی، تنها باران های ناچیز و کم را به همراه دارند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
قبول انعام بدمعاشان به خودگوارا مگیر بیدل
کهمیشوند اینگلو خراشان چو استخوان از نواله پیدا
هوش مصنوعی: ای بیدل، از پذیرش هدیه و انعام افراد بیارزش و زبون اجتناب کن، زیرا این کار باعث میشود کسانی که این هدایا را میدهند، به راحتی به تو آسیب برسانند و مانند استخوانی که از لایههای غذا بیرون زده، در گلویت بمانند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/10/24 21:12
مصطفی پورکریمی
فلک ز صفریکه میگشاید بر عتبارات میفزاید
خلای یک شیشه مینماید پری ز چندین پیاله پیدا
اعتبارات به جای عتبارات تصحیح شود