گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۵

نگردد همت موجم قفس‌فرسودِ گوهرها
به رنگ دود در توفانِ آتش می‌زنم پرها
زبان خامهٔ من زخمهٔ سازِ که شد یارب
که خط پرواز دارد چونا صدا از تار مسطرها
خطی در جلوه می‌آید ز لعل می‌پرست او
سزد گر آشنای سرمه‌ گردد چشم ساغرها
به رنگ غنچهٔ خون‌بستهٔ دلهای مشتاقان
ز سودای خطش بر دود دل پیچیده دفترها
تماشا مایل رقص سپند کیست حیرانم
نگاه سرمه‌آلود است دود چشم مجمرها
اگر طالع به‌کام توست منشین ایمن از مکرش
ز گردون زهر در زیر نگین دارند اخترها
طمع‌ از سعی بیحاصل‌ عرق‌ریزست زین‌ غافل
که خاک عالمی‌ گل می‌کند از آب‌ گوهرها
اگر مهر قناعت بازگیرد پرتو احسان
چو شبنم آبروی مایه برمی‌دارد از درها
به ترک آرزوها کوش اگر آسودگی خواهی
شکست‌ رنگ این تب نیست بی‌ایجاد بسترها
به فکر غارت دل آسمان بیهوده می‌گردد
بر این ویرانه می‌بیزد نفس هم‌ گرد لشکرها
توان از گردش چشم حباب این نکته فهمیدن
که غفلت‌پرده سرهای بی‌مغزند افسرها
چو شبنم‌ کشتی ما مانده در گرداب رنگ‌ گل
نسیمی نیست تا زین ورطه برداریم لنگرها
ز موج انفعال محرمان آواز می‌آید
که اینجا از نم یک جبهه می‌ریزند کوثرها
مجو بیدل علاج سرنوشت از گریهٔ حسرت
به موج باده دشوار است شستن خط ساغرها

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگردد همت موجم قفس‌فرسودِ گوهرها
به رنگ دود در توفانِ آتش می‌زنم پرها
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌گذارم تلاش و اراده‌ام مانند قفس کهنه‌ای شود که نگهدارندهٔ گوهرهاست؛ در میان طوفان آتش، با تمام قدرت پرواز می‌کنم.
زبان خامهٔ من زخمهٔ سازِ که شد یارب
که خط پرواز دارد چونا صدا از تار مسطرها
هوش مصنوعی: زبان من مانند ساز است و وقتی آن را به‌کار می‌برم، احساس می‌کنم که پرواز دارد. مانند صدایی که از تارها تولید می‌شود.
خطی در جلوه می‌آید ز لعل می‌پرست او
سزد گر آشنای سرمه‌ گردد چشم ساغرها
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جلوه‌گری یک لعل (جواهری سرخ) اشاره می‌کند که باعث جلب توجه و شگفتی می‌شود. او می‌گوید اگر چشم‌های زیبای شیشه‌های شراب (ساغرها) با سرمه آشنا شوند، به خوبی می‌توانند زیبایی این لعل را درک کنند. به طور کلی، شعر به زیبایی و جذابیت چیزها و تأثیر آن‌ها بر حواس ما اشاره دارد.
به رنگ غنچهٔ خون‌بستهٔ دلهای مشتاقان
ز سودای خطش بر دود دل پیچیده دفترها
هوش مصنوعی: دل‌های پرخواست و عاشق، به رنگ غنچه‌های خونین است که از عشق به خط او، دل‌هایشان به سوگ نشسته و اشعار و یادداشت‌ها را پر کرده‌اند.
تماشا مایل رقص سپند کیست حیرانم
نگاه سرمه‌آلود است دود چشم مجمرها
هوش مصنوعی: نگاه کردن به رقص شادی و زیبایی برایم خوشایند است، اما در این میان، چشمانم در دودی غلیظ و غمناک غرق شده‌اند.
اگر طالع به‌کام توست منشین ایمن از مکرش
ز گردون زهر در زیر نگین دارند اخترها
هوش مصنوعی: اگر موقعیت ستارگان و سرنوشت برای تو خوب است، نباید از ترفندهای زمانه احساس امنیت کنی؛ چرا که ستاره‌ها نیز در زیر سنگ و نشانه‌های خود ممکن است زهر و خطر داشته باشند.
طمع‌ از سعی بیحاصل‌ عرق‌ریزست زین‌ غافل
که خاک عالمی‌ گل می‌کند از آب‌ گوهرها
هوش مصنوعی: کسی که تنها به تلاش بی‌فایده و بی‌ثمر نگاه می‌کند، در واقع به طمع است، و غافل از این است که خاک دنیا می‌تواند با آب جواهرها به گل تبدیل شود.
اگر مهر قناعت بازگیرد پرتو احسان
چو شبنم آبروی مایه برمی‌دارد از درها
هوش مصنوعی: اگر آدمی به قناعت و کم‌خواهی روی بیاورد، برکات و نعمت‌های خداوند چون شبنم به او روی می‌آورد و احترام و اعتبار او از همه جا افزایش می‌یابد.
به ترک آرزوها کوش اگر آسودگی خواهی
شکست‌ رنگ این تب نیست بی‌ایجاد بسترها
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آرامش هستی، بهتر است از آرزوهایت دست بکشی. این وضعیت ناپایدار مثل بیماری است که تنها با فراهم آوردن شرایط مناسب می‌توان بهبود یافت.
به فکر غارت دل آسمان بیهوده می‌گردد
بر این ویرانه می‌بیزد نفس هم‌ گرد لشکرها
هوش مصنوعی: آسمان در تلاش است که دل‌ها را بدزدد، اما این کار بیهوده است. او در این خرابی‌ها نفس می‌زند و همانند لشکری در حال گردش است.
توان از گردش چشم حباب این نکته فهمیدن
که غفلت‌پرده سرهای بی‌مغزند افسرها
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که می‌توان با دقت به جزئیات (که به صورت نمادین به گردش چشم حباب اشاره دارد) درک کرد که افرادی که دچار غفلت هستند، از حقیقت و عمق مسائل بی‌خبرند، حتی اگر ظاهر مهمی داشته باشند. این افراد مانند افسرانی هستند که به جای درک واقعیت، در سطحی بی‌مغز و سطحی‌نگر زندگی می‌کنند.
چو شبنم‌ کشتی ما مانده در گرداب رنگ‌ گل
نسیمی نیست تا زین ورطه برداریم لنگرها
هوش مصنوعی: ما مانند شبنمی هستیم که در گرداب رنگ گل گرفتار شده‌ایم و هیچ نسیمی وجود ندارد تا بتوانیم لنگرهایمان را از این مخمصه بیرون بکشیم.
ز موج انفعال محرمان آواز می‌آید
که اینجا از نم یک جبهه می‌ریزند کوثرها
هوش مصنوعی: از دل موج‌های انفعالی، صداهایی به گوش می‌رسد که گویی در اینجا، از رطوبت یک جبهه، آب‌های زلال و پاکی سرازیر می‌شود.
مجو بیدل علاج سرنوشت از گریهٔ حسرت
به موج باده دشوار است شستن خط ساغرها
هوش مصنوعی: برای بهبود سرنوشت خود، نباید فقط به گریه و ناله و حسرت بسنده کرد. تغییر و بهبود وضعیت به سادگی امکان‌پذیر نیست، به‌ویژه زمانی که مشکلات به مانند آثار بر روی شیشه ساغرها به نظر می‌رسند و شستشو و پاک‌سازی آن‌ها کار ساده‌ای نیست.